آراس" حتماً همه میدانید که اهواز آنچه تا امروز بوده: شهر قومیت ها، شهر نگاههای سیاسی، شهر بی توجهی مدیران شهری به آنچه که باید، شهر سلیقههای شخصی، و شهر تفکراتی کهنه و عبوس بوده...
شهری که شاید اوج خواسته ی مردمانش این است که یک فاضلاب درست و حسابی داشته باشد، آسفالت خیابان هایش در حد یک کلانشهر باشد، دیوارههای شهر؛ رنگ و روی نو داشته باشد، مبلمان شهری مناسب داشته باشد، خیابان های تمیز بی زباله داشته باشد و شهر خالی از چاله چوله باشد، شهری که به طور کلی وقتی در آن قدم می گذاری؛ زندگی را نفس بکشی! البته برخی از این خواسته ها، همکاری دیگر سازمان ها را نیز می طلبد.
اما در ادوار مختلف به هیچ کدام از این خواستههای مردمی، آن گونه که ملموس باشد توجه نشد و اگر توجهی میشد ، قطعا بهترین قاضی برای ارزیابی شهرداران، همین مردم هستند؛ مردمی که هیچوقت رضایتمندی از مسئولان شهری گذشته نداشتند اما امروز نگاه دیگری دارند. همانطور که اگر شاعری در همین مدت کوتاه، موفق نبود همچون اظهار نارضایتی از شهرداران گذشته ، صدای اعتراضشان در رسانه ها به گوش می رسید...
تا امروز، دو ماه است که مدیریت شهرداری تغییر کرده، و آن نگاه مرسوم مدیریت شهری هم دچار تحولی شگرف شده و جای خود را به نگاه های نو داده، نگاهی نو با ساختار و چارچوبِ توجه به خواستههای مردمی، نگاهی نو با کُنه فرهنگی، و نگاهی نو با چاشنیِ روح بخشیدن به چهره خاکستری و عبوس و فرتوت شهر.... و شهرداری هم به یک اتاق شیشهای تبدیل شده تا مردم عملکرد مدیریت این نهاد خدماتی را به وضوح ببینند و حالا که فضای تغییر را به طور ملموس احساس میکنند و می دانند که شعار پر از شعور شهردار جوان — که همانا مردم داری است —رنگ واقعیت به خود گرفته و به اظهار رضایت از او می پردازند و همین بس که یک شهر بگوید شهردار مردمی است.
از طرفی در زمانه ای به سر میبریم که حجم انبوه رسانه ها در گوشه و کنار شهر با هر نوع سلیقه و تفکری، به انتظار عملکرد مثبت و منفی مدیران نشسته تا عملکردشان را در بخشهای شهری به چالش و پاسخگویی بکشانند و احیانا اگر مسئولی، خطایی کرد یا در دوره مدیریتش، اقدام موثری نداشت، او را به دار نقد و نصیحت و چالش بیاویزند، رسانههایی که قطعاً دغدغه ی مردم در پَسِ هر پیگیریشان نهفته است و قطعاً یک روزشمارِ عملکرد را در گوشه ای کنار خود دارند تا در مدت زمان معقولی به بررسی بپردازند. همین رسانه ها در خوزستان که بعضاً از دو طیف سیاسی هم محسوب می شوند، از زمان حضور شهردار جدید اهواز؛ این حضور را مثبت ارزیابی کرده و با ارائه راه حلها و پیشنهادات در رسانههای متبوع خود، نگاه مردمیِ شهردار را تقویت می کنند...
در این میان معدود افرادی که نه دغدغه مردمی دارند و نه جایگاهی برای اظهارنظر و نه پایگاه مردمی دارند و برخی حتی در خوزستان هم سکونت ندارند و بعضاً هم از بازماندگان انتخابات شورای شهر پنجم هستند؛ ناکامیشان در کارزار رقابتی، آنها را به شدت سرخورده کرده و به دلیل سرخوردگی مضمحل کننده ی خود، بر طبل انتقاد های غیر کارشناسی و عجیب و غریب میکوبند و عملکرد شفاف شاعری- شهرداری اهواز را مانور تبلیغاتی قلمداد کردهاند؛ اقدامی که از سوی مدیران غیر پاسخگو هیچ زمانی شاهد نبودیم، زیرا به پاسخگویی به افکار عمومی و رسانهها اعتقادی نداشتند و شاید هرچه تخلف هم در گذشته صورت گرفته به دلیل در خفا بودن و پاسخ ندادن به افکار عمومی بوده است...
موسی شاعری از زمان حضورش در شهرداری، موضوعات مختلفی را مورد بررسی و پیگیری قرار داده که مهمترین آنها که ۱۳ سال از عمر پروژه اش میگذرد و بسیار هم برای مردم مورد اهمیت است و البته پول های هنگفتی تا امروز برای آن هزینه شده اما در ایستگاه توقف هنوز درجا میزند؛ پروژه ی عظیم متروی اهواز است که پس از ۱۳ سال مدیرعاملش از نیاز بیش از ۱/۱ میلیارد دلاری سخن میگوید؛ شاعری که به دنبال حق مردم اهواز است اما با صراحت و به درستی به عملکرد بدِ شرکتکیسون میپردازد، شرکتی که بعد از ۱۳ سال، تنها ۲۸ درصد از پروژه را پیش برده است و بسیار عجیب است که دفاع از حقوق از دست رفته مردم اهواز از سوی شاعری را به نقد کشانده اند!!!!
شاعری همچنین به دلیل انتصاب مدیران جوانِ سرشار از توان و انرژی در بدنه شهرداری، به دنبال نگاه نو، خلاقیت، عملکرد موثر و توجه به دغدغه های مردمی بوده که این شاخصها، او را یک شهردار مردمی، توسعه طلب و تحول گرا معرفی می کند، به گونه ای که اولین شهردار اهواز پس از انقلاب در همین ابتدای کار در نامهای، این شهردار جوان را با کفایت تر و با لیاقت تر از شهرداران ادوار گذشته توصیف کرده و رسانه ها که به دنبال سوژه های خاص میگردند، نامه ی اولین شهردار اهواز پس از انقلاب که اقدامی مورد توجه بوده را به دلیل اهمیتش منتشر کردهاند اما برخی افراد، تحمل دیدن و شنیدن این توصیفات را نداشته و دیدگاه های مثبت، به حق و شایسته ی افراد مختلف و تاثیر گذار و همراه شدن رسانه ها با شهردار جوان را بر نتابیده و گویا چشمشان منقبض شده و توانِ دیدن کفایت و توانِ افزونِ شاعری را ندارند!
لازم به ذکر است که خوزستان پس از تهران، بیشترین رسانهها را در سطح کشور داراست و مدیران و مسئولان زیر ذره بین این رسانهها با دیدگاه های مختلف اصولگرایی، اصلاح طلبی و مستقل قرار می گیرند اما جالب است که اکثریت آنها پی به کفایت، توان، لیاقت و توسعه طلب بودن شهردار جوان برده اما این همراهیِ همگانی مردم، مسئولان و رسانهها با شاعری، برای اندکی معدود قابل تحمل نبوده و آن را مانور و سناریوی تبلیغاتی توصیف کردهاند!
شاعری که جان تازه ای به شهر بخشیده و مدیران شهری را به تکاپو وادار کرده، اعتقاد دارد به جز ایجاد زیرساختها و اجرای پروژه های بزرگ عمرانی، باید به زیباسازی شهر نیز اهمیت دهد و در همین راستا نیز اقداماتی را آغاز کرده که با استقبال مردم مواجه شده، به گونه ای که در نگاه مردم، شهرداری کاملا مردمی تلقی می شود. او مردم را به مشارکت در ساختن شهری آباد و زیبا دعوت کرده و متواضعانه به اجابت خواسته های مردمی پاسخ مثبت می دهد.
امید به اینکه مدیران دلسوز را با عینک بدبینی گذشتگان ارزیا بی نکنیم و با دیدن نشانه های تحول، افق نگاهمان را با ارزیابی درست و بدون حب و بغض ترسیم کنیم و با تحلیل های ناصحیح و بودار و سفارشی، مردم را از مدیران خادم و مردمی محروم نکنیم .
فرزاد قاسمی