و اما این صد روز طلایی / محمود لندی

گـوهـر پاک بـیایـد کـه شـود قابل فـیض 

ورنه هر سنگ و گلی لولو و مرجان نشود

   آنچه در خوزستان قاطبه ی مردم بر آن اتفاق نظر دارند قصه پر غصه ی گذشته های دور و نزدیک این دیار است که مانند یک تراژدی و سریال تکراری از عقب ماندگی ها و محرومیت های ریز و درشت در اذهان نشسته است.

   داستانی که شاید نشات گرفته از نا هم ترازی بسیار مشهود کفه ترازوی اقتصاد نفتی و توسعه ی کشور با وزنه اصلی و سنگین نفت و آب خوزستان و کفه خالی مقابل آن یعنی عدم سرمایه گذاری و رفع محرومیت در منبع استخراج این وزنه یعنی خوزستان دین ادا کرده به اسلام است

استانی که مشکلات و مشقّات آن برای مردم شهر،  روستا،  قصبات و حتی عشایر روزانه ملموس و هر مرتب شاهد فزونتر شدن آن بوده و خبری از مرتفع شدن هم نیست، ضمن اینکه چالش های جدید هم چون گرد و غبار مزید بر علت شده و از قِبَل همین مشقّات است که عادت به سختی کردیم و سطح توقع مان آنقدر پایین آمده که با آزادی تردد خودرو اروندی عمده مردم  راضی شده اند.

   استانی که بیشترین درصد آب کشور و بزرگترین رودخانه ها و سد های عظیم را در خود جای داده همچنان از کمبود آب کشاورزی و حتی شرب در رنج و عذاب است و بیش از نیمی از زمین های کشاورزی، حاصلخیز ترین خاک زرخیز کشور ، بخاطر نبود آب یا کشت نمی شود و یا با حداقل بهره وری بصورت دیم کشت می شود 

   حال  اگر به واکاوی این گفته ها و ناگفته های دیگر بپردازیم به فراست و هوشمندی در می یابیم که ریشه ی همه این مشکلات در نحوه نگرش و عملکرد مدیران و مسئولان استان در رده های مختلف و در دوره های گذشته بوده و این واقعیت را نباید از دید افکار و اذهان پنهان نمود چرا که واقعیت این است که آنچه اکنون هستیم اگر خوب،  متوسط و یا بد ، حاصل عملکرد و دستپخت مجموعه ای از مدیران، اصحاب رسانه،  مطبوعات و افراد تاثیر گذار بوده است.

   البته حقیقت تلخ تر این ماجرا اختلاف و چند دستگی و تفرقه بین این مجموعه هاست که با روی کار آمدن هر باند و گروه و حزب و دسته ای گروه های دیگر بجای هم پوشانی و همراهی از حداکثر توان خود جهت تخریب استفاده کرده و با تیشه ی خود زخمی عمیق بر پیکره ی رنج کشیده و محروم این استان وارد کرده اند و این شدیم، که اکنون هستیم

  اما به زعم این قلم وقت آنست که از گذشته عبرت بگیریم و دوری کنیم از اینهمه اختلاف و چند دستگی، از اینهمه تشتت افکار و تضارب آرا، و آیا بعد از اینهمه عقب ماندگی و محرومیت وقت آن نرسیده که بجای اینکه به فکر حزب و گروه و دسته ی خود و خویشتن خویش باشیم به فکر مرتفع کردن  مشکلات عدیده خرد و کلان این دیار کهن باشیم

    حال آنکه به برکت دستاوردهای نظام مقدس جمهوری اسلامی و در پرتو دولت تدبیر و امید ؛مدیریت استان خوزستان بدست با کفایت مردی از جنس مردم به معنای واقعی کلمه سپرده شده که دغدغه رفع محرومیت و رساندن خوزستان به جایگاه واقعی خود را به اثبات رسانده و از هیچ زحمتی فرو گذار نبوده و شبانه روز در حال خدمت جهادی به مردم خود است و فعل خواستن را صرف کرده و قطعاً برگ برنده و افتخار آمیز این دولت در انتخابات آینده وجود همین شخص دلسوز و شایسته است.

 ولی دوستان صاحب قلمی هم در این میان پیدا می شوند که با نقد های غیر منصفانه و مغرضانه در صدد تضعیف عملکرد این خادم واقعی بر می آیند ولی باید بدانند اگر خدایی ناکرده با این نقادی های کم ارزش باعث دلسردی، خستگی و خمودگی در برنامه های منسجم دکتر شریعتی شوند کاری جز خیانت به هم استانی های خود نکرده اند.