شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۳ | Saturday , 07 June 2025
کد خبر: ۲۵۵۶۴
تاریخ انتشار: ۱۸:۳۷ - ۰۸ بهمن ۱۳۹۶

سد معبر؟! نوشتاری از احمد ابوعلی زاده

گاهی اوقات ازدحام مسافرکش ها در تقاطع ها و ایستگاه ها بیش از خود مسافران است و بر سر تصاحب مسافر بیشتر با یکدیگر به کلنجار مشغول می افتند
حتما تا حالا بارها در معابر و خیابان ها چشمتان به بساط میوه فروشها، تره باری ها و دست فروش ها خورده که چگونه بخشی از فضای معابر و خیابان ها را اشغال نموده و ضمن ایجاد سد معبر و مشکل جهت تردد عابرین و وسایل نقلیه ناهنجاری در جامعه ایجاد نموده اند.

 متاسفانه این مسئله هر روز رو به گسترش و افزایش است و منعی در مقابل آنها وجود ندارد هر چند این موضوع ناشی از نیاز افراد به اشتغال و کسب درآمد برای امرار معاش و زندگی است امّا این نوع کسب درآمد خود منجر به یک معضل اجتماعی و ناهنجاری در جامعه گردیده است. 

در کشوری همچون چین که بالغ بر یک ونیم میلیارد نفر جمعیت دارد این قبیل ناهنجاری ها کمتر مشاهده می شود بطور قطع با بکارگیری راه کار مناسب توانسته اند بر این مشکل فائق آیند که البته بد نیست مدیران ما هم از شیوه عمل آنها بهره گیری نمایند. اشتغال خود از جمله مباحث اساسی جوامع انسانی است که بسیاری از تحولات اجتماعی را بخود اختصاص داده و کشورهای پیشرفته صنعتی را به رقابت جهت کسب بازار مصرف در جهان واداشته است .

 به همین دلیل نمی توان به ساده گی از کنار آن گذشت و ضروری است که با استفاده از توان علمی اندیشمندان و صاحب نظران علوم اقتصادی و اجتماعی راه کارهای مناسبی برای ایجاد و رفع نیاز افراد جویای کار بدست آورد تا از هدر رفتن منابع انسانی که از مهمترین منابع هر کشوری محسوب می گردد جلوگیری شود.

 بی توجه ای به اشتغال و یا ساده انگاری در این مهم جامع را دچار انحطاط ، عقب مانده گی و سرخوردگی می نماید وقتی برای افراد جامع شغلی مناسب با روحیات، علائق و تخصص ها فراهم نگردد بطور قطع به سمت مشاغل کاذب و غیر ضرور هجوم آورده می شود تا به هر طریق برای گذران زندگی درآمدی کسب نمایند و از همین جاست که فساد و فحشاء و مشاغل خطرساز بروز می نماید و منجر به فرار نیروی ماهر و متخصص و به اصطلاح فرار مغزها می گردد.

 امروزه روی آوردن جوانان جویای کار که از کسب مشاغل مورد علاقه خود ناامید گشته اند به شغلی همچون مسافرکشی، دست فروشی و بساط کردن که جزء مشاغل کاذب بشمار می آید بسیار زیاد شده است بطوری که چهره شهرها را دگرگون ، بدقواره ، زشت و نازیبا ساخته است.

 لذا باید فکری اساسی برای کنترل آن نمود، گاهی اوقات ازدحام  مسافرکش ها در تقاطع ها و ایستگاه ها بیش از خود مسافران است و بر سر تصاحب مسافر بیشتر ، با یکدیگر به کلنجار  و کشمکش می افتند و بدلیل کمبود مسافر درآمد حاصله کفاف نیاز مسافرکش ها را نمی دهد. امّا چون راهی دیگری برای ایجاد درآمد ندارند چاره جز تحمل شرایط برایشان باقی نمی ماند. 

اهواز به عنوان یک کلانشهر! از جمله شهرهایی است که به این معضل و مشکل، سخت گرفتار شده است و بدلیل بی توجه ای متولیان امور شهری هر روز سخت تر و لاینحل تر می گردد، با گذشت زمان و کهنه شدن آن و گسترش این بدعت حل آن به همان نسبت مشکل و سخت تر خواهد شد و صاحبان این مشاغل خود را محق تر و ذی نفع خواهند دانست و برچیدن آنها به آسانی میسر نمی شود.

در برخی شهرهای بزرگ شهرداری ها با اختصاص فضاهای مناسب و متمرکز ساختن دست فروشان و بساطی ها تا حدود زیادی آنها را تحت کنترل خود درآورده و از درهم ریختگی و نابسامانی در شهر جلوگیری نموده اند.

 اما در شهر اهواز چندان اراده ای از سوی شهرداری و متولیان امور شهری برای سروسامان بخشیدن به این معضل مشاهده نمی شود و ضعف مدیریت باعث جری شدن این افراد شده است بطوری که در برخی نقاط شهر پیاده رو ها و معابر عمومی را بخود اختصاص داده و در مقابل هر گونه اعتراضی از سوی شهروندان با خشونت برخورد می نمایند.

این موضوع نه تنها ظاهر شهر را نامناسب و زشت ساخته و موجب کندی رفت و آمد عابرین و وسایل نقلیه می گردد بلکه بهداشت جامعه را نیز مختل ساخته و سلامتی مردم را تهدید می نمایند، این افراد با عمل خود ساختار جامعه و قوانین حاکم بر آن را و نظم اجتماعی را بر هم زده اند و می توان گفت اینان نمونه بارزی از تجاوز به حقوق شهروندی و پایمال نمودن حقوق دیگران هستند.

 در حال حاضر شهر اهواز که بعنوان مرکز یک استان صنعتی میزبان مسافران زیادی از اقصا نقاط کشور و خارج می باشد معابرش  به جمعه بازاری شباهت پیدا نموده که تمام شهر را در برگرفته و کسبه آن بدلیل ضعف شهرداری هیچ قانونی را گردن نمی نهند و کاملا خود مختار می باشند. 

بهتر است مدیران شهرداری و متولیان امور شهری هر چه زودتر برای حل این معضل چاره ای بیاندیشند و راه کار مناسبی پیدا نمایند و یا در غیر این صورت عرصه را خالی ساخته تا کسانی که توانایی مدیریت شهری را دارند پا به میدان گذارند و الّا این راه که می رویم به هیچ استان است. 

سد معبر؟! نوشتاری از احمد ابوعلی زاده


سد معبر؟! نوشتاری از احمد ابوعلی زاده

سد معبر؟! نوشتاری از احمد ابوعلی زاده

سد معبر؟! نوشتاری از احمد ابوعلی زاده
نظرات بینندگان
آخرین اخبار