آراس - عبدالرحمن نیک سرشت:
رد کردن مقتدایی، مثل تسویه حساب با یک کارگر روز مزد بود و این یک توهین آشکار از سوی مرکز نشینان نسبت به مردم و بالاخص کارگزاران بومی بود همان بلایی که احمدی نژاد، بر سر حیات مقدم آورد و او را بنا به دلایل خودش تحقیر آمیز کنار گذاشت و نیز اهمیتی به نظر دیگران نگذاشت ، متاسفانه این دفعه هم می بینیم رییسجمهور روحانی، شخص مقتدایی را بنا به دلایل خودش ، تحقیر آمیز کنار می گذارد ، بدون آن که به عواقب آن توجه کند !
به درست یا غلط بودن دلایل عزل اصلا کاری نداریم ، بلکه به نوع رفتاری آن عمل ، منتقد هستیم که اکنون تبدیل به یک باوری غلط و یک رسم نا خوشایند شده است ، حالا در این موقعیت عده ای کمپین راه اندازی می کنند و می خواهند آب رفته را دوباره به جوی بازگردانند و شعار بازگشت مقتدایی را سر می دهند که این خود نوشدارو بعد از مرگ سهراب است ، آنچه براستی مایه ی افسوس ، و فقدان آن مشهود است اعتراض مدنی بزرگان خوزستان نسبت به نحو ه ی این عزل جریحه دار است ، شاید اگر اصلاح طلبان در خوزستان اکثریت کرسی های مجلس را می گرفتند هرگز مقتدایی عزل نمی گشت.
خیلی ساده اندیشی است که اگر فکر کنیم ، مقتدایی تنها کسی است در جمع اصلاح طلبان ، که مخالف دمیدن روح کویری در کالبد بی جان جلگه ی خوزستان است که بی محابا در بازی انتخاباتی لیست امید و شورای ۵۰ نفره ی آن اخلال نمود ، بلکه خود دیدیم در ایذه ، رامهرمز ، بهبهان ، آبادان و خرمشهر بسیاربودند چون استاندار معزول ، که خود انگیخته عمل نمودند و سر از فرمان حزبی برتافتند !!
والسلام