شرایط این روزهای خوزستان ضد تحلیل ها و برچسب های قومی عشیره ای است؛ نوستاری از شهرام گراوندی

انتصاب جمال عالمی نیسی به سمت فرمانداری اهواز بیش از هر چیز بلاتکلیفی موقعیت فرمانداری اهواز را که مدت  طولانی به صورت سرپرستی و توسط  دکتر خون میرزایی که همزمان مدیرکل شیلات استان هستند، اداره می شد؛ سامان داد. یعنی بیش از هر کسی در این ماجرا، شخص دکتر خون میرزایی  فارغ و آسوده شده است که بالاخره این بار امانت را بر زمین گذاشته است و چقدر هم عالی است که عالمی نیسی که از مدیران مجموعه ی استانداری بوده و با کم و کیف دغدغه ها و مشکلات اجرایی و سیاسی و فرهنگی اهواز آشنایی دارد بر این کسوت تکیه زده است. 

چند نکته بنیادی و فرعی در این واقعه  وجود دارد که باید به صراحت به این نکته ها پرداخت. موضوع انتخابات شورای شهر اخیر اهواز با هر کیفیت دیگری هم رخ می داد، باز یک تعداد دیگر از راه نیافتگان به شورای شهر، معترض می شدند و شاید بر سر اعتراض شان تا آخرین روزهای فعالیت شورای شهر این دوره هم می می ماندند و بمانند! 

نقش دکتر خون میرزایی بعنوان نماینده  وزارت کشور و مسوول اجرای انتخابات در این میانه اگرچه هنوز جای بحث  و تحقیق و تدقیق دارد و هنوز هم یک عده مصرانه دنبال آمار و ارقام و شمارش صندوق آرا و محاکم دادگستری  هستند و اعتراض  حق قانونی و بشری  آنهاست، 

 ولی متاسفانه در برهه ای از زمان و به دلیل فی المثل انتشار یک نامه ی اداری که  از اداره کل شیلات باید به  فرمانداری اهواز ارسال می شد، و علی القاعده یک نامه ی مرسوم و عادی است و هیچ ایرادی  هم بر آن وارد نیست ( حتا اگر شخص دکتر خون میرزایی کم توجهی بخش اداری شیلات را در تنظیم شکلیِ نامه معرفی کند ) ؛ 

به هیچ عنوان یک اشتباه یا سهو ساده هم تلقی نمی شود و نباید بشود، از برخی معترضین به عملکرد ایشان ، شکل تسویه حساب شخصی و کینه ورزی  پیدا  کرد! در حالی که هیچ کس در سراسر کشور نمی آید بعنوان مثال بررسی و تجسس کند که  دکتر ولایتی که به نقل از اخبار رسمی و غیررسمی بر کسوت 37 عنوان دولتی  تکیه زده است و لاجرم گاه پیش می آید که از این یک پست دولتی به 36 پست دیگر خود نامه نگاری  کند، چگونه و با چه کیفیتی و با لحاظ کردن کدام اصول نگارش ، این کار را می کند! و یا لابد باید از یک پست استعفا بدهد تا بتواند با خیال آسوده نامه نگاری کند که مبادا سواستفاده چی ها و حاشیه پردازان موقعیتی بیابند و خرده حساب های شخصی را در چنین موارد ساده و سطحی ، برجسته کنند و حتا همراستا و همداستان با سایت ها و خبرگزاری های معاند و معارض اقدام به تخریب یک شخصیت وجیه المله و اجرایی سیاسی کشور نمایند! 

بنابر این اصل و اساس تخریب دکتر خون میرزایی در ماجرای نامه ی اداری اداره کل شیلات به فرمانداری اهواز که با سرپرستی ایشان اداره می شد؛ کوچک ترین عیب و ایرادی نداشت و فقط در این میانه ، چهره ی سواستفاده گران را برای همه گان در عرصه های رسانه و اجرایی استان و کشور بیشتر بازنمایاند. 

ولی به هر ترتیب و پس از کش و قوس های بسیار ، عالمی نیسی که از چهره های فرهیخته و خوش اخلاق و باسابقه ی استان خوزستان است، در هفته ی اخیر بالاخره بر کرسی فرمانداری اهواز نشست و از چند جهت اقدام مبارک و فرخنده ای است. 

اول اینکه برادران عزیز ما در استان خوزستان گمان نکنند تبعیض قومی وجود دارد و یا وجود داشته و یا اگر اکنون سکان فرمانداری اهواز به عالمی نیسی سپرده شده ، یک انتصاب قومی رخ داده است! 

این موضوع متاسفانه در برخی از تحلیل های این دو سه روزه تکرار شده و من گمان می کنم ناشی از بی دقتی و یا سهو تحلیل گرانی است که این اتفاق را دلیل توجه و عنایت رییس جمهور به مطالبات! قومی! مردم اهواز  می دانند و این موضوع را دارند برجسته می کنند!   در حالی که اصل چنین رویکرد تحلیلی ، پر از ایرادهای بی شمار و خطرناک است. 

خطرناک از این جهت که آدم های بیمار را تشجیع و تحریک می کند که گویا توانسته اند یک نیروی فارس را بزنند! و یک نیروی عرب! را جایگزین کنند. 

خطرناک از این جهت که سطح تفکر و قدرت تشخیص رییس جمهور و یا استاندار خوزستان را تا این حد پایین می آورند و یا نازل می دانند که  وارد بازی قومی بشوند و بر اساس مصالح! و خوشآمد یک قوم خاص رفتار کنند و لابد تا به الان به مطالبات برادران عرب بی توجهی می شده و دیگر اقوام ارجح دانسته می شدند و اکنون یادشان آمده که می شود و می توان بعد از 40 سال سکان فرمانداری اهواز را به یک نیروی عرب هم داد! 

خطرناک از این رو که نفس چنین تحلیل هایی از قضا، دامن زدن به تفرقه و جدایی و التهاب و حاشیه پردازی و مشکل آفرینی و به صراحت ، دامن زدن به وحدت میان اقوام متعدد ساکن در اهواز و استان خوزستان است! 

فراموش نکنیم که شرایط این روزهای حاکم بر ایران عزیز ما، اگر به روشنی  نشود و نتوان مقایسه اش کرد با سال های جنگ تحمیلی عراق بر ایران که وحدت شگفت انگیزی بین تمام دشمنان قسم خورده خاک ایران شکل گرفته بود ؛ ولی اکنون نیز  بی شباهت به در کانون خطر و آسیب بودن آن سال های خون بار نیستیم. 

افزایش سرسام آور نرخ ارز و سکه و طلا و رشد روزافزون قیمت کالاهای اساسی در کشور و شرایط خطیر اقتصادی با خروج امریکای جنایتکار از برجام و و کینه توزی کشورهایی مثل عربستان و اسراییل در این میانه، و ناهمراهی دوستان سابق مثل روسیه و چین ؛ که همواره در سیر تاریخ معاصر ثابت شده است و این روزها شاهد جنگی دیگرگونه در عرصه ی اقتصاد علیه کشور عزیزمان هستیم ؛ و  به فرموده ی مقام عظمای رهبری " فقط و فقط و تنها  می شود با وحدت میان تمام آحاد مردم کشور و به وحدت بین تمام مردم و مسوولین اعتنا و تکیه کرد و راز پیروزی فقط در همین نکته است " ( نقل به مضمون )  .

 فی الواقع هم هیچ معبر و راه چاره ای جز اعتماد میان حاکمیت و مردم  ، نمی تواند در برابر تهدیدها و خصومت دشمنان  ایران عزیز ، گره گشا باشد؛ این گونه تحلیل های دم ِ دستی و فرصت طلبانه که انتخاب فرماندار اهواز را یک انتخاب و یا انتصاب قومی معرفی کنیم و موجب وهن دیگر اقوام را فراهم کنیم ؛ نشان از بلندمرتبه بودن افکار چنین افرادی ندارد. اگر نمی دانند ، سهو کرده اند و اگر می دانند ، به عرصه ی نفاق ورود کرده اند! 

اگر چنین باشد ( که نیست ) فردا هر بهبهانی دیگری هم لابد باید مدعی شود و اعتراض کند چرا فرماندار اهواز بهبهانی نیست و چون تعداد بی شماری بهبهانی در اهواز زندگی می کنند و بخش بزرگی از بازار اهواز در اختیار آنهاست ؛ پس باید از رییس جمهور این مطالبه ی قومی را خواهان شد که یک فرماندار بهبهانی انتخاب شود!

 بختیاری ها و شوشتری ها و دزفولی ها هم به همچنین. دیگر اقدام پراکنده هم لابد باید کمپینی راه بیاندازند و آماری ارائه دهند که صرفنظر از صحت و سقم آمار ارائه شده ، به نماینده ی اقوام پراکنده  امتیاز ویژه باید داده شود ، چرا که بخش طلا و جواهر بازار اهواز ، یا بخش صنف میوه و تره بار  اهواز ، و یا فلان منطقه در اهواز  بیشتر در اختیار این اقوام پراکنده است و لابد باید فرماندار از بین این اقوام و به نمایندگی این اقوام برگزیده شود! 

در حالی که فرماندار اهواز صرفنظر از خاستگاه قومی و خانوادگی و تعلق خاطر به مجموعه ی دوستان عاطفی یا حزبی و گروهی ؛ نماینده ی همه ی اقوام و همه ی افراد حاضر و ساکن در اهواز هستند. 

باید شرایط زمانه را درک کرد و از هر تحلیل شتابزده ای اجتناب کرد. باید ببینیم  وقتی مطلبی را به زبان  می آوریم  چه کسانی  ممکن است برای ما خوشحالی کنند و چه کسانی  در تنور موضوع هدف نگارش  متن و مقاله ی ما خواهند دمید . شرایط این روزهای  استان خوزستان و کشور و نظام مقدس جمهوری اسلامی ، ضد تحلیل ها و برچسب های قومی عشیره ای است. نیاز زمانه ی ما همدلی و وحدت است و لاغیر

. 

از زحمات بی شائبه و شبانه روزی دکتر خون میرزایی  تقدیر می کنیم و کنار برادر بزرگوارمان عالمی نیسی هستیم و مراقب سوداگران قومی و سواستفاده چی ها که همیشه و همواره مطالبات قومی را بر منافع ملی و استانی ترجیح داده اند و هر مساله ی کوچکی را تبدیل به بحران های بزرگ کرده اند ، هستیم و خواهیم بود. 

 

امید است عرصه ی نقادی دلسوزانه و خیرمدارانه ، به بهبود شرایط استان و کشور کمک کند.