يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۳ | Sunday , 08 June 2025
کد خبر: ۲۷۴۰۵
تاریخ انتشار: ۱۹:۵۷ - ۱۰ تير ۱۳۹۷

توسعه یا نوچه پروری؛ نوشتاری از ایمان رستمی

در هیچ دوره ای مدیران ارشد استان اعم از مهندس خرم، مهندس معین، مهندس مقتدایی و دکتر شریعتی(که هر کدام ویژگی‌ها و عملکرد متفاوتی داشتند) از گفتار و رفتار مخرب ایشان در امان نبوده و همواره بخشی از وقت و انرژی خود را صرف پاسخ و خنثی نمودن کارشکنی های ایشان نموده اند.به عبارتی وی استراتژی بازی را از رقابت با جناح رقیب به ایجاد اختلاف و چند دستگی میان نیروهای اصلاح طلب سوق می دهد.
آراس: فرایند توسعه یافتگی در هر جامعه(منطقه)منوط به وجود شرایط و بسترهایی مناسب از جمله اجماع نخبگان و وجود انسجام میان مردم، نیروهای سیاسی-اجتماعی و حاکمیت (سیستم مدیریتی) است.

هرگاه این اجماع و انسجام به صورت کاربردی تحقق نیابد یا حتی کم رنگ باشد، نمی توان به توسعه یافتگی یا حرکت در مسیر صحیح توسعه امیدوار بود.

استان خوزستان نیز از این قاعده کلی و مهم مستثنی نبوده و اتفاقا سهم ونقش عدم اجماع نیروهای سیاسی_ اجتماعی تاثیرگذار بر ناپایداری شرایط توسعه یافتگی آن به دلیل برخورداری از ویژگی‌های خاص جغرافیایی،اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیار پررنگ تر از سایر مناطق است.
حال با این مقدمه کوتاه به بررسی دلایل واگرایی و نقش غیر سازنده و مخرب برخی نیروهای سیاسی به عنوان یکی از اضلاع مهم توسعه یافتگی در استان به شکلی اجمالی می پردازیم.

اگر فراز و فرودهای فرایند توسعه یافتگی( به عنوان اصلی ترین دغدغه مردم و مسولان)  در دو دهه اخیر باقید دولت های اطلاح طلب و اعتدالگرا در استان خوزستان را با تمرکز بر نقش نخبگان و نیروهای سیاسی_اجتماعی  مورد توجه و آسیب شناسی قرار دهیم، بدون تردید سهم و نقش برخی افراد که در مقاطع مختلف توان نقش آفرینی داشته ولی از ظرفیت های خود عمدتا در راستای واگرایی، تنش افرینی، حاشیه سازی و ایجاد مزاحمت استفاده نمودند (گرچه از نظر عددی کم شمار ولی از نظر اثرگذاری) چشمگیر است.

بدون تردید هر جا صحبتی از اختلاف و تفرقه در میان محافل و افراد سیاسی است، نام یک نفر بیش از دیگران به ذهن متبادر می شود، همان کسی که در دوره 8 ساله اصلاحات و پس از آن در دوران ریاست جمهوری آقای روحانی تا کنون با ایجاد اختلاف و تفرقه میان نیروهای اصلاح طلب از یکسو و مدیران دولتی‌  اصلاح طلب_اعتدالگرا از سویی دیگر نقشی پررنگ در ناکامی و عدم تحقق اهداف و برنامه های دولت و سیاسیون داشته است.

نوع بازی ایشان عمدتا ملهم از آموزه های ماکیاولیستی و مبتنی بر ایجاد اختلاف و چند دستگی جهت حفظ بقاء و حیات سیاسی خود بدون توجه به آثار و نتایج مخرب آن  در سطح جامعه بوده،به گونه ای که تقریبا در همه انتخابات های محلی(مجلس و شورای اسلامی) به رغم وجود پایگاه اجتماعی بسیار قوی اصلاحات در استان همواره یک پای ثابت ناکامی یا عدم کسب نتایج مطلوب  اصلاح طلبان، رفتار انحصارطلبانه و خودمحورانه ایشان و جمع محدود حلقه اطراف ایشان است.

به باور بسیاری از نیروهای سیاسی، تا زمانی که ایشان در استان خوزستان حضور داشته و نقش آفرینی نماید، ایجاد وحدت و انسجام میان اصلاح طلبان، رویایی بیش نبوده که تاثیرات آن در درازمدت می تواند منجر به تضعیف پایگاه اصلاح طلبان و ایجاد یاس و نومیدی در میان مردم و علاقمندان به گفتمان اصلاحات شود. 

ایشان در ادامه، تنش ها را از سطح سیاسی و کنشگران سیاسی_اجتماعی به سطح دولت و تاثیر بر مدیران دولتی منتقل نموده و به جای همکاری با مجموعه دولت یا نقد سازنده آنها،همواره مانعی جدی بر سر راه فعالیت های آنان محسوب می شود.

به گونه ای که اگر از تمامی استانداران و مدیران ارشد دولت در استان دردوره اصلاحات و دوره ریاست جمهوری آقای روحانی پرسش شود که عملکرد نامبرده در راستای توسعه استان بوده یا خیر، بدون تردید پاسخ آنها گزینه دوم خواهد بود و دل پرخون خود را شاهد این ماجرا خواهند دانست.

در هیچ دوره ای مدیران ارشد استان اعم از مهندس خرم، مهندس معین، مهندس مقتدایی و دکتر شریعتی(که هر کدام ویژگی‌ها و عملکرد متفاوتی داشتند) از گفتار و رفتار مخرب ایشان در امان نبوده و همواره بخشی از وقت و انرژی خود را صرف پاسخ و خنثی نمودن کارشکنی های ایشان نموده اند.به عبارتی وی استراتژی بازی را از رقابت با جناح رقیب به ایجاد اختلاف و چند دستگی میان نیروهای اصلاح طلب سوق می دهد. 

جناب ایشان در ادامه رفت و آمد بین تهران_اهواز و تخریب و سیاه نمایی چهره استاندار و نادیده انگاشتن زحمات و خدمات شبانه روزی ایشان ونوشتن مطالب مختلف وموج سواری درفضای مجازی در مطلب  اخیر خود همه مشکلات  متوجه  مدیریت ارشد استان دانسته و سعی در جلب نظر سایر اصلاح طلبان جهت اتخاذ موضع بر علیه ایشان داشتند که البته موفق نبوده و بدون تردید در آینده نیز توفیقی در این راه کسب نخواهد نمود. 

ایشان آشکارا استان خوزستان را به مثابه غنیمتی می پندارد که می بایست سهم خود را از آن دریافت نمود و هر کسی در برابر تمایلات و خواسته های او مقاومت نمود و مانع باج خواهی اش شد، مانع توسعه تلقی شده و تخریب می گردد.

جادارد در اینجا از ایشان پرسیده شود منظورشان از توسعه چیست؟ آیا باج ندادن به ایشان و عدم تحقق تمایلات زیاده خواهانه شان مترادف با ضد توسعه بودن است یا توسعه یافتگی به معنای اصلاح و بهبود زیرساخت های استان با وجود حجم انبوهی از مشکلات به جامانده از سالیان متمادی عقب ماندگی استان است که امروزه با تمام توان در حال تحقق است بنظر می‌رسد ایشان توسعه رو با نوچه پروری اشتباه گرفته است واین اتفاق نظر اکثر سیاسیون استان می باشد که در احزاب فقط به دنبال نوچه پروری بود وهرکس کوچکترین انتقادی به ایشان می کرد اون را حذف می کرد وبه قولی افراد رو له می‌کرد  وهمین انتظار نوچه پروری رو هم در خصوص مدیریت ارشد استان دارد که همیشه با مخالفت روبرو شده است لذا بنظر می رسد مطلب اخیر ایشان حسادت وکینه توزی به اوج رسانده وبه نوعی درحال زبانه کشیدن است نه اینکه دارای مبنای علمی داشته باشد کمی انصاف داشته ‌باشیم .
نظرات بینندگان
آخرین اخبار