آراس- شب ها در محلات مختلف شهر شب بازار بود، کودکان در کوچه ها سرگرم بازی وخانواده ها در حاشیه کارون گرد هم می آمدند.
این سالها اما خبری از شادابی و طراوت نیست، گویی اهالی شهر قهرند با شهر.
خسته اند و رنجور.حس تعلق خاطری ندارند به شهر و دیار خویش. هر روز اخبار توسعه و پیشرفت دیگر شهر ها و کلانشهر ها را می شنوند و آه می کشند.
گویی با هر انتخابی بر ناامیدی خود افزوده اند. گمان می کنند با دست خود بر شهرشان گرد یاس و نامیدی پاشیده اند.
ناسپاس نیستند از برخی حرکت های لاک پشتی به سمت توسعه و آبادانی، اما انتظارشان چیزی دیگری بود از آنچه دیده اند.
میانگین سنی شهر جوان شده است و جوانان در سرشماری های آماری اکثریت شهر را به دست آورده اند اما مسئولیت ها همچنان در دست پدربزرگانشان دست به دست می شود.
جوانان اهوازی که به حجب و حیا شهره اند، به درستی آموخته اند که انتقاد از بزرگتر را چشم در چشم نمی توان بیان کرد. اما چشم به راه روزنه ای هستند تا راهی بیابند به آنچه استحقاقش را دارند.
به دنبال مجالی هستند تا عرضه کنند آنچه آموخته اند، به دنبال تحقق رویا های خود بودند که خبر آمد که یکی از جوانان همین شهر وارد چرخه مدیریت شهری شده و پرچم دار جوانان اهوازی در مدیریت شهری شده است.
او که سال ها پیش نیز توان مدیریتی و نگرش خلاقانه اش را در معاونت فرهنگی شهرداری به منصه ظهور رسانده بود.
موسی شاعری حالا ردای شهرداری اهواز را بر تن کرده تا نشان دهد جوانان این شهر چه در چنته دارند.
نیروی جوانی، قدرت ریسک پذیری و نگرش نو شاعری این روزها می تواند جای خالی کمبود اعتبارات و نقدینگی را پر کند.
گویی این انتخاب خون تازه ای در رگ های شهر دمیده است.