يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۳ | Sunday , 08 June 2025
کد خبر: ۲۸۵۵۸
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۷ - ۳۱ شهريور ۱۳۹۷
نوشتاری از صادق سامانی؛

کربلا تا امروز

بهترین درسى که از سرگذشت کربلا مى گیریم این است که امام حسین (ع) و یارانش ایمانى استوار به خدا داشتند.
آراس، امروز با تاملی بیشتر به اندیشه ی نهضت عاشورا، افکاری در ذهنم متلاطم شد که این واقعه بزرگ چرا تاکنون زنده مانده است! چرا مردم هنوز در عشق "شهید لب تشنه ی فرات"  این گونه ماتم سرایی می کنند، سال هاست برای این چراها دنبال پاسخی قاطع و محکم بودم اما امروز فهمیدم پاسخی در این حماسه ی بزرگ نمی توانم پیدا کنم، روز واقعه عاشورا آنچنان عظیم است که هر تحلیلی برای آن می تواند از هزار پاسخ آن باشد.

امروز با اندیشه آرام واقعه ی کربلا را تحلیل کردم یاد سخن مورّخ و فیلسوف انگلیسى توماس کارلایل افتادم که گفت؛ "بهترین درسى که از سرگذشت کربلا مى گیریم این است که امام حسین (ع) و یارانش ایمانى استوار به خدا داشتند. آنها با اعمال خویش ثابت کردند که در مقام مبارزه حق و باطل، تفوّق عددى و کثرت عددى اهمیّت ندارد و پیروزى حسین (ع) با وجود اقلیّتى که داشت، باعث شگفتى من است." 

آری! حسین ( ع ) باعث شگفتی شد، باعث آرامش شد ، باعث آن شد که ماندگاری در تاریخ نقش ببندد. امروز حسین ( ع ) با گام های خونین و دلی نگران اما پر آشوب کربلا را در خود متحیر می کند، امروز "فرزند فاتح دژ خیبر" با قدرت می گوید؛ "آیا یاری دهنده ای است که مرا یاری کند" ، آری! امروز حسین، آن وارث آدم، آن وارث انسانیت، آن میراث دار حق با دست از جان شست به استقبال شهادت رفت.

امروز آب شرمنده حسین شد، آب هم شرمنده ز لب عطشان حسین شد، امروز فرات برای همیشه گل آلود شد.

دانی که چرا آب فرات گشته گل آلود
چون شرمنده زلعل ولب عطشان حسین است

"واشنگتن ایروینگ مورخ مشهور آمریکایى" در وصف روز واقعه می گوید؛ براى امام حسین (ع) ممکن بود که زندگى خود را با تسلیم شدن اراده یزید نجات بخشد، ولى مسئولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمى داد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودى خود را براى قبول هر ناراحتى و فشارى به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنى امیّه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در ریگهاى تفتیده، روح حسین (ع) فناناپذیر است. اى پهلوان و اى نمونه شجاعت و اى شهسوار من، اى حسین(ع)...

امروز من با تاملی بیشتر به روز "هل من ناصر ینصرنی" نگاه کردم، نمی دانستم از کجای روز واقعه سخن بگویم از هر دری که خواستم بگویم جای دیگر مغفول می ماند اما امروز فقط به انسانیت حسین و قهرمانی اش نگاه عمیقی کردم و حماسه ی زینب در روز بعد از عاشورا را در یافتم و به سخن شهید علی شریعتی در کتاب " حسین وارث آدم" رجوع می کنم که به زیبایی می گوید؛ هر کس زنده بودن را فقط در یک لَش متحرک نمی بیند، زنده بودن و شاهد بودن حسین (ع) را با همه وجودش می بیند و حس می کند، و مرگ افرادی را که به ذلت ها تن داده اند تا فقط زنده بمانند، نیز مشاهده می کند. 

اگر یک خون پیام نداشته باشد، در تاریخ گنگ می ماند و اگر یک خون پیام خویش را به همه نسل ها نرساند آنگاه، جلاد، شهید را در حصار یک عصر و یک زمان محبوس می کند. اگر زینب پیام کربلا را به تاریخ باز نگوید، کربلا در تاریخ می ماند و افرادی که به این پیام نیازمندند از آن محروم می مانند. رسالت زینب پیامی است برای همه ی انسان ها، به همه ی کسانی که به مرگ حسین (ع) می گریند.

پیام زینب به آنها است که ای همه! ای هر که با این خاندان پیوند و پیمان داری! و ای هر کس که به پیام محمد مومن هستی! خود بیاندیش، انتخاب کن! در هر عصری و در هر نسلی و از هر سرزمینی که آمده ای، پیام شهیدان کربلا را بشنو که گفته اند: افرادی می توانند خوب زندگی کنند که می توانند خوب بمیرند. 

بگو ای همه کسانی که به پیام توحید به پیام قرآن و به راه علی و خاندان او معتقدید، ای همه کسانی که پس از ما می آیید، پیام خاندان ما به شما این است: که این خاندانی است که هم هنر خوب مردن را می داند و هم هنر خوب زیستن را، پیام او به همه ی بشریت که اگر دین دارید و اگر دین ندارید، حریت و آزادگی بشر مسئولیتی بر دوش شما نهاده که به عنوان یک انسان دیندار یا انسان آزاده، شاهد زمان خود و شهید حق و باطلی که در عصر خود درگیر است، باشید که شهیدان ما ناظرند، آگاهند، زنده اند و همیشه حاضرند، آنها که مانده اند باید کاری زینبی کنند وگرنه یزیدی اند.

صادق سامانی

انتهای پیام/
نظرات بینندگان
آخرین اخبار