دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۳ | Monday , 09 June 2025
کد خبر: ۲۶۹۹۲
تاریخ انتشار: ۲۲:۰۱ - ۰۱ خرداد ۱۳۹۷

لابی خوب، لابی بد و لابی گران خوب و بد/ اندر احوالات شریعتی، ذوالنور، کشت زر و دیگران...؛ نوشتاری از فردین آذریان

آراس: طرح سوال از رئیس جمهور در ایران به مثابه یک تابو درآمده است. پرسش از رئیس قوه مجریه در دولت قبل نیز با تلاش جمعی از نمایندگان مخالف دولت وقت، طرح سوال از رئیس جمهور دو مرتبه به جریان افتاد. بار اول به رغم تلاش پایداری چی ها برای عدم طرح سوال از رئیس جمهور وقت، طرح به جریان افتاد اما به دلیل ایرادات آیین نامه ای، طراحان سوال، طرفی از پرسش خود بر نبستند و محمود احمدی نژاد به بهارستان آمد و گفت: من قبول ندارم که مجلس در راس امور است! این حرف بر همه مستاجران صندلی های سبز گران آمد و آیین نامه طرح سوال از رئیس جمهور اصلاح شد. 

این بار اما طرح سوال از رئیس جمهور با درخواست رهبر انقلاب، از دستور کار مجلس خارج شد. پایداری چی ها جشن گرفتند و آنها که وکیل الدوله نبودند نیز، به تعبیر علی مطهری، از این حکم حکومتی تمکین کردند. گردش روزگار، بازی صوفیانه مخالفان طرح سوال از رئیس جمهور را گرداند و آنها برای انتقام و یا به هر انگیزه سیاسی دیگری، تلاش کردند که رئیس جمهوری که برای آنها، غیر خودی می نمود، برای طرح سوال به مجلس بیاید و البته در این راه نیز، از هیچ گونه تلاشی فروگذار نکردند.

این مرقومه اما، به دنبال چند و چون کردن در حق مجلس برای اجرای مطالبات وکلای ملت با تکیه بر اصل ۸۴ قانون اساسی نیست اما بنا دارد تا نکاتی چند در رابطه پرسندگان و پس گیرندگان! و رسوایی های سیاسی آنها نکاتی را به نگارش در آورد:
۱.چندی است که انتشار یک کلیپ یک دقیقه ای در تلگرام به اصطلاح فیلتر شده، فضای سیاسی خوزستان را دستخوش التهاب کرده است. این ماجرا را به تعبیر این قلم، می توان با عنوان " سوال گیت" معرفی کرد. طی سخنرانی یک نماینده مجلس که از قضا در روزهای گذشته برجام و پرچم آمریکا در مجلس را به آتش کشیده است، از یکی از نمایندگان خوزستان نام برده می شود و عنوان می شود که او به دلیل تعویض فرماندار مدنظرش، از پرسش از رئیس جمهور، چشم پوشی کرد. 

۲. اپیزود دوم این ماجرا اما، واکنش حامیان نماینده بهبهان نسبت به این ماجرا بوده و گو اینکه سوال از رئیس جمهور را حرام علنی می دانند، سعی در ماست مالی کردن و پرده پوشی نماینده مطلوبشان دارند. همزمان با واکنش حامیان علنی آقای نماینده، رفقای هم ائتلافی و پشت پرده ای آقای نماینده بود که با تاختن به استاندار، سعی در تطهیر غیرمستقیم نماینده بهبهان دارند. 

۳. ماجرا اما روی دیگری هم دارد و آن اینست که همه مخالفان و هیاهو کنندگان خود سیاسی پندار، با مفهوم بیسیک و پایه ای سیاست عملی، یعنی "لابی گری" بیگانه اند. 

لابی گری به عنوان یک اصل اساسی و عینی در سیاست مطرح است و با طرح هیاهو کمپین و هشتگ و ترندهای توئیتری، تغییر خاصی در این رویه صورت نمی پذیرد. طرفداران آقای نماینده بی دلیل خود را به زحمت می اندازند. طرح سوال از رئیس جمهور حق نمایندگان است و هیچ کس نباید بابت این حق یک نماینده را شماتت کند. روی شماتت برانگیز ماجرا اما، آن قسمتی است که نماینده محترم خلاف نص صریح اصل تفکیک قوا، اقدام به دخالت در امر اجرایی می کند. فارغ از صدمات هولناک چنین اقدامی، باجگیری های نمایندگان از دولت، نمی تواند به طور مستقیم محل بحث باشد. مدتهاست که نهادهای گوناگون، به انحاء مختلف، اقدام به بستن دست دولت می کنند. بازهم باید از هیاهوگران خود سیاسی پندار پرسید که آیا عقل سیاسی سلیم، با توجه به وضعیت کشور، می پذیرد که مدیران دولتی اقدام به درگیری با ائمه جمعه، نمایندگان مجلس و همچنین سایر ارکان انتخابی و غیرانتخابی را در دستور کار خود قرار دهند؟ 

استاندار به عنوان کارگزار ارشد دولت در استان، موظف است تا سیاست های تکلیفی دولت را اعمال کند و در این راه با توجه با شناخت خود از مولفه های محلی قدرت، نسبت به اجرایی کردن این سیاست ها اقدام کند. لابی گری نیز یکی از این ابزارهاست. محض اطلاع هیاهوگران همیشه در صحنه، در نیویورک خیابانی به نام k street وجود دارد که تمامی نمایندگان کنگره آمریکا، دارای دفتر در این خیابان هستند و طبق قانون اساسی آمریکا لابی گری و خرید "دلیگیت و سوپر دلیگیت" نمایدگان، امری مجاز است. هم نمایندگان مجلس برای لابی گری جهت استیفای حقوق مردم انتخاب می شوند و هم دولت ها باید بتوانند برای پیشبرد سیاست هایشان در سطوح محلی، استانی، ملی و بین المللی، لابی گری کنند.

 نکته مهم در این زمینه بد لابی کردن و یا لایی کشیدن است. نماینده محترم به جای گفت وگو با دولت برای اخذ اعتبار یا تعریف پروژه برای جذب سرمایه گذار، بدترین شیوه لابی گری را برگزید و آن دخالت در کار دولت برای انتخاب یک مدیر دولتی است. قطعا برای هیچ استانداری خوشایند نیست که مدیر منصوب خود را برکنار کند اما قطعا چاره ای برای استاندار، در برابر سهم خواهان کاسبی نیست که منافع ملی را در ذیل منافع فردی خود تعریف می کنند. 

راستی مگر ذوالنور همان فردی نیست که لابی کرده تا امضای لازم را برای سوال از رئیس جمهور جمع کند؟ راستی مگر افرادی هم که برای اجرای دستور دولت، استاندار را تحت فشار رسانه ای گذاشتند، با یکدیگر برای ‌کسب امتیاز از دولت و یا رقبای مدیران ارشد دولتی، لابی گری نکرده اند؟ لابی گری یک امر بدیهی است. بد لابی کردن، اقدام فاجعه باری است. مراقب باشیم در دام لابی گران تخریب گر نیفتیم!
نظرات بینندگان
آخرین اخبار