يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۹:۰۳ | Sunday , 08 June 2025
کد خبر: ۳۷۵۸۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۱ - ۱۸ خرداد ۱۳۹۹

خرمشهر، برجام و تناقض‌های آقامحسن/ حسن بختیاری‌زاده

محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، با اشاره به شیوه مدیریتی انقلابی، تحول‌گرا، مردمی، کم‌هزینه و پردستاورد و نیز سبک مدیریتی محفلی، وارداتی، پرهزینه و کم‌دستاورد، آزادی خرمشهر را از مصداق‌های شیوه اولی و برجام را نماد دومین شیوه برشمرده است.
 محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، با اشاره به شیوه مدیریتی انقلابی، تحول‌گرا، مردمی، کم‌هزینه و پردستاورد و نیز سبک مدیریتی محفلی، وارداتی، پرهزینه و کم‌دستاورد، آزادی خرمشهر را از مصداق‌های شیوه اولی و برجام را نماد دومین شیوه برشمرده است.

 نویسنده این نوشتار اشاره به چند نکته را درباره اظهارات دبیر مجمع تشخیص، مناسب می‌داند:

 اول آنکه می‌توان این پرسش را مطرح کرد که رضایی چگونه پیش از این درباره برجام دیدگاهی متفاوت داشت و از جمله، آن را سبب "شکستن پروژه انزوای ایران" و "بهبود وضع اقتصادی" می‌دانست و "فرزندان رهبری از ظریف تا سلیمانی" را در حال پیشروی در "سنگرهای دشمن" تلقی می‌کرد و حال امروز برجام را نماد مدیریت پرهزینه و کم‌دستاورد می‌داند؟

دوم آنکه، برجام پرونده هسته‌ای ایران را از شمول فصل هفتم منشور خارج و تحریم‌ها را لغو کرد و درحالیکه آمریکا با فعالیت‌های حساس هسته‌ای مانند غنی‌سازی مخالف بود، این حق را تثبیت کرد. بخشی از فعالیت‌های هسته‌ای ایران را از روز اجرایش مجاز اعلام کرد و بخش دیگری را با گذشت زمان پذیرفت و سرانجام آنکه فعالیت هسته‌ای ایران را -که بر اساس قطعنامه‌های شورای امنیت تهدید صلح و امنیت بین‌المللی تلقی می‌شد- در چارچوب قطعنامه۲۲۳۱ شورای امنیت مشروعیت بخشید تا برنامه هسته‌ای ایران اولین مورد از نوع خود باشد که از بالاترین سطح مشروعیت بین‌المللی برخوردار است.

 رضایی می‌تواند به این پرسش پاسخ دهد که هر توافق هسته‌ای با توجه به موازنه قدرت در عرصه بین‌المللی باید کدام دستاورد دیگری را محقق می‌ساخت که برجام از تحقق آن ناتوان بود؟

به علاوه، اگر محسن رضایی بتواند فقط یک نمونه و با تاکید می‌گویم فقط یک نمونه در تاریخ ۷۵ساله سازمان ملل ارائه کند که شورای امنیت اقدامات و فعالیت‌های حکومتی در حال توسعه را به استناد فصل هفت منشور، تهدیدی برای صلح و امنیت بین‌المللی اعلام کرده باشد و سپس اعضای دائم آن شورا با آن حکومت مذاکره کرده و اجرای بخشی از فعالیت‌های مورد اشاره از زمان اجرا و انجام بخش دیگری با گذشت زمان پذیرفته و پرونده آن حکومت از شمول فصل هفت خارج و اقدامات تحریمی شورای امنیت علیه آن حکومت پایان یافته باشد؛ نویسنده این نوشتار قلم خود را کنار می‌گذارد و مدرک دانشگاهی‌اش را پاره می‌کند.

 اما با قاطعیت می‌توان گفت برجام تنها نمونه از این دست تاکنون است که چنین روندی را دربرداشته و چنین نتایجی به همراه آورده و تا آینده‌ای قابل پیش‌بینی، نمونه‌ای نخواهد داشت.

 سوم اینکه می‌توان از محسن رضایی پرسید قبول قطعنامه۵۹۸ ملل متحد از جانب مرحوم امام در تقسیم‌بندی او چه جایگاهی دارد و مصداق کدام شیوه مورد اشاره است؟

 چهارم آنکه افزایش چشمگیر آرای روحانی در انتخابات۹۶ نسبت به انتخابات۹۲ و شکست تاریخی اصولگرایان در تهران و شهرهای بزرگ در انتخابات مجلس دهم و انتخابات شوراها در سال۹۶ بیش از هر عامل دیگری به دستاوردهای دولت روحانی ارتباط می‌یابد که نماد برجسته آن برجام بود.

اگر ادعای رضایی درباره اینکه برجام نماد شیوه مدیریت غیرمردمی و‌ محفلی است؛ درست بود مردم در انتخابات مورد اشاره به گونه دیگری رای می‌دادند.

 پنجم آنکه می‌توان از محسن رضایی خواست این نکته را توضیح دهد که او چگونه برجام را توافقی پرهزینه و‌ کم‌دستاورد می‌خواند؛ درحالیکه ترامپ آن را "توافقی بد" می‌خواند و با نفرت درباره‌اش سخن می‌گوید؟

آشکار است که هدف نویسنده از این پرسش  متهم‌سازی محسن رضایی -که فداکارانه جوانی خود را برای دفاع از ایران در برابر دشمنی جنایتکار ارزانی داشت- به هم‌صدایی با ترامپ نیست؛ اما با این وجود، پرسش مورد اشاره، گریزناپذیر است.

 و سرانجام آنکه آزادی خرمشهر و دستیابی به توافق هسته‌ای نتیجه خواست ملت درباره پایان اشغال سرزمین و پایان فشارهای خارجی و حاصل هم‌افزایی ارکان نظام و حمایت رهبران  نظام در دو مقطع تاریخی متفاوت بود.

همان گونه که آزادی خرمشهر در تاریخ حماسه‌های ایرانیان کم‌نظیر و‌ نشانه توان نظامی آنهاست؛ برجام نیز نشانگر خردورزی، تسلط ایرانیان به فنون مذاکره و نحوه تعامل با جهان بود. تلاش برای القای تمایز میان این دو دستاورد، هیچ نسبتی با مصلحت نظام ندارد.
نظرات بینندگان
آخرین اخبار