ماجرای عجیب توصیف به دنیا آمدن بره آهو با ساز از زبان حمید متبسم

متبسم در ادامه اضافه کرد: اگر موسیقی ما بخواهد موسیقی ارکسترال بشود و سازها در کنار هم بنشینند و هم­نوازی بکنند، می‌بایست به توصیف برون هم بپردازد و تنها واگویه درون نباشد. همانطور که ویوالدی «چهار فصل» را توصیف می‌کند ما هم بتوانیم با سازهایمان مثلاً به دنیا آمدن یک بره آهو را توصیف کنیم و این یعنی موفقیت موسیقی سازی. موسیقی سازی باید بتواند تصویرسازی بکند و به این واسطه فراگیر شود.

این آهنگساز اضافه کرد: به همین دلیل است که آهنگسازی از این دست، همیشه دنبال سوژه می‌گردد. چهار شاعر در چهار دوران مختلف، از جمله؛ احمد شاملو، نیما یوشیج، مولانا و سعدی را انتخاب کردم، به ترتیب از امروز به دیروز نگاه‌ کردم. همانطور که احمد شاملو می‌گوید: «من ریشه‌های تو را دریافته‌ام/ ای دیریافته با تو سخن می‌گویم». نیما یوشیج می‌گوید: «ترا من چشم در راهم» مولانا می‌گوید: «چشم تو خواب می‌رود» یا «تو ناز می‌کنی» و سعدی می‌گوید: «کس نگذشت در دلم تا تو به خاطر منی». به هرحال همه مخاطبی دارند که معشوق یا هر چه هست و درواقع این یک نقطه اشتراک بین تمام این شعرهاست.

او همچنین خاطرنشان کرد: در دوره­ای از زندگیم که بسیار برایم با ارزش بوده است، این سوژه را پیگیری کرده­‌ام و همه جای موسیقی را به دنبال «تو» گشته‌ام. این ضمیر دوم شخص که همه به دنبالش می­گردند و قرار است مخاطب تغزل­های ما باشد. چه تغزل­های کلامی و چه تغزل­های صوتی.