يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۰۳ | Sunday , 08 June 2025
کد خبر: ۹۸۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۲:۰۴ - ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۵

برای عبدالحسن مقتدایی! علمدار متولی

آراس  - علمدار متولی

از جنس ما بود، بچه کوچه پس کوچه ها بود! دریبل و روپایی اش حرف نداشت.

با همه بگو بخند و سلام و علیک داشت.

سرش درد می کرد برای حضور در کمپین های حفاظت از آب و خاک و هوا و ازدیاد نسل شاهین و دراج و هوبره!

دلواپس  رود بزرگ بود و دل نگران مردمی که ریزگرد غم بر چهره داشتند و دستشان به آب نمی رسید.

چقدر آب شیرین نذر دریای شور کرده بود مقتدا، تا لنج ها دوباره برگردند به ساحل اروند.

به جوان ها و ماشین بازها یک حال حسابی داد؛ تا برای اول بار نفع اسکله و گمرک و بندر آزاد به مردم عادی هم برسد؛ و سهم کارگران بندر فقط نشود کشیدن اسکراب*!

و سر حرفش ماند قاطع و مصر و بی تخفیف، آنقدر که معلم های مدرسه شکوفه های دانش اهواز هم با ماشین نمره اروند رفتند به مدرسه!

  ساده بود و عصا در گلو نداشت؛ اگر آداب اداری اجازه می داد مثل جاشوها لباس می پوشید. ردای صدارتش همان پیراهن و شلواری بود که هربار تن می کرد و می رفت بازار عامری! کتش را همان جا توی دهات کنارکوه، جاگذاشته بود انگار، و هی جا می گذاشتش هر بار،

یادش به خیر ، چقدر شبیه "ما" بود این استاندار یک لا پیرهن و خوش رو !

علمدار متولی - 21 اردیبهشت 95

 
* اسکراب: (اشاره به یک آواز قدیمی که کارگران کشتی سازی دسته جمعی می خواندند: "از بس کشیدم اسکراب، جرمنی خونه ت خراب، جرمنی خونه ت خراب"(

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
احمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۲/۲۵
0
0
نشستیم برای اتفاقی که افتاده پیشنهاد میدهیم ولی انصافاً حق بود مردم خوزستان به پاس زحماتی که دکتر در این سالها برای این استان کشید از ایشان تشکرمیکردیم و همگی طومار تشکری بطول جاده ساحلی بنام دکتر مقتدائی امضا میکردیم
نظرات بینندگان
آخرین اخبار