
دربرنامه ماه عسل که بی شک یکی از بهترین و پربیننده ترین برنامه های صداوسیما درسالهای اخیراست،این بار بازهم طرفدارانش راشگفت زده کرد ورایتگر قصه زندگی محمد حیدری یا همان امریک سنچ بود..
شخصی به نام امریک سنچ برای تفریح از کشورش هندوستان به ترکیه و بعد ازآن به کشورهای آلمان و هلند سفر کرد ودوباره به ترکیه بازگشت،به دلیل نداشتن پول کافی برای تهیه بلیط برگشت به دیارش و حضور دوست هموطنش درتهران، به آنجاسفرکرد،و ازدوستش تقاضای پول برگشت به وطنش راداشته باشد،وی پیشنهاد میکند که به رفسنجان رفته و در تراشکاری کارکند،بعد از معرفی امریک سنچ به یکی از تراشکارهای معتبر رفسنجان و عزیمت به این شهر،مشغول کار میشود،پس از مدتی باامام حسین و حضرت فاطمه از طریق کتبی،آشنا میشود و تصمیم میگیرد که مسلمان شود و مذهب شیعه را انتخاب میکند،و مرحوم حاج شیخ عباس پورمحمدی(که اتفاقا پدر آقای پورمحمدی که درحال حاضر ایشان در سمت مدیریت شبکه سوم سیما مشغول به فعالیت است) نام محمد را برایشان انتخاب میکنند.
پس از مسلمان شدن بادشواری زیاد به دلیل وجود بی اعتمادی های فراوان،با دختری که از آشنایان صاحبکار خوداست ازدواج میکند.پس از شروع جنگ تحمیلی،آقای محمد حیدری تازه مسلمان به دلیل احساس تکلیف و سخنان گوهربار حضرت امام خمینی (ره) رهسپار میادین جنگ می شود،و موجب شگفت زدگی و تعجب بسیار زیاد دوستان و آشنایان و همرزم ها و مسئولین جنگ شد،آقامحمدحیدری،در آن زمان دارای دوکودک خردسال وازنظر حقوق وضعیت بسیار خوبی داشته،ویک انسان تازه مسلمانیست که در یک کشور کاملا غریب زندگی میکند،و شخص خاصی از وی انتظار نداشته که به جنگ برود،امااین مسائل باعث نشده که ازتصمیم خود عقب نشینی کند و چندین سال در جنگ شرکت می کند،و دوپای خود را درآنجا جامیگذارد و چندین ترکش را در بدنش به سوغات می آورد.
واقعا انسان از زندگی این انسان بزرگ با وجود این اتفاقات، شگفت زده می شود،کسی که از تفریحات اروپایی به جان باز یک کشور دیگر تبدیل می شود.
به شخصه با شنیدن داستان زندگی این بزرگمرد،بیشتر معنای جنگ و دفاع ازخاک وناموس را درک کرده ام،بعضی از انسان هایی که جان خود را کف دستشان قرار دادند،اکنون اوضاع زندگی سخت و دشواری دارند،باوجود چندین سازمان مربوطه و توجه خیلی از مردم و مسئولین به این عزیزان،ولیکن در گوشه گوشه ی این مملکت، در حال زجر کشیدن می باشند و از توجه مسئولین مربوط بازماندند.
البته لازم به ذکر است که اگر همنشین صحبت گرمشان شویم،فقط و فقط سخن از'معامله با خدا و بخاطر دفاع از سرزمین و...میگویند'،و هیچ کدام کلامی از" حقوق و مزایا و ..."به لب نمی آورند.اما مسئولین محترم مربوطه باید بیشتر به وظیفه سنگین خوددقت کنند و بیش از گذشته از این آزاده مردان حمایت کنند چرا که امنیت و آسایش امروز ما،به دلیل وجود برکت جان بازی دیروز این دلاورمردان در راه دفاع از ایران عزیز بوده و امیدواریم که کسانی که از دستشان کاری برمی آیداز امروز با وسواس بیشتری به وضعیت معیشتی این بزرگواران ارجمند رسیدگی کنند..
انشا الله.