شنبه ۱۴ تير ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۴ | Saturday , 05 July 2025
کد خبر: ۲۶۳۱۸
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۲ - ۱۲ فروردين ۱۳۹۷

از کجا آغاز کنیم؟ نوشتاری از جمال درویش

ما سالانه مبالغ زیادی را برای تبلیغ و گسترش باورهای مکتبی خود نظیر نماز ، حجاب و غیره هزینه می کنیم. اگر مدعی هستیم که میخواهیم اقتصاد کشورمان را در مسیر رشد و تعالی قرار دهیم و یک الگوی موفق از اقتصاد اسلامی به جهان عرضه کنیم باید برای اصلاح اقتصادمان نیز مانند دیگر عقاید مکتبی مان هزینه کنیم!
حالا که سخن از کالای ایرانی و حمایت از کالای ایرانی است که البته سخنی به حق و با ارزش است  جای آن دارد که بپرسیم این وظیفه ملی را از کجا آغاز کنیم ؟ کالا ها در یک تقسیم بندی کلی دو گروه هستند مادی و معنوی . که تحقیقا بر یکدیگر تاثیر می گذارند . 

در سخن فوق البته هدف کالاهای است که ارزش اقتصادی دارند ولی اگر پرسیده شود منظور از کالاهای معنوی در اینجا چیست ؟ پاسخ این است  "فکر" و " باور ها و ارزش هایی که رفتار مردم جامعه را شکل می دهند " و گاهی آنقدر مهم هستند که قابل عرضه به بازارهای جهانی می باشند.  

شعار سال که معمولا در هنگام تحویل سال توسط مقام رهبری اعلام می شود در سنوات اخیر  حول محور مسائل اقتصادی دور می زند زیرا یکی از اهداف انقلاب اسلامی رسیدن به استقلال اقتصادی است و تا این امر تحقق نیابد نمیتوان با جدیت از استقلال سخن گفت .

اما نیل به استقلال در هر زمینه ای چه اقتصادی چه فرهنگی و چه سیاسی مادامی که اندیشه فرد ایرانی از چنگال باورهای غلط رهایی نیافته است ، ممکن نیست . بنابراین ضروری ترین و فوری ترین کاری که باید انجام داد  اگر نگوییم تغییر ولی ترمیم سیستم ارزشی تولید کنندگان و مصرف کنندگان است . 

 پیگیری شعار حمایت از کالای ایرانی تا قسمتی از راه می تواند مبتنی بر احساس وطن خواهی و غیرت ملی باشد اما از آن به بعد این سیستم است که باید کار را به پیش ببرد . 

دقیقا شبیه آنچه در امر کاهش تصادفات جاده ای انجام شد. چهار بانده کردن جاده ها ، افزایش جریمه های تخلفات رانندگی ،  نصب دوربین و استقرار نیروهای پلیس راه و موانع عدیده دیگر در جای جای جاده ها اگر این اقدامات انجام نمی شد از نصیحت تنها کاری ساخته نبود و با حجم روز افزون اتومبیل های در حال تردد در جاده ها امروز میزان تصادفات جاده ای صدها برابر میزان کنونی بود.

 برای گرایش مردم به خرید کالای وطنی نیز باید به اقدامات عملی مبتنی بر واقع بینی  دست زد واقعیت این است که همگان دوست دارند کالای مرغوب با قیمت مناسب تهیه نمایند پس  باید به دنبال راه یا راه هایی  بود که کالایی مرغوب  اگر نه ارزانتر دست کم به همان قیمت کالای وارداتی در اختیار مشتری قرار گیرد. 

در نگاه اول این امر یک پارادوکس را به ذهن متبادر می سازد که باید چاره ای برای آن اندیشید . سال ها پیش یکی از اساتید اقتصاد دانشگاه شهید چمران نکته ظریفی را متذکر شد وی گفت ما ملتی مکتبی هستیم و انقلاب ما نیز اساس مکتبی دارد.

 ما سالانه مبالغ زیادی را برای تبلیغ و گسترش باورهای مکتبی خود نظیر نماز ، حجاب  و غیره هزینه می کنیم. ما اگر مدعی هستیم که میخواهیم اقتصاد کشورمان را در مسیر رشد و تعالی قرار دهیم و یک الگوی موفق از اقتصاد اسلامی به جهان عرضه کنیم باید  برای اصلاح اقتصادمان  نیز مانند دیگر عقاید مکتبی مان هزینه کنیم!

 بخشودگی جرائم تولید کنندگان بدهکار به سیستم بانکی یکی از اقدامات ارزنده و نمونه ای از هزینه های دولت در این زمینه بود . نمونه دیگر می تواند این باشد که دولت به تولید کنندگانی که کالاهای با کیفیت و مرغوب تولید می کنند" یارانه تولید کالای مرغوب" یا "وام های بدون بهره " بپردازد یا اینگونه تولید کنندگان را مشمول "معافیت مالیاتی "قرار دهد .

به شرط آنکه این کالاها به قیمتی برابر یا حتی پایین تر از مشابه خارجی به دست مصرف کننده برسد که البته این کار بدون استقرار یک سیستم نظارتی قوی و متعهد میسر نیست .

 این اقدامات البته بار مالی سنگینی بر دولت خواهد گذاشت و این همان هزینه ای است که باید بپردازیم . 

نیازی نیست که همه کالاهای تولیدی مشمول این یارانه ها قرار گیرند بلکه دولت می تواند از کالاهای اساسی خانواده آغاز کند .

 هزینه بعد که باید پرداخته شود در عرصه دیپلماسی است.  در سال های پس از پیروزی انقلاب خصوصا سال های اخیر به دلیل تحریم های ظالمانه علیه کشورمان دولت به علت کاهش شدید درآمدهای نفتی به سراغ منابع بانکی ، یا صندوق هایی نظیر  تامین اجتماعی و مراکز تولیدی درآمدزا می رفت تا کمبود درآمدهای خود را با این منابع جبران نماید.

  حاصل همه این اقدامات افزایش روز افزون قیمت ها و کیفیت پایین کالاهای تولیدی بود (نمونه عینی آن صنایع خودرو سازی کشورمان است) این روند تا کجا قرار است ادامه داشته باشد ؟

 آیا وقت آن نرسیده است تا سایه سنگین سیاست از سر اقتصاد کشورمان برداشته شود ؟ 

وقتی در اصول کلی اقتصاد مقاومتی گفته می شود "باید دیپلماسی کشورمان در خدمت اقتصاد کشور قرار گیرد "  به چه معنی است ؟

آیا غیر از اینکه باید دیپلماسی تعامل بجای دیپلماسی تقابل  قرار گیرد ؟ کسانی که از تریبون های عمومی  دولت را به اجرای اقتصاد مقاومتی دعوت می کنند آیا به الزامات این برنامه اقتصادی  هم آگاه و پایبند هستند یا فقط شعار می دهند ؟

 یکی از الزامات این برنامه اقتصادی" درون زای برون گرا" بسط روابط دیپلماتیک با همه کشورهای جهان است (نه تنها چین و روسیه) به نظر می رسد هنوز بخش هایی از حاکمیت حاضر به پرداخت این هزینه دیپلماتیک نیستند و دوست دارند همچنان"  انقلابی" باقی بمانند .

 چین خود پس از سال ها مقاومت بالاخره به این واقعیت تن داد ، هند نیز به همین شکل و  شوروی پرمدعاترین کشور سوسیالیست جهان که چندین دهه محور کشورهای سوسیالیستی جهان  محسوب می شد دیدیم که چگونه از درون متلاشی شد ...  

 اما درآمد های نفتی قرص خواب آوری است که مانع باز شدن چشمان انقلابیون ما شده است ! ظاهرا از نگاه این انقلابیون  ما باید تا آخرین قطره نفت که سرمایه خدادادی این ملت است  همچنان انقلابی بمانیم و هزینه آن را از جیب ملت مان بپردازیم . 
نظرات بینندگان
آخرین اخبار