جناب جهانگیری بی سابقه هست اما غیر ممکن نیست

 آراس- در خبرها آمده بود که نمایندگان دور جدید مجلس شورای اسلامی از شهرهای مختلف خوزستان  با جناب اسحق جهانگیری معاون اول رئیس محترم جمهوری دیداری داشته اند و از ایشان خواسته اند دکتر مقتدایی به کار خود در سمت استاندار خوزستان ادامه دهد، ولی ایشان در پاسخ گفته اند سابقه ندارد که دولت استانداری را از سمتش برکنار کند و مجددا او را به آن سمت بگمارد!  

البته آقای جهانگیری درست گفته اند ما نیز به خاطر نداریم، به خاطر نداریم که در کشورمان دولتمردی اشتباه کرده باشد و در مقابل ملت (که در سخنرانیهای خود ولی نعمت دولتش میخوانند)به اشتباه خود اعتراف کند و آن را جبران نماید درواقع اگر اینطور بود شاید هنوز هخامنشیان در ایران حکومت میکردند!  

موضوع برکناری غیر مترقبه دکتر عبدالحسن مقتدایی را در یک ماه گذشته هر صاحب نظر و قلم و بیانی از زاویه دید خود مورد بحث و بررسی قرار داده است. اغلب نیز به یک نتیجه مشترک رسیده اند: "لزوم ادامه کار ایشان در مسنداستاندار خوزستان". یکی می گوید چون آدم باعرضه و شجاعی است، دیگری می گوید چون نسبت به خوزستان غیرت دارد و از حقوق مردم استان دفاع می کند و سومی می گوید چون فراجناحی و فرا قومیتی عمل می کند، چهارمی می گوید چون با تجربه و کاردان است و قس علی هذا. اما این واقعه تلخ هر طور تحلیل شود و هر سرانجامی داشته باشد، دریچه های تازه ای را در مباحث سیاسی نیز گشوده است که توجه به آنها منافع کل ملت ایران را در پی خواهد داشت.  یکی از مطالب خیلی جالب و قابل بررسی و به اصطلاح کیس مطالعاتی این است که اگر دولت دست به اقدامی زد و بعد مشخص گردید که به ضرر منافع همه یا بخشی از مردم این سرزمین است آیا باید در پیشگاه مردم به اشتباه خود اعتراف کند و در صدد جبران آن برآید یا به تصور این که اعتراف به خطا سبب تضعیف جایگاه دولت می گردد، همچنان بر مسیر خطا برود؟ 

تجربه کشورهای پیشرفته که با نظام مردمسالاری اداره می‌گردند حاکی از آن است که اعتراف به اشتباه نه تنها از شان و منزلت دولت نمی کاهد و صدمه ای به اقتدار آن نمی زند بلکه برعکس، محبوبیت و در نتیجه اقتدار حقیقی دولت و دولتمردان را سبب می گردد و این روحیه که اعتراف به اشتباه از اقتدار دولت می‌کاهد، میراث دوران حاکمیت استبداد است که فرد مستبد همواره سعی دارد خود را مصون از خطا و اشتباه بنمایاند. خوشبختانه ما در عصر انفجار اطلاعات به سر می بریم و مردم در دور افتاده ترین روستاها از طریق وسایل پیشرفته اطلاع رسانی در جریان آخرین اخبار از گوشه و کنار جهان قرار می گیرند. ما بارها از رادیو شنیده ایم یا در صفحه تلویزیون دیده ایم که فلان وزیر یا نخست وزیر کشور ژاپن ،هند ، فرانسه ، آلمان ، انگلستان و غیره به خاطر ریزش یک پل یا فلان محاسبه اشتباه که منجر به بروز خسارتی به ملت شده ابتدا در پیشگاه مردم به قصور در انجام وظیفه اش  اعتراف کرده و سپس استعفای خود را به مافوق خود تسلیم نموده است.

 هرچند در آفریقا و بخشی از آسیا هنوز کشورهایی هستند که با نظام های قرون وسطایی اداره می شوند ولی جمهوری اسلامی ما از جهت جمهوریت که نماد مردمسالاری است و از نظر تعالیم دینی که حق الناس را بسیار مورد تاکید قرار داده است حسابی کاملا جدا دارد و باید نشان دهد که از این حیث نیز تکانی به خود داده است و از آن حال و هوای جهان سومی درآمده است و دولت مردانش بجای بندگی نفس خویش خدمتگذار واقعی مردم هستند. 

اگر وزرای دولت تدبیر و امید (و کمی تا قسمتی اصلاح طلب)آقای روحانی حقوقدان و اخلاق گرا منطق شان هم چنان مصداق این باشد که مرغ یک پا دارد چه انتظاری از دیگران داریم؟ پس جناب جهانگیری عزیز مقتدایی را برگردانید و از این که هستید عزیزتر شوید.