انحصار تنها به حوزه اقتصاد و تولید کالای مادی محدود نمی شود بلکه کسی که روحیه انحصار طلبی دارد حدو مرز نمی شناسد حتی ممکن است این حس به حوزه ادبیات هم سرایت کند و افرادی واژه ها و اصطلاحات و اسامی را نیز در انحصار خود بدانند .
مثلا همین واژه دلواپسی ، دلواپسی صفتی نیست که در انحصار گروه یا جناح خاصی باشد ،دلواپسی احساسی است که برای هر کس با هر عقیده و مرا می پیش می آید چه در زندگی شخصی و چه در زندگی اجتماعی ، یک اصولگرا می تواند با مشاهده بعضی از حوادث سیاسی و اجتماعی اطراف خود احساس دلواپسی کند ، به یک اصلاح طلب هم ممکن است چنین احساسی دست دهد با دیدن اتفاقات و حوادثی دیگر ! تنها تفاوت در ماهیت آن اتفاقات است .
مثلا یکی با مشاهده فقر در جامعه احساس دلواپسی میکند چون به واسطه جناب ابوذر آن صحابی راستگوی پیامبر شنیده است که پیامبر خدا (ص)فرمود کاد الفقر ان یکون کفرا . فقر از یک در وارد می شود و ایمان از در دیگر خارج می گردد .
اما دیگری نسبت به بازگشت اشرافیگری و رفاه حساس است و احساس دلواپسی میکند چرا؟ چون معتقد است انباشت ثروت در دست افراد فساد آور است . انسان مرفه ، مرفه بی درد در روز مبادا نمی تواند از این مرز و بوم دفاع کند.
اشرافیت ورفاه طلبی باروحیه جهاد وشهادت همخوانی ندارد !
یکی دلواپس است که متمرکز نبودن قدرت موجب آنارشیسم و هرج و مرج در جامعه شود دیگری دلواپس آن است که تمرکز قدرت در دست یک فرد یا یک گروه موجب فاسد شدن آن فرد و گروه شود . یکی دلواپس انعقاد صلح با دشمن است ولی دیگری دلواپس بروز جنگ ویرانگر است .
یکی دلواپس نفوذ غرب و آمریکا در بدنه نظام است ولی دیگری دلواپس فراموش شدن شعار موازنه منفی نه شرقی ، نه غربی جمهوری اسلامی است ! یکی دلواپس گسترش وهابیت است ولی دیگری دلواپس تضعیف جبهه اسلام درنتیجه جنگ مذهب علیه مذهب است !
یکی دلواپس گسترش یهود است ولی دیگری دلواپس قدرت گرفتن صهیونیسم است ! یکی دلواپس ورود افراد ناباب در پست ها و مسئولیت های کشوری است دیگری دلواپس پیاده شدن افراد سالم و صادق و مفید از قطار انقلاب است !
یکی دلواپس تخریب و تضعیف چهره نهاد های مهم و حساس نظام از بیرون است دیگری دلواپس تحریف وتبدیل وظایف قانونی این نهادها از درون آنهاست !
یکی دلواپس پایمال شدن عدالت اقتصادی از طریق مالکیت خصوصی است ، دیگری دلواپس توزیع فقر به جای توزیع ثروت در جامعه است .
یکی دلواپس از بین رفتن وحدت جامعه از طریق پا گرفتن احزاب و گروه گروه شدن مردم است دیگری دلواپس محدود شدن روز افزون آزادیهای قانونی مردم به بهانه حفظ وحدت است .
یکی دلواپس تغییر چهره و ظاهر و لباس مردم است دیگری دلواپس تغییر دل ها و نیت های مردم و عادت آنها به ریا کاری و دو رویی است ! یکی با هر انتخاباتی دلواپس نتیجه آن است.
دیگری دلواپس تضعیف باور مردم نسبت به انتخابات و کارایی نهادهای انتخابی نظام است ! یکی دلواپس نهادینه شدن فساد در قوه مجریه است ، دیگری دلواپس نهادینه شدن فساد در هر سه قوه نظام است !
یکی دلواپس فراموش شدن ارزش های دفاع مقدس است ولی دیگری دلواپس فراموش شدن ارزش های انقلاب اسلامی 1357 است !
یکی دلواپس مصالح نظام است دیگری علاوه بر آن دلواپس منافع ملی نیز هست . یکی دلواپس بروز و ظهور تغییرات اجتماعی است .
آن دیگری دلواپس عدم تغییر در جامعه و درجا زدن است !
یکی دلواپس معطل ماندن بعضی از فصول قانون اساسی است آن دیگری دلواپس معطل ماندن همه قانون اساسی است !
یکی دلواپس نازیبا بودن صوت قاری قرآن است دیگری دلواپس کوتاهی در تفسیر و تفهیم و عمل نکردن به فرامین قرآن است !
یکی دلواپس فساد مدیران است دیگری دلواپس فساد سیستم است !
یکی دلواپس موقعیت و جایگاه این یا آن شخصیت است دیگری دلواپس پایمال شدن حقوق مردم توسط این یا آن شخصیت است ....
ملاحظه می فرمایید که همه ما دلواپس هستیم !
پس وقت آن است که به دغدغه های همدیگر احترام بگذاریم و با گفتگو سعی نمائیم به یک درک مشترک و دلواپسی های مشترک دست یابیم و با هم در صدد رفع آنها برآئیم.
جمال درویش