دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۳ | Monday , 09 June 2025
کد خبر: ۳۷۱۶
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۹ - ۱۹ تير ۱۳۹۵

احمد شمیلی: نابودی هويت اصيل نمايش هاى بومى با تقلیدهای کورکورانه/بیمه نبودن هنرمندان و درد دو شغله بودن آنان

احمد شمیلی گفت: تحت پوشش بيمه نبودن هنرمندان نمايش، آن ها را مجبور به دو شغله بودن جهت گذران زندگى مي كند. البته اين ها گوشه ايى كوچك از مصائب به صحنه آوردن يك نمايش در اهواز است.
صبحانه پرس- هنر نمايش اهواز در حال حاضر با مشكلات زيادي روبروست به نحوي كه نمايش بومي استان را به گفته ي يكي از كارگردان هاي اهوازي در معرض نابودي و فراموشي قرار داده؛ اما هيچ مسئولي پاسخگوي اين رويه نيست و توجهي به اين موضوع ندارد.

احمد شميلي، كارگردان خوزستاني با انتقاد از رويه ي موجود كه به سرعت در جهت انقراض نمايش هاي بومي حركت مي كند، به نكاتي اشاره مي كند كه شايد در توجه متوليان هنر نمايش به آن، در جهت كمك به تن رنجور نمايش بومي استان، بي تاثير نباشد.

هويت اصيل نمايش هاى بومىخود را به علت تقليد كوركورانه از نمايش هاى به اصطلاح پيشرو از دست داده ايم، البته كه منظور من انكار دستاوردهاى نمايشى غرب نيست، يادم مى آيد روزى در يكى ازجشنوارهاى بين المللى نمايش كه در اهواز برگزار مي شد حضور داشتم، يكي از شركت كنندگان خارجى از من خواست كه نمايش  هاى بومى استان را معرفى كنم كه پس از شنيدن شرح مبسوطى كه بر اساس مشاهدات شاعر پرآوازه؛ أبو نواس اهوازى براى ايشان دادم، از لحاظ زمانى پى به ريشه هاى نمايش بومى كشورش برد و صادقانه به آن اعتراف كرد. 

متأسفانه چندى پيش يكى از پيش نمايش هاى بومى عربى استان كه به ( رقصة السيف ) معروف است،با خطر ممنوعيت اجرا مواجه شد، كه خوشبختانه  با پيگرى ها و نامه نگاري هاى فعالان فرهنگى اين خطر از ميان  رفت. لذا باتوجه به  خطر انقراض نمايش هاى بومى  در استان، تشكيل  غرفه نمايش هاى بومى درانجمن نمايش اهواز را يك ضرورت فرهنگى مي دانم كه بدون تعصب و با توجه به صلاحيت افراد در مديريت آن، تنوع قومى رعايت شده باشد؛ امرى كه مي تواند نمايش هاى بومى را ازخطر انقراض برهاند.

بحث ديگرى كه بايد بدان اشاره كنم متأسفانه سانسور نمايش هاى بومى است كه توسط عده اى خاص از هرم پروانه نمايش  اعمال مي شود . هر چند كه تعغيرات اعضاى آن چندى پيش خبر از فروپاشى اين هرم كهنه ميدهد ولى اين خطر  تا زمانى كه اقدام موثرى توسط شوراى پروانه نمايش جديد، در رفع  ممنوعيت از آثارى كه در انتظار  گرفتن مجوز نمايش به سر مي برند ( براى نمونه مي توان به نمايش زيباترين دشمن اشاره كرد كه درخواست پروانه نمايش آن در دبير خانه چهارسال است كه ثبت شده ) خطر بلقوه باقي ست. 


نابودی هويت اصيل نمايش هاى بومى با تقلیدهای کورکورانه/بیمه نبودن هنرمندان و درددو شغله بودن آنان

مسئله ديگرى كه نمايش هاى بومى را تهديد مي كند ، بحث تخصيص بودجه است كه متأسفانه وقتى مسئولان فرهنگى كشور  بين واژه نمايش و تأتر تمايز قائل نمى شوند و واژه نمايش را به اجبار فرهنگستان زبان بر سر دَر انجمن مي چسبانند، اين گونه مي شود كه نماينده هاى مجلس به موقع تقسيم بودجه فرهنگى كشور، هنر نمايش را كالايى وارداتى و نشانى باز مانده از فرهنگ استعمارى غرب مى پندارند كه ناچيزترين بودجه را بايد به آن اختصاص داد. 

متأسفانه اين ديدگاه را مي توان در احداث سالن هاى نمايش در حاشيه شهر و در دسترس نبودن يك مكان فرهنگى كه علاوه بر تحميل هزينه مضاعف بر مخاطب  جهت اياب و ذهاب به علت طولانى و بدمسير بودن يك مكان فرهنگى كه ارمغانى به جز ريزش مخاطب در سال هاى اخير، براى اهالى نمايش در برنداشته است. و علاوه بر آن،  طراحى داخلى به شدت ضعيف سالن هاى نمايش كه اصلى ترين اصل معمارى( eye level ) در آن به درستى رعايت نشده، به كارگردان در طراحى  ميزانسن و به طراح صحنه در چيدمان صحنه لطمه وارد مي كند.

طراحى ضعيف اكوستيك (Acoustic)سالن هاى نمايش توسط معمار كه متأسفانه همان هم در مرمت غيراصولى ساختمان در سال هاى اخير و عدم نظارت ارشاد كه متولى آن بوده از بين رفته، كه اين امر باعث مي شود بازيگر صدايش را با سختى و با توصل به فرياد زدن  به گوش تماشاگران برساند.

طراحى سن كم عمق و ارتفاع نامناسب سن كه باعث مي شود تماشاگر پس از بيست دقيقه اول احساس ناراحتى در ناحيه گردن داشته و سالن نمايش را در حين اجراى نمايش ترك كند، مجهز نبودن سالن هاى نمايش اهواز  به سيستم پيشرفته نورپردازى (Lighting) كه به كليت زيباى شناسى صحنه لطمه وارد مي كند، و مجهزنبودن سالن ها به ماشينرى  (Machinery) يا همان سن گردان كه تعويض صحنه ها را با تأخير مواجه مي كند، از جمله مشکلات موجود در اجرای نمایش در اهواز است.

علاوه بر آن به دليل اين كه تعويض صحنه ها عموماً توسط گروه پشت صحنه در روشنايى كم  و غير ايمنى انجام مي پذيرد، به علت جاي گيرى غير دقيق دكور و اكسسوار صحنه، مستعد رخ دادن اتفاقات ناگوار است و خطر سقوط دكور و مصدوم شدن بازيگران را به همراه دارد. 

ذكر اين نكته خالى از لطف نيست كه تالار وحدت تهران كه با فاصله زمانى بسيار بيشترى نسبت به تالار آفتاب اهواز ساخته شده مجهز به ماشينرى است. 

طراحى فضاى خارجى ضعيف كه به شدت غير معمارانه طراحى شده، به تصور مخاطب از يك مكان فرهنگى لطمه وارد مي كند؛ و نداشتن سيستم تهويه مركزى مناسب، و نصب كولرهاي پرصدا ( noise دار) كه براى اين مكان طراحى نشده اند، اما به علت شرايط اقليمى نه ماه از سال مجبور به استفاده از آن ها هستیم، باعث ميشوند خيلى از صحنه هاى خارجى يك نمايش غير طبيعى جلوه دهند. ( براى نمونه ميتوان به طراحى داخلى و خارجى تالار آفتاب و تالار آينه اشاره كرد.)

باید گفت تفاوت تماشاى يك نمايش درسالن هاى نمايش تهران و لذت بردن از آن تنها به اين امور خلاصه نمى شود.
 
تبعيض در تخصيص بوجه نمايش شهرستان ها نسبت به نمايش هايى با همان كيفيت كه در پايتخت توليد مي شود، ماه حصلى جز قرض داركردن هنرمندان نمايش نداشته و در درازمدت، هنرمندان را مجبور به كوچ  اجبارى به پايتخت مى كند. 

لازم به ذکر است عدم حمايت از نمايش هاى مستقل و حمايت آشكار از نمايش هاى پروپاگاندا كه كاربردى تبليغاتى و مقطعى دارند، هنرمندانى كه در اين زمينه فعال هستند را در حد يك صنعت گر تنزيل می دهد، و به علت زمان كمى كه براى توليد اين قبيل نمايش ها اختصاص داده مي شود، غالباً آثار با كيفتى توليد نمي شود. 

 در پایان باید یادآوری کنم که تحت پوشش بيمه نبودن هنرمندان نمايش، آن ها را مجبور به دو شغله بودن جهت گذران زندگى مي كند. البته اين ها گوشه ايى كوچك از مصائب به صحنه آوردن يك نمايش در اهواز است. 
نظرات بینندگان
آخرین اخبار