آراس" امروز تکلیف مدیریت شرکت نفت فلات قاره در جلسه ای که حمید بورد با مدیر عامل شرکت ملی نفت برگزار کرد روشن شد. بورد می رود و مدیری جوان و ستادی جایگزین او می شود. پیش از این جوان گرایی اعمال شده در مناطق نفت خیز جنوب و ملی حفاری با حاشیه های اجرایی همراه بود و وزیر نفت برای جابجایی در فلات قاره کمی تامل کرد. اکنون انتخاب جدید دوباره بحث و گفتگو درباره شیوه اجرای جوانگرایی در صنعت نفت را به چالش کشاند.
سیاست مهندس زنگنه در جوانگرایی قابل احترام است لیک گویا از نظرگاه وزیر محترم در دور جدید وزارتشان، هوش بر تجربه مقدم شمرده میشود و به انباشت تجربه اعتنایی نمی شود. این روند را می توان غلبه روز افزون بوروکرات ها بر تکنو کراتها دانست. اتهامی که مخالفین در دور هشت ساله نخست وزارت مهندس زنگنه، بر ایشان وارد کردند. آنان اعتقاد داشتند دسپوتیزم زنگنه به آمدن مدیران غیر متخصص و مطیع منجر می شود. از تایید مطلق این نظرگاه دوری میکنم زیرا زنگنه در دفاع بارها از تنبلی سازمان نفت نالیده است و راه برون رفت از آن را تزریق نیروی کارا و باهوش فارغ از دیگر شاخص ها میداند.
همچنین اشاره به مصاحبه شش سال پیش مهندس زنگنه در خصوص ورود ژنرال ها و خروج گروهبانها خالی از لطف نیست که تصمیم های دو ساله اخیرشان را به چالش می کشاند. مخالفین در یکی دوسال مدعی هستند کدام یک از انتصاب های جدید مهندس زنگنه مصداق ژنرال بوده است.
به هر روی این یک واقعیت تاریخی است که تصمیم گیری صحیح و بخردانه شرکت ملی نفت ایران از گذشته دور به دلیل پایداری تلفیقی دانش و تجربه بود. نگذاریم این اندیشه سبستماتیک نابود شود.
مسئله اما این است: آقایان بزرگوار ما در پیشگاه تاریخ نفت ایران چه وظیفه ای داریم. آیا باید سخن فرو بندیم تا مخزن گرانقدر دانش و تجربه صنعت نفت ایران به روز مرگی و فراموشی سپرده شود و دوباره به سیر باطل آزمون و خطاها دچار شویم؟ آیا این استدلال که دوره سازمان تجربه محور به پایان رسیده و تکنولوژی و نرم افزار گشاینده امور سازمانی است می تواند انبوه مشکلات انسانی و حتی فنی را حل و فصل نماید؟