يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۳ | Sunday , 08 June 2025
کد خبر: ۷۳۷۸
تاریخ انتشار: ۰۲:۳۵ - ۲۷ مرداد ۱۳۹۵

نامه‌ای مدون برای عمران و آبادانی در دست هیچ نماینده و مدیری نیست/خواستن، توانستن است

وضعیت شهرها بهم ریخته است و برنامه ای دراز مدت و مدون برای عمران و آبادانی در دست هیچ نماینده ای و روی میز هیچ مدیری نیست. آنچه گاه مشاهده می شود؛ عملکردی انفرادی از یک مدیر است که با توجه به نیاز جامعه به سرعت پذیرفته می شود.
نامه‌ای مدون برای عمران و آبادانی در دست هیچ نماینده و مدیری نیست/خواستن، توانستن است
صبحانه پرس_ جامعه ایرانی پس از انقلاب در روندی سی و هشت ساله نشان داد که می تواند پویا، قدرتمند، انقلابی و جامعه ای رو به جلو و خواهان رشد و الگو پذیر باشد.
جامعه ای که توانست پس از مصایب فراوان، درگیری های سخت، هشت سال دفاع در برابر بدترین هجوم های طراحی شده سرمایه داری و همیاری کشورهای متحدش پشت نقاب صدام حسین مقاومت کرده و پیروزمندانه خود را به نام جمهوری اسلامی قالب کند.
این هجوم پس از صدام حسین با نام دولت اسلامی نیز ادامه یافت و داعش بدترین کشتارها را رقم زد که در ورای آن کشورهای غربی و سرسپرده عربی قصد داشتند نام اسلام را لکه دار کنند. این بار جمهوری اسلامی به یاری سرداران رشیدش در قالب چهره های بی شماری یاریگر مردم سوریه و عراق و کردستان شد.
ایستادگی کرد و چهره ی منفور داعش را نمایان ساخت. در برابر حملات رسانه ای غرب ایستادگی کرد و افشاگری، تا آنجا که غرب نتوانست طرح داعش را به سرانجامی که تئوریسین های سرمایه داری می خواستند رهنمون کنند و عاقبت این شد که نخست وزیر انگلستان خانم ترزا می در سخنرانی خود خطاب به مردم جهان گفت داعش چهره و نماینده اسلام نیست. و در ادامه اظهاراتش افزود: این گروه افسار گسیخته را باید نابود کرد. و اینچنین شد که کشورهای اروپایی و بعضاً آسیایی که حامیان داعش محسوب می شدند گرفتار سردرگمی شدند و در این حال ایران سرافراز به عنوان بهترین نماینده جهان اسلام مورد توجه قرار گرفت.
این مقدمه را به عنوان پیش از سخن آوردم تا بگویم که ما چنین کشوری هستیم، در سیاست خارجی تاثیر گزار بر منطقه، مورد وثوق کشورهای همسایه و نیز مورد توجه کشورهای بزرگ و ابرقدرت. هزاران شهید و هزاران زخمی و معلول نتیجه آرمانخواهی مردمی بود که در سی و اندی سال پیش انقلاب کردند و پیروز شدند و استقامت کردند.
اما آیا ما در سیاست داخلی کشورنیز مانند سیاست خارجی موفق بوده ایم؟ آیا بر خون شهیدان ارج نهاده ایم؟ آیا توانسته ایم وضعیت داخلی کشور را همپای سیاست خارجی اش رشد و ارتقاء دهیم؟ آیا واژه انقلاب و دینی که خون شهیدان اسلامی بر ما دارند، پیش روی ماست؟
آنچه ما می بینیم در ساختار اجتماعی شهر اهواز و خوزستان، جز ناامیدی از برخی مدیران در سطح استان و برخی نمایندگان شوراها و شهرها به عنوان ناظر جز ندامت و پشیمانی و ناتوانی چیزی نیست.
وضعیت شهرها بهم ریخته است و برنامه ای دراز مدت و مدون برای عمران و آبادانی در دست هیچ نماینده ای و روی میز هیچ مدیری نیست. آنچه گاه مشاهده می شود؛ عملکردی انفرادی از یک مدیر است که با توجه به نیاز جامعه به سرعت پذیرفته می شود.
اما در هیچ کجا برنامه ای مدون و طراحی شده برای حداقل ۴ سال دیده نمی شود. گویی هیچ کسی به چنین برنامه ای آشنایی ندارد.
شهر رها شده است، بیکاری روزافزون است، تنها و تنها گریه و زاری بر میراثی است که اگر همین امروز پس داده شود ما ناتوانیم از اینکه با این هزینه هنگفت چه باید بکنیم؟
بسیاری معتقدند اندکی از هزینه نفت، آب و برق باید به خوزستان پرداخت شود. گیریم که پرداخت شد(که البته حق طبیعی خوزستان است) آیا برنامه ای منظم داریم که این هزینه را به کار بگیریم؟ آیا می توانیم در ازای این درآمد ناشی از نفت و آب یک هزار نفر را استخدام کنیم؟ آیا طرحی برای اشتغال در نظر داریم؟ یا طرحی برای سیلاب های زمستانی که هر ساله بسیاری مشکلات ایجاد می کند؟
طرحی برای آسفالت های خیابان ها، بیمارستان هایی که یا دارو ندارند و یا دکتر؟ آیا خوزستان توان هزینه کردن آنچه بنام بودجه نصیبش می شود را دارد؟
کافی است به طرح ناکام قطار شهری نگاه کنیم. همزمان با مشهد و شیراز شروع شده است اما ما در چند سال آینده شاید بتوانیم به امروز این شهرها برسیم.
در اهواز اکثر شهرهای نفتخیز که امروز رو به ویرانی می روند همواره می توانیم ببینیم که شرکت نفت به عنوان یک استخراج کننده ی نفت حتی توان ساختن اندکی فضای سبز در تعامل با شهرداری را ندارد. کافی است به جاده فرودگاه برویم و دیوار حائل این جاده را ببینیم که چگونه روی آن گل و گیاه نقاشی شده اما دریغ از فضای سبز.
بسیاری از آب ها و سدهای بزرگ در خوزستان هستند اما شهرهای این استان از بی آبی رنج می برند و هر از گاه کمپین هایی برای مبارزه با انتقال آب کارون زده می شود. آیا عدم آبرسانی به این شهرها در دستور کار دولت است یا نه ناتوانی و عدم برنامه مدیران آب است که باعث و بانی این بی آبی هستند.
ما مردم خوزستان گویی هرگز نخواسته ایم. از مدیرانمان اگر ناتوان بودند حمایت کردیم، به ضمادی اندک بر زخم ها رضایت دادیم. این عاقبتی مهربانی با مدیران ناتوان و بی برنامه است که با آمارهای رنگارنگ و فریبنده نقایص خود را پنهان کرده اند.

حسن کریمی فرد
نظرات بینندگان
آخرین اخبار