ترزا می ، مکرون ومرکل خط فرضی واشینگتن –برلین ، دلجویی ، همکاری یا رفع نگرانی؛ امیر آهن جان

رفتارکاخ سفید در بی اعتنایی به معاهدات بین المللی ،ایًتلاف های خارج ازسازمان ملل درتصمیم گیری های مهم جهانی درحیطه این سازمان که خط بطلانی برمعاهده لیبرالیسم ویلسونی پس ازجنگ جهانی دوم که برای جلوگیری ازبروزجنگ دیگر،بر مبنای تجدید میثاق سنت دمکراسی تعریف شده پدران قانون گذار ایالات متحده می باشد،مداخله درجنگ ایران وعراق ،دخالت در امور کشورهای مستقل عامل ترس توده ها از شرکت درجنبش های عدالت خواهی ، سوء استفاده ازسلاح تحریم ، حمله به افغانستان و عراق دردوران بوش پسر،گوانتانامو،ابوغریب ،معاهدات زیست محیطی ، تجاری ، حمله موشکی به سوریه وکارشکنی در اجرای برجام ،تهدید به استفاده ازسلاح های غیرمتعارف ،تشویق دولت ها به خروج ازمعاهدات بین المللی و…در دوران ترامپ ، میتواند عواقب شومی دربرداشته باشد.

ازجمله تضعیف نهادها وسازمانهای بین المللی و تقویت راست افراطی درجهان سیاست واقتصاد،گرایش به نظامی گرایی همچنین جسارت حکومت ها وجریانات خودسردربرخورد با حقوق بشر،عدم اجرای عدالت درجوامع بشری به بهانه های مختلف،درحکومت هایی همچون عربستان ، اسرایًیل ،بحرین ، کشورهای اسیایی ، افریقایی ، امریکایی رفتارهای ضد ارزشی دولت راست استرالیا دربرخورد با حقوق پناهندگی درقالب حقوق بشر،قانون گریزی کاخ الیزه دربرخورد با اعتراضات خیابانی و فقر روزافزون ، تصمیم گیری های دولت کانادا خارج ازقوانین عرفی دولت رفاه ،روسیه و مسابقه تسلیحاتی ، قطبی شدن، دردوران جدید پسا جنگ سرد، مداخله انگلستان درجنگ ها وعملیات های غیرقانونی کاخ سفید ،رشد اقتصادی غیرقابل کنترل چین درغیبت اقتصادهای آزاد رقابتی و قبضه بازار بر اساس پروسه جهانی و ورود به فازتسلیحات فوق مدرن ، تحریک کره شمالی به پیشروی درفوق هسته ای شدن و…

 بلاخره تا بجایی که آلمان یکی ازبزرگترین قطب های صنعتی و مدعی سنتی مدیریت جهانی دریک چند راهی تصمیم گیری خطرناک قرارمی گیرد که می تواند اعتلاف شکننده مرکل را درعرصه داخلی وجهانی تحت شعاع قرار داده و در اثبات ناتوانی دمکراسی جهانی برای ایجاد امنیت درجهان را فرض وغول خفته نازیسم ، فاشیسم،قوم گرایی ، ایلومینایی ،Serpo 2005 NOV ،کلموت ، جوجیا ، نیل تا فرات و… را به اشکال نوین بیدارنماید ،هرچند دیدار اخیرترزا می ، مکرون و مرکل ، تلاش در راستای ترسیم یک خط فرضی تحت عنوان برجام را مورد توجه عموم قرارمی دهد ، اما به جرات می توان گفت درچنین شرایطی غیر قابل اتکا بودن آن اجتناب ناپذیر به نظر می رسد به طوری که مرکل بانوان دوم آهنین اروپا را درموضع تردید قرارداد است.

می توان ازنقطه نظررسم نموداری درمختصات مکان-زمان ریاضی ،آن را به نقاط ماکزیمم ترجمه کرد که نقاط مینیمم آن درعدم شرکت درحمله به عراق ومخالفت به عضویت ترکیه متحد سنتی و حافظ منافع دولت های امریکایی وغربی عضو ناتو درمدیترانه و…رصد نمود.

حال با توجه به موارد فوق الذکرباید گفت ،این خط فرضی چه تعریفی درروابط بین الملل متحدان غربی دارد؟

با در نظرگرفتن متغیرمستقل متحدان دوسوآتلانتیک ومتغیر وابسته خط فرضی ، می توان گفت دررسم نموداری آن درمختصات مکان-زمان ریاضی ، به نقاط شبه عطف بیشتر شباهت دارد تا نقطه عطف .

درباب ضرورت موضوع ، میتوان به شناسایی جهان فرا رو ، اشاره داشت که چگونگی سواستفاده ازقدرت را به تصویرمیکشد.