سهراب سپهری در شعر معروف «صدای پای آب»، تیغ برداشته است و کژیها و پلشتیهای «سیاست» را میتراشد که؛ «من قطاری دیدم که سیاست میبُرد و چه خالی میرفت». از این روست که افکار عمومی همواره به استقبالِ ظهور چهرههای مدیریتی با پیشینه ورزشی و خاستگاه فرهنگی میشتابد. حالا اما اهواز؛ شهرداری یافته است که از متنِ ورزش پهلوانی یعنی همان کُشتی ایرانی و باستانی برآمده است. کُشتی را از آن رو ورزشی پهلوانی نام مینهند که دستیابی به قلّههای قهرمانی در این ورزش با هر ترفند و وسیلهای پسندیده نیست. باید پای بر «خودِ نفسانی» گذاری، گوش بر فریبایی دنیا ببندی و بشکنی تا در تو خورشید کُشتی طلوع کند.
ریاضت کشیدن و خاکِ میدان خوردن، با مردم زیستن و چشم به هورای تماشاگر داشتن، ویژگیهای کُشتیگیرِ ایرانی است که جایگاهی بیبدیل در فرهنگ جامعه ایرانی برای این ورزش پهلوانمدارانه کنار گذاشته است. در آیین و رسمِ اهالی کُشتی باید «افتاده» بود و لاجرم دستِ فتاده را گرفت. نوع غایی و عالی از داد ستاندن و مظلومنوازی در این ورزش باستانی است که در اهلش بازتولید میشود. آنچه مردان سیاست ندارند و در قطارِ سیاست نیست یکجا در مکتب کُشتی است. حالا اهواز شهرداری دارد که سالهای کودکی و نوجوانی را در مکتب راستی و درستیِ کُشتی طی کرده و در سالهای دور، جوانترین داور ممتاز کُشتی ایران بوده و در عرصههای جهانی افتخارات فراوانی برای کشور آورده و پرچم مقدس ایران اسلامی را بالا برده است.
این اما تمام سخن ما در باب شهردار جدید اهواز نیست، ولی میتوان گفت وجهی از اوست.
سویه دیگر شهردار جدید اهواز؛ جنسِ فرهنگی و رسانهای اوست. امروز پدیده سواد رسانهای به عنوان یکی از نیازها و خصیصههای مدیران تحولگرا به شمار میرود. همیشه رنج میبردیم از اینکه مدیران؛ فرهنگ و هنری که رهبر فرزانه و حکیم انقلاب گفتهاند حاضرند جانشان را در این راه بدهند؛ نمیشناسند و مهجورانه؛ فرهنگ و هنر را تا سر حدّ تبلیغات تقلیل میدهند و آخرالامر با یک بنر و چند لودهگی آن را به صورت رفع تکلیفی برگزار میکنند.
در حالیکه شهردار جدید اهواز معمار معاونت فرهنگی و اجتماعی در شهر اهواز است. او این مجموعه را از یک اتاقک و یک میز به مجموعهای پویا و تاثیرگذار مبدل ساخت. هنوز فعالیتهای نشاطآوری که بازوی فرهنگی شهرداری اهواز در دوره حضور او در معاونت فرهنگی صورت داد در ذائقه مردم شهر وجود دارد. میراث بینالحرمین یادگار ارزشمند آن دوره طلایی است. احداث دهها زمین بازی و فرهنگسرا از جمله دیگر یادگارهای اویند. جشنواره شهر و رسانه، جشنواره عیدانه کارون، رادیو شهر، کتابخانههای محلات، اردوگاه متکدیان و جاانداختن نگاه اجتماعی به معضلات شهری تنها تیترهایی کوتاه از عمق فعالیتهای او هستند. آری؛ کارون در دوره او هویّت فرهنگی یافت، اهواز در حال تبدیل به یک برند گفتمانی و حلقه معرفتی بود و کمتر طرح و پروژه عمرانی در شهر میشد جُست که بدون پیوست فرهنگی به اجرا در میآمد. دوره او را میتوان فصل شکوفایی فرهنگ و ورزش و رسانه در کلانشهر اهواز دانست. و این فهمِ فرهنگی و هنری و رسانهای بیدلیل نبود. او از اولین مدیران روابطعمومی و فرهنگی موفق در استان آن هم در دهه هفتاد و در ادارات کل استان به شمار میرفت.
بنابراین بیراه نیست اگر بگوییم «موسی شاعری» شهردار منتخب اهواز یک پا در فرهنگ دارد و یک پا در ورزش و یک کارشناس ریشهیابی معضلات و آسیبهای اجتماعی است؛ آیا این همه سابقه اوست.
خیر؛ شهردار اهواز فردی بی حاشیه است. در روزگار مدیران سلفیبگیر او به فراری بودن از دوربین و شوآف معروف است؛ نه اینکه زیستِ در سایه را بر حضور اجتماعی ترجیح دهد بلکه یک عملگرا و پراگماتیست است که این عملگرایی را با تعهد دینی و انقلابی آغشته و او را میتوان در زمره یکی از مدیران جهادی دستهبندی کرد که ارتباط نزدیک و تنگاتنگ او با هستههای تولید گفتمان دینی در حوزه و مساجد و نیز دانشگاهها و سازمانهای مردمنهاد میتواند شهرداری را به پُلی برای بههم رسیدن اندیشهها بر محور مصالح دینی، انقلابی و منافع عمومی مبدّل سازد.
ویژگی دیگری که موسی شاعری را فردی خاص و کم بدیل ساخته، مقبولیت او در جناحهای سیاسی است. او البته زی سیاسی مشخصی دارد. گفتمان او اصولگرایی ولایتمحورانه است با این همه بسیاری از بزرگان جریان خط امام و اصلاحطلبان متعهد و ریشهدار او را طرف مشورت و صاحب نظر در حوزه مسائل مدیریتی میدانند.
اهواز امروز تشنه مدیری فراجناحی است که از همه قومیتها و نگرشهای سیاسی برای رفع محرومیتهای این شهر مظلوم استفاده کند؛ شاعری از معدود مدیرانی است که این قابلیت را دارد.
حالا او منتخب شورای پنجم است تا به عنوان دومین انتخاب این شورا با آسیبشناسی راهِ آمده فردایی روشن را برای جامعه خوزستانی ترسیم کند و چه کسی است که نداند تغییر و بهبود وضعیت اهواز؛ دومینوی بهبود وضعیت استان را کلید خواهد زد.
موسیشاعری پس از ده سال پرده نشینی و دوره درخشان مدیریت او در بخشهای فرهنگی و اجتماعی شهرداری اهواز به خانه خود بازگشت تا در کنار 13 عضو شورای پنجم و هزاران کارگر و تکنسین و کارشناس شهرداری اهواز؛ راه را برای تحولی بزرگ بگشاید. حالا اهواز به شهردارِ خاص خود سلام میدهد.