آراس: اخیرا در فضای مجازی و پس از آنکه سرپرست محترم فرمانداری ویژه دزفول استعفا نمودند و این استعفا با موافقت نماینده عالی دولت همراه شد، عده ای با ایجاد شانتاژ بر علیه دولت و استاندار محترم، سعی بر بحرانی جلوه دادن شهرستان دزفول و استان خوزستان نمودند. همگان می دانیم که استان خوزستان میراث دار چه و چگونه مشکلاتی از سالیان دور می باشد و به عبارتی کدامین حوزه ها هستند که به صورت بالقوه می توانند برای اهالی استان ایجاد مشکل و نتیجتا بحران نمایند. امروزه مشکلات محیط زیستی و معضل ریزگردها کلان چالش استان خوزستان برای نیل به توسعه و رفع کمبودها می باشد، در این راستا در2 سال گذشته دولت تدبیر و امید و نماینده عالی دولت اقدامات قابل توجهی برای مقابله با این چالش شروع کرده اند. البته، حجم کاری که می باید انجام شود تا بتوان به مقابله با این پدیده شوم برخاست، نیاز به اعتبارات مالی بسیار زیادی دارد و همچنین مدت زمانی معادل 4 الی 6 سال کار مداوم در کانون های بحرانی و فوق بحرانی داخلی نیاز می باشد تا بتوان حوزه های مستعد برخاستن ریزگردها در استان خوزستان را کنترل نمود.
در چند روز گذشته آقای غلامعلی رجایی یکی از خوزستانی هایِ پایتخت نشین، نوشتاری را در باب نقد دولت نوشته که بخش قابل توجهی از آن درباره وضعیت استان خوزستان است. نویسنده سطور ذیل تنها و تنها به 3 بخش از از نوشته های آقای رجایی می پردازد و قضاوت را به مخاطبان وا می نهد.
در میانه نوشته آقای رجایی آورده شده از دزفول و بهبهان خبرهای عجیبی به گوش می رسد!!
آقای رجایی مگر سوابق فرماندار فعلی ببهان را نمی دانید؟
ایشان در زمان تصدی خود به عنوان معاونت سیاسی-اجتماعی فرمانداری کلانشهر اهواز تمام قد و با اتکا به اختیارات قانونی خود از استمرار فعالیت احزاب اصلاح طلب و حامی دولت، فعالان اجتماعی و جریان های دانشجویی حمایت و پشتیبانی می کرده اند و تا آخرین روز کاری خود در فرمانداری اهواز به این امر مهم اهتمام ویژه داشتند. بظوریکه بخشی از جریانات اقتدارگرا سعی در تخطئه و ایجاد شانتاژ علیه ایشان را داشتند و در ببهان نیز، همین رویه حمایتی-پشتبانی از جریانات و افراد حامی دولت را ادامه دادند.
آقای غلامعلی رجایی در بخش دیگری از نوشته خود آورده اید، استاندار خوزستان خام و جاهلانه از نماینده مردم دزفول حمایت می کند!
چند سوال از شما دارم، شاید که منشا این تعبیر شما را هویدا سازد و مقصودتان برای اهالی مردم خوزستان بهتر درک شود.
آقای رجایی به کار بردن این تعبیر از شما که متولد دزفول هستید تعجب آور است و از یک سیاستمدار که می بایست خود را معطوف به نوعی کنش نتبیجه گرایانه نماید، بعید است.
آیا شما به ترکیب قومیتی اهالی شهرستان دزفول واقف نیستید؟
آیا برای تمام کسانی که در جغرافیای سیاسی شهرستان دزفول زیست می کنند، حق انتخاب آزاد یکسان و مشارکت در تعیین سرنوشت خود قائل نیستید؟
آیا نمی دانید نماینده دزفول در مجلس شورای اسلامی، فارغ از پرداختن به علائق سیاسی ایشان و اینکه نگارنده این سطور در صف بندی سیاسی اصلاح طلبان و اعتدالگرایان قرار دارد، در این دوره انتخابات مجلس بیش از 95 هزار رای آورد و بخش قابل توجهی از رای ایشان از اهالی مرکز شهرستان دزفول بوده است؟
آقای غلامعلی رجایی آیا به عنوان یک سیاستمدار خود قیم پندار برای مردم دزفول، که سابقه آن نشان می دهد اعتقاد دارد که مقدرات دزفول در تمامی احوالات می بایست با حضرت ایشان هماهنگ و تنظیم شود، تا کنون به نقاط مختلف شهرستان دزفول اعم از روستاها و مناطق صعب العبور و فوق العاده محروم دزفول مراجعه کرده اید؟ آیا تا کنون پنداشته اید دلایل اینهمه اختلاف در توزیع امکانات سرزمینی-شهرستانی میان بخش مرکزی شهرستان دزفول و بخش ها و مناطق دیگر مانند سردشت، شهیون،شهرک قدس، صفی آباد و... چیست؟ آیا می دانید عشایر و اهالی بخش سردشت از داشتن کوچکترین امکانات زندگی حداقلی نظیر آموزش، بهداشت، راه و ... محروم هستند؟ آیا می دانید دلیل این شکاف عظیم میان بخش مرکزی دزفول و مناطق اطراف آن چیست؟ آیا می دانید اگر فردی از اهالی سردشت دزفول عارضه ای حاد پیدا کند، می بایست با بالگرد او را به مراکز درمانی برسانند؟
آقای رجایی شما که به عنوان قیم و ناجی شهرستان دزفول خود را می پندارید، آیا می دانید دلیل رای تاریخی به آقای پاپی زاده در دهمین انتخابات مجلس شوراس اسلامی و دور قبل تراز آن(نهم)، بدلیل دخالت های از مرکز شما و حلقه اطرافیانتان در تعیین سرنوشت مردم دزفول بوده است و در واقع این میزان اقبال و رای "پاپی زاده"، "نه" به غلامعلی رجایی و حلقه اطراف او در دزفول بوده است؟
آقای رجایی در ادوار گذشته انتخابات شهرستان دزفول با دخالت های حضرتعالی باعث تمرکز در توزیع امکانات سرزمینی در بخش مرکزی شهرستان دزفول شدید و با ایجاد حساسیت های قومی، دزفول را به ورطه ی شدید ترین درگیری های محرکانه ی قومی کشاندید، بطوریکه امروز آقای پاپی زاده محصول همین نگاه انحصار طلبانه و تمامیت خواهانه شما و دوستانتان می باشد؟
آقای رجایی یکی از محورهای گفتمان اصلاحات و رویکرد دولت تدبیر و امید، حق تعیین سرنوشت برای اقوام مختلف در یک جغرافیای سیاسی واحد است، شما چقدر این محور کارکردگرایانه را به رسمیت می شناسید و در عمل به آن پایبند هستید؟
آقای رجایی عاجزانه از شما خواهشمندم همانگونه که تا کنون در موسم انتخابات های مجلس شورای اسلامی و صرفا برای به کرسی نظر و رای خود و دوستانتان در دزفول و خوزستان حضور پیدا می کردید، من بعد هم در پایتخت بمانید و دست از سر مردم خوزستان و دزفول بردارید. اگر به شما بگوییم، ما به قیم و آقا بالا سر نیاز نداریم و خود می توانیم مطالباتمان را مطرح و پیگیری نماییم، باید به دیدن چه کسی برویم؟ آقای رجایی لطفا موتور محرکه مناسبات محرکانه قومی در استان خوزستان و شهرستان دزفول نشوید، این استان میراث دار مشکلات گوناگونی می باشد، لطفا اگر نمی تونید خیر برسانید، منشا شر و چند دستگی در فضای عمومی استان و شهرستان نشوید.
آقای رجایی اجازه بدهید پرده از داستانی بردارم تا عیار راستی شما در ادعای حمایت از جوانان و فعالین ستادهای انتخاباتی(فارغ از تعلقات قومی) آقای دکتر روحانی بر همگان مشخص شود. آقای رجایی نمونه ذیل تنها و تنها یکی از محورهای بازیگردانی و لابی منفی شما در استان خوزستان می باشد.
آقای رجایی "علی بویری" را می شناسید و چقدر این اسم برایتان آشنا می باشد؟
آقای رجایی می دانم، محال است این اسم از ذهن و ضمیرتان پاک گردد. همان جوانی که در سال 92 رییس ستاد دانشجویی آقای روحانی در استان خوزستان بوده است و در ادوار گذشته نیز تمام قد در صف بندی اصلاح طلبان بوده است.
همان جوانی که با لابی و فشارهای شدید سیاسی شما از فرمانداری رامهرمز، در عین رضایتمندی حداکثری مردم، حامیان دولت و اصلاح طلبان خداحافظی نمود و جای خود را به آقای احسانی نیا فرماندار کنونی رامهرمز(همشهری شما) واگذار نمود.
در آن دوران که شما اراده کردید آقای احسانی نیا که همشهری شما و در عین حال مورد وثوقتان بود را به رامهرمز بفرستید، علی بویری از کارکنان رسمی وزارت کشور-استانداری خوزستان و از فعالین مرکزی ستاد آقای روحانی(1392) در آن مسند حضور داشتند.اما شما که داعیه حمایت از جوانان و پشتیبانی از فعالین ستادهای انتخاباتی آقای روحانی و اصلاح طلبان را دارید، در آن مقطع نه تنها از ادامه کار ایشان کمترین حمایتی ننمودید، بلکه با لابی گسترده در مرکز استان و با نماینده رامهرمز( لازم است ذکر شود آقای محمدیان نماینده فعلی رامهرمز به لحاظ تبارشناسی سیاسی در فراکسیونی حضور دارد که آقای پاپی زاده نماینده فعلی دزفول حضور دارد)، احسانی نیا را به نماینده رامهرمز و استانداری خوزستان معرفی نمودید و آنچنان فضا را متشنج و جو عمومی را سنگین نمودید که بویری عطای فرمانداری رامهرمز را به لقایش بخشد و با آن مسند خداحافظی نمود.
حضرت آقای رجایی قطعا لازم نیست سوابق آقای احسانی نیا را برایتان شرح دهم و تحقیقا شما نسبت به رزومه ایشان آگاهی کامل دارید، این موضوع را مسکوت میگذارم و شما را نیز در ناکام گذاشتن میل جوانان حامی آقای روحانی به حضور و مشارکت در امور اجرایی استان خوزستان به خود وا می نهم.
آقای غلامعلی رجایی باور بفرمایید، دم خروس بیرون زده است و قسم حضرت عباس شما را کسی باور نمی کند، الا همان حلقه اطراف شما که مردم دزفول را به تنگ آورده اند.
آقای رجایی می دانید، در آن برهه شما امید جوانان حامی دولت تدبیر و امید را ناامید کردید و به جای نشاندن بذر امید، نهال یاس را کاشتید؟ آقای رجایی انتظار داشتید، بعد از کاشتن یاس، چه میوه ای درو کنید و محصول آن چه باشد؟
حضرت آقای رجایی می دانید، اگر در آن زمان نبود تدبیر استاندار محترم در دفاع همه جانبه از جوانان حامی دولت، چه اتفاقی می افتاد؟ آیا می دانید، اگر استاندار محترم پس از فشار سنگین شما و لابی تان با نماینده رامهرمز علی بویری را به سمت معاونت برنامه ریزی فرمانداری کلانشهر اهواز منصوب نمی کردند، چه اتفاقی می افتاد و دیدگاه جوانان حامی دولت در استان خوزستان نسبت به دولت چه تغییری پیدا می کرد؟
آقای رجایی در اثر همین حمایت های نماینده عالی دولت در استان خوزستان بود، که کثیری از جوانان اصلاح طلب و حامی دولت در انتخابات 1396 تمام قد به میدان آمدند و استان خوزستانی که در تمامی محاسبات و پیش بینی های جریانات حامی دولت و جریانات رقیب، برایش رای دوم را به روحانی در نظر گرفته بودند، رای اول نزدیک به 60 درصدی را در مجموع آرا خوزستان را به ریاست محترم دولت تدبیر و امید می دهد و تمامی محاسبات و برنامه ریزی های رقیب را در قبل از انتخابات و در تاریخ 22 اردیبهشت 1396 تغییر می دهد.
آقای رجایی، آیا می دانید شهرستان دزفول رای دوم را به آقای روحانی دادند و رای اول شهرستان نصیب آقای رییسی شد؟ آقای رجایی شما و دوستانتان در آن مقطع کجا بودید که صدا و فریاد جوانان حامی دولت را در دزفول بشنوید و چرا برای دفاع از روحانی و دولت تدبیر و امید در دزفول حضور پیدا نکردید؟ آقای رجایی اصلا دوست ندارم بگویم، اما نمای بیرونی رفتار و عملکرد شما، صرفا برخورد ابزار گونه با دولت و نماینده عالی دولت در استان خوزستان جهت تحمیل خواسته های خود و در راستای منافع حلقه مورد وثوق و اطراف شما می باشد.
آقای رجایی تضاد و پارادوکس در رفتار و عملکردتان در استان خوزستان موج می زند، آن را چگونه تعبیر می کنید و چه جوابی برای آن دارید؟ به نظر میرسد اصل مهم برای شما، همشهری بودن و بودن در حلقه اطرافیانتان می باشد و خارج از آن به هیچ چارچوبی پایبند نیستید. لابی سیاسی خود و دوستانتان را، بدون توجه به گرایش و عقبه سیاسی افراد مورد نظرتان، برای تحمیل به کرسی فرمانداری های سایر شهرستان های استان را چگونه ارزیابی می کنید و چه پاسخی برای آن دارید؟ اگر لازم باشد، در روزهای آتی به نمونه های دیگری از لابی سنگین شما برای تصاحب این کرسی ها و دخالت نا موجه در مقدرات استان خواهم پرداخت تا مشخص شود چه کسی بر شاخه نشسته است و بُن میبرد.
آقای رجایی آیا میدانید، در یک "دهه و نیم" گذشته دکتر "غلامرضا شریعتی" استاندار فعلی خوزستان یکی از محدود و معدود پایگاه هایی در استان خوزستان بوده است که همواره مورد مراجعه و پایگاه محکم اصلاح طلبان و اعتدالگرایان قلمداد می گردد؟
آقای رجایی داعیه عدم حمایت استاندار محترم از فعالین ستادهای انتخاباتی دولت تدبیر و امید و بده و بستان های استاندار محترم با نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای شما و حلقه اطرافتان، صرفا و صرفا بهانه ای برای تحمیل کردن رای و خواسته غیر مشروع خود در شهرستان دزفول به صورت خاص و استان خوزستان به طور عام است و اما مطمئن باشید دولت و نماینده عالی دولت در استان خوزستان تسلیم چنین صحنه آرایی خطرناکی از جانب شما نخواهند شد.
ایمان مرشدی
ایام به کام و حضرت باریتعالی نگهدارتان باشد/