
می گویند آدم وقتی چیزی را نمی شناسد از آن می ترسد یا دست کم به آن مشکوک است.
این لولوی منفور و مشکوک هر چیزی ممکن است باشد حتی وظیفه قانونی من و شما.
مثلا ما اگر شرح وظایف یا اختیارات یک مامور انتظامی یا امنیتی را نشناسیم ممکن است بیخودی نسبت به او حس بدی داشته باشیم یا از او بترسیم .
همچنین یک قاضی و یا حتی یک پزشک ، اغلب کودکان از پزشکان می ترسند و از آنها بدشان می آید.خبرنگاران هم از این قاعده مستثنا نیستند صرف نظر از موضع برخی دولت ها که چون خبرنگاران را موی دماغ خود می دانند دل خوشی از آنان ندارند و گاهی مبادرت به بازداشت موقت یا حبس دراز مدت (و گاهی اعدام ) آنها می کنند مردم نیز گاهی چون به وظایف خبرنگاران واقف نیستند از آنها بدشان می آید!
خبرنگاران دو وظیفه اصلی بر عهده دارند.
۱- جستجو و یافتن و افشای کمبودها و ضعف ها و فساد ها در جامعه
۲- دوم طرح سوال از مدیران . حتی خود حقیر تا همین اواخر وقتی روزنامه کیهان یا رسالت یا جوان و غیره را مطالعه می کردم اعصابم از نویسندگان (اعم از خبرنگار و تحلیلگر) این روزنامه ها خرد می شد که چرا فقط نیمه خالی لیوان را می بینند . عقلم به من می گفت وقتی نمایندگان یک کشور با نمایندگان کشور ما دور یکمیز می نشینند تا در مورد روابط فی مابین صحبت کنند و مذاکرات آنها به یک توافقنامه یا پروتکل یا قرارداد منجر می شود.
این توافقنامه و قرار داد باید مرضی الطرفین و به اصطلاح امروزی ها برد - برد باشد چون بالاخره همانطور که مذاکره کنندگان ایرانی در فکر منافع کشورمان هستند مذاکره کنندگان طرف مقابل نیز نمایندگان ملت خود اند و باید به آنها حق بدهیم که نمی خواهند با دست خالی به کشورشان برگردند به این حالت می گویند درک متقابل !
گاهی اوقات فکر می کنم خبرنگاران و تحلیلگران برخی مطبوعات موضوع به این سادگی را درک نمی کنند و انتظار دارند نتیجه مذاکره برد - باخت (به نفع ما) باشد یا مورد دیگر اینکه هر تصمیمی دولت اتخاذ می کند یا هر اقدامی که می کند فوایدی دارد و البته مضراتی !(مثلا ساخت یککارخانه هم تولید را بالا می برد و هم بر آلودگی هوا می افزاید) ولی بعضی خبرنگاران یا تحلیلگران سیاسی فقط به مضرات تصمیم ها و اقدامات توجه می کنند و چشم خود را بر روی فواید تصمیمات یا اقدامات می بندند !
از خودم می پرسم چرا اینها اینطور هستند؟ واقعا نمی دانند که هیچ چیز کامل و بی عیبی در عالم نیست؟ ( البته بجز ذات اقدس پروردگار).
اما اخیرا پی بردم که من در اشتباه هستم زیرا خبرنگاران هم مثل دیگر مردم در حالت عادی طبق فرمان وجدانشان می دانند که هیچ چیز بی عیبی در عالم وجود ندارد ولی وظیفه یک خبر نگار تمر کز بر روی عیب ها و نقص هاست او باید بپرسد، باید مدیران را با چالش روبرو سازند تا آنها را وادار کنند برای ارائه کار بهتر بر تلاش خود بیفزایند !
مدیران خصوصا در جهان سوم میل عجیبی به خود شیفتگی و تن آسایی و راحت طلبی و پنهانکاری و توجیه عملکردهای خود دارند وظیفه یک خبرنگار این است که نگذارد مدیر به خواب خرگوشی رود و در بند توجیه عملکرد خود گرفتار شود.
در گذشته و پیش از اختراع موبایل و امکانات پیشرفته مخابراتی ( تلگرام و اینستو گرام و واتس آپ و توییتر و غیره) رادیو بی بی سی در برنامه شبانگاهی خود بخشی به نام پیک شبانگاهی داشت که به نامه های مردم پاسخ می داد در یکی از نامه نوشته شده بود چرا شما گویندگان بی بی سی به محض اینکه یک اتفاق تلخی رخ می دهد فوری آن را جار می زنید ؟
مثلا این همه هواپیما سالم به مقصد می رسد چیزی نمی گویید ولی به محض سقوط یک هواپیما فوری خبرش را پخش می کنید.
لطفعلی خنجی که گوینده شوخ طبعی نیز بود در پاسخ گفت برادر جان اگر بنا باشد هر هواپیمایی سالم به زمین نشست ما در خبر بیاوریم که به دیگر خبرهایمان نمی رسیم
وظیفه خبرنگار پاسخ به سوالات نیست بلکه فقط و فقط طرح سوال است !
وظیفه او ایجاد چالش برای مدیران است ! خبرنگار حتی در پی قانع شدن هم نیست او نمی خواهد قانع شود فقط می خواهد بپرسد !
بارها پیش آمده که خبرنگار سوال را طرح می کند و ضبط و صوت را روبروی دهان مسئول می گیرد ولی ممکن است در همان زمان که مسئول مربوطه به ارائه پاسخ مشغول است خبرنگار در فکر این باشد که بعد از مدت ها امروز عصر سری به پدر و مادر خود بزند یا مثلا آبگوشتی که قبل از خروج از خانه روی اجاق گذاشته و به محل مصاحبه آمده است در چه وضعی است ؟
البته در مورد تحلیلگران سیاسی وضع فرق می کند.آنها پول می گیرند تا مسائل را وارونه جلوه بدهند ، پول می گیرند که بعضی چیزها را نبینند یا نگذارند که دیگران ببینند یا از یککاه کوه و از یککوه کاه بسازند در حقیقت تحلیلگران سیاسی خود جزو کنشگران سیاسی اند !
حال آنکه بسیاری از خبرنگاران ممکن است هیچ خط و ربط سیاسی نداشته باشند و مدیران را صرف نظر از خط و ربط سیاسیشان به چالش بکشند آنها وارثان سقراط در روزگار ما هستند.