عنوان این نوشتار را از شهید آیت الله سید حسن مدرس (رحمه الله علیه) گرفته ام .
امروز صبح به اتفاق پسر و همسرم به مرکز بهداشت محله مراجعه کردیم برای اندازه گیری فشار خون ، طرح خوبی است خداوند طراحان و مجریان این طرح را پاداش خیر عنایت فرماید . شما هم از این فرصت استفاده کنید .
هنگام بازگشت یادی کردیم از دکتر قاضی زاده هاشمی وزیر پیشین بهداشت و درمان ،علت آن هم تمیز و مرتب بودن مرکز بهداشت محله بود ،خانم گفتند این هم صدقه سری آقای هاشمی بود والا تا پیش از وزارت ایشان بالا تا پائین این مرکز بهداشت را تارعنکبوت گرفته بود .
آقای سید حسن هاشمی قاضی زاده وزیری بود که به عنوان گل سر سبد کابینه اول آقای روحانی از او نام برده می شد ، حقیر به یاد دارد که هنگام معرفی کابینه یازدهم بیشترین رای را همین وزیر از نمایندگان مجلس دریافت کرد .
اما یکسال پس از تشکیل کابینه دوازدهم آقای هاشمی که نتوانست بعضی مسائل را تحمل کند از وزارت استعفاء داد . استعفای وی بسیاری را خوشحال کرد !
مخالفین او را وزیر مولتی میلیاردر ، پورشه نشین ، زورگو و دیکتاتور ، ضد مستضعفین ،مدیری ضعیف ، هدر دهنده بیت المال ، ورشکست کننده شرکت های بیمه و... نامیدند .
هاشمی درنامه استعفای خود که در تاریخ 97/10/5به رئیس جمهور تقدیم کرد خلف وعده سازمان برنامه و بودجه (ساز مان مدیریت و برنامه ریزی) و کاهش بودجه سلامت را علت استعفای خود عنوان کرد .این در حالی بود که به گفته آقای نوبخت از سال 92 (آغاز وزارت هاشمی) تا 1397 یعنی پایان وزارت وی بودجه سلامت کشور 400 درصد افزایش داشته است.
اما ظاهرا این رشد در بودجه سلامت ، وزیر بهداشت و درمان را راضی نمی کرد و او بیشتر میخواست ! از اینجا میتوان نتیجه گرفت که همیشه کم کاری علت استعفا یا برکناری مدیران نیست بلکه گاهی سرعت بیش از حد و جلو افتادن از دولت نیز می تواند موجب این امر شود .
یعنی وزیر قوی در کابینه ضعیف به همان سرنوشتی گرفتار می شود که وزیر ضعیف در کابینه قوی! و این فقط شامل حال کابینه ها نمی شود بلکه میتوان این را یک قاعده عمومی در سطح جامعه دانست .افراد قوی ، کسانی که در هوش و فهم و ادراک از دیگران جلوتر هستند همیشه در عذابند ! البته دولت با اکراه استعفای آقای وزیر را پذیرفت زیرا به خوبی می دانست که اشکال کار در کجاست برخی از نمایندگان مجلس نیز نسبت به این موضوع عکس العمل منفی نشان دادند و خواهان بازگشت ایشان بودند ولی در نهایت آقای هاشمی کابینه دوازدهم را ترک گفت .
توهین هایی که در فضای مجازی و بعضی از سایت های خبری توسط مخالفین هاشمی در آن روزها منعکس شد نشان داد که برای بعضی از مردم تغییر موضع چقدر راحت است ، چه راحت کسی را که تا روز قبل قهرمان میدانستند یکباره زیر پای خود له میکنند دکتر هاشمی برای اینان نه اولین است و نه آخرین . قهرمان سازی و قهرمان شکنی طبیعت ثانوی این جماعت است .
تا آنجایی که نگارنده میداند این شیوه با اخلاق و سنت ائمه هدی (ع)اصلا همخوانی ندارد به محض آنکه یکی از ستاره های عالم سیاست سقوط میکند عده ای خاطره طلحه و زبیر برایشان تازه می شود و با پیش کشیدن ماجرای طلحه و زبیر خیلی راحت پرونده آن ستاره را برای همیشه مختومه می انگارند.
حال آنکه در قصه طلحه و زبیر و جناب عایشه یک صحنه بسیار زیبا که معمولا فراموش می شود موضع حضرت امیرالمومنین (ع)است ، همان آقایی که ما خود را شیعه او میدانیم و باید از او درس زندگی بیاموزیم.
در جنگ جمل چند نکته حائز اهمیت و توجه است 1-حضرت به یاران خود فرمود شما صبر کنید تا آنان نخستین تیر را بیندازند .
درسی که می گیریم اینکه وقتی در برابر مومنین قرار میگیریم ، ما آغازگر اختلاف و جنگ نباشیم.
۲. حضرت ساعت ها برای لشکریان جمل سخنرانی کرد و طلحه و زبیر را بطور خاص مخاطب قرار داد و گذشته روشن و خدمات آنان را به یادشان آورد ، زیرا گذشته افراد بسیار مهم است و باید در قضاوت در مورد آنان لحاظ شود.
۳. وقتی زبیر تحت تاثیر سخنان مولا میدان جنگ را ترک کرد و رفت امام کسی را در پی او فرستاد شاید قصد امام این بودکه به زبیر فرصتی دوباره دهد(زیراباب توبه همیشه باز است ) ولی آن شخص با سر بریده زبیر برگشت! و امام از این واقعه بسیار ناراحت شد
۴. پس از جنگ ، امام محمد ابن ابی بکر را مامور کرد تا جناب عایشه بنت ابی بکر را با احترام به خانه برگرداند یعنی خواهر را به برادر سپرد !
تا نکند کسی از سر جهالت و تعصب نسبت به همسر پیامبر بی احترامی کند. این صحنه ها چه چیزی را به ما می آموزد ؟
اگر بخواهیم با ادبیات دینی پاسخ دهیم رعایت سابقه ایمان مومنینی که دچار لغزش شده اند و اگر بخواهم با ادبیات امروزی بگویم رعایت حقوق شهروندی افراد ، حتی افرادی که قانون را نقض کرده اند !
این که می گویند میزان حال فعلی افراد است در مورد خطاکارانی است که توبه کرده اند نه در مورد مومنینی که دچار خطا شده اند !
در مورد مومنینی که دچار خطا شده اند سنت بر رعایت ادب و توجه به گذشته آنان است مگر اینکه مصلحت امت بر برخورد با آنان باشد که تشخیص آن نیز با امام مسلمین است !
به هر حال یکی از مهمترین درس هایی که باید از مکتب اهل البیت (ع) بیاموزیم حرمت گذاشتن به بندگان خداست !
جمال درویش