
اخیرا برخی از سیاسیون مباحثی را پیرامون عدم حمایت از جوانان اصلاح طلب و حامی دولت و انتصاب آن در مسئولیت های دولتی مطرح و مواضعی انتقادی گرفته اند از جمله دبیر حزب اعتدال و توسعه که با ادبیاتی غیراعتدالی داعیه دار دفاع از مطالبات جوانان گردیده است.
در این نوشتار ما بحثی درباره ضرورت توجه به مطالبه جوانان حامی دولت و انتظار بجای آنها برای استفاده از توانمندی و شایستگی شان در مسئولیت های دولتی نداریم و بر این امر صحه گذاشته و ضروری می دانیم همه متولیان امور و مدیران ارشد را به توجه جدی به این خواسته جلب می نماییم.
اما روی سخن در این مقاله آن دسته از سیاسیونی است که تاکنون ندیده و نشنیده بودیم مدافع حقوق جوانان باشند و در بحبوحه طرح و تصویب اصلاحیه قانون منع بکارگیری بازنشستگان حتی یک سطر نوشته در حمایت از این مطالبه مدنی ننوشته اند. نه تنها این بلکه بنظر می رسد اساسا دعوای یکی از این بزرگواران با استاندار، در اصل نه عدم بکارگیری نیروهای جوان بلکه اتفاقا درخواست بازگشت به کار خودِ وی بوده که چندسال قبل و در دولت احمدی نژاد و در سمت فرمانداری، بازنشسته شده و اینک مجددا علاقمند به خدمت در کسوت فرماندار یکی از شهرهای مهم استان بوده است. ضمن آنکه نیز گفته می شود اینک نیز منت بر جوانان تمام کرده و در کسوت مدیرعامل یک مجموعه صنعتی، جای یک جوان متخصص در ان عرصه را گرفته است!مطالبه استفاده از جوانان اصلاح طلب و حامی دولت در بدنه دولت کاملا بجا و درست است، اما نه از سوی کسانی که تاکنون نه تنها موضعی در این زمینه بنفع جوانان نداشتند بلکه برعکس در عمل عدم پایبندی خود به شعارهایی که می دهند را اثبات کرده اند.
واقعیت این است که مساله این آقایان، حمایت از جوانان اصلاح طلب نیست بلکه آنها این موضوع را دستاویزی برای طرح مطالبات خود از مدیریت ارشد استان قرار داده اند.
مدیریت ارشد استان بارها تمایل خود به استفاده از جوانان را عیان نموده و پای جوانان را به عرصه مدیریتی گشوده است و اتفاقا لابی ها و فشارهای بیرونی همین دست افراد است که باعث کُندی آهنگ حضور جوانان شده است.
جوانان اصلاح طلب از سیاسیون انتظار دارند با آنها صادق باشند و مطالبات آنها دستاویز برخی سیاسی کاری ها نشود.
سجاد کریمی