از فراز برج ميلاد تا مدرسه اي در كوي علوي! نوشتاري از آرش يان چشمه

فضاي سياسي اجتماعي استان خوزستان، در يك بازه زماني يك هفته اي، شاهد دو هجمه رسانه اي از سوي تني چند از فعالين سياسي و انتخاباتي داراي گروه هاي مختلف در فضاي مجازي، نسبت به مديريت كلان استان خوزستان بود!

با در كنار هم قرار دادن تكه هاي پازلي كه از اعتراض به جشنواره برج ميلاد شروع و سپس با قصه مدرسه اي متروك در كوي علوي امتداد يافت و نهايتا هم به ايجاد كمپيني تحت عنوان "تغيير استاندار خوزستان" ختم شد اين شائبه تقويت مي گردد كه مبادا هدف اصلي صحنه گردانان اين تراژدي، نه دغدغه معرفي فرهنگ اقوام در برج ميلاد بوده است و نه دلسوزي براي دانش آموزاني كه بيش از پنج سال پيش و در دولت گذشته، محل تحصيلشان از مدرسه شهيد مفتح به دبستان نوراسلام منتقل شد.

طيفي كه بسيار علاقمند است خود را نماينده و سخنگوي بلامنازع بخش اعظمي از مردم شهرستان اهواز و جمعي از شهروندان خوزستاني معرفي نمايد(در حاليكه نتايج حاصله از ليست ها و ائتلاف هاي انتخاباتي پنجمين دوره شوراي شهر اهواز كه محوريت آنرا اين افراد بعهده داشتند، نشان از واقعيتي ديگر داشت!)

اولين هجمه در خلال برگزاري جشنواره شبهاي فرهنگي خوزستان در برج ميلاد آغاز شد.

اين جشنواره كه براي اولين بار در تاريخ استان خوزستان در پايتخت كشور برگزار مي شد و از قضا با استقبال زايد الوصفي نيز از سوي پايتخت نشينان و مهمانان خارجي بازديد كننده از برج ميلاد همراه بود.

اعتراضات كه

در ابتدا به بهانه عدم دعوت از خبرنگاران چند سايت خبري فاقد مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي شروع و سپس به موضوع عدم حضور چهره هاي شاخص عرب استان در اين همايش تغيير ماهيت داد.

اما هنگاميكه اسامي نخبگان طراز اول عرب خوزستاني دعوت شده به اين جشنواره كه همگي نيز در آن حضور يافته بودند با تركيب: سيد رسول موسوي، جاسم شديدزاده، ابراهيم عچرش، سعيد آل كثير، عادل حيدري و... انتشار يافت و مشخص شد اين مدعا از اساس كذب بوده است، انتقادات از مسير اوليه به اعتراض به محتواي برنامه هاي اجرا شده در جشنواره تغيير جهت داد!

هجمه اي گسترده به طراحان و برگزار كنندگان اين جشنواره عظيم كه چرا فرهنگ و اداب و رسوم مردم عرب خوزستان نسبت به ساير اقوام استان كمرنگ تر جلوه داده شده است.

اما هنگاميكه خبرنگاران و اهالي رسانه حاضر در برج ميلاد به مرور كليپهايي از برنامه ها، موسيقي هاي اجرا شده و تصاويري از كيفيت معرفي فرهنگ، آداب و رسوم مردم عرب استان در برج ميلاد را در فضاي مجازي به اشتراك گذاشتند، مشخص شد نه تنها برنامه هاي عربي حاضر در جشنواره به نسبت ساير اقوام كمرنگ تر جلوه داده نشده است بلكه اين برنامه هاي ساير قوميت ها بوده است كه از فرصت كمتري در سين برنامه هاي براي عرض اندام، مجال يافته بودند!

با اثبات بلامحل بودن تمامي انتقادات ريز و درشت مطرح شده، نهايتا سطح اعتراض بگونه اي تقليل يافت كه در انتها عنوان شد كه چرا استاندار خوزستان در بازديد از غرفه ها، اجازه داده است لباس محلي يكي از اقوام به دوشش انداخته شود!

انتقادات عجيب و بهانه گيري هاي كم اهميت اما پر بازتاب در خصوص جشنواره شبهاي فرهنگي خوزستان در برج ميلاد با مصاحبه ناجي غزلاوي پايان يافت و اين فعال فرهنگي اجتماعي عرب كه خود نيز در آن جشنواره حضور داشت با بيان واقعيات رخ داده در آن همايش به همه شبهات مطرح شده پايان داد.

اما تنها به فاصله فقط چند روز از پايان جشنواره شب هاي فرهنگي خوزستان، اينبار هجمه اي گسترده تر باز هم از سوي همان منتقدين همايش برج ميلاد، روانه عملكرد فرماندار اهواز و استاندار خوزستان شد!

دستمايه انتقاد اينبار قضيه مدرسه اي متروك در كوي علوي بود.

خبر اين بود:

فرماندار منصوب شده توسط شريعتي دستور تغيير كاربري يافتن مدرسه اي در كوي علوي به يك كلانتري را صادر كرده است.

نبي اله خونميرزايي در همان ساعات اوليه بصراحت اعلام كرد كه فرمانداري اهواز نقشي در اين تغيير و تحول نداشته بلكه اين موضوع، مصوبه شوراي تامين امنيت استان بوده است.

اما حقيقت ماجرا...

دبستان شهيد دكتر مفتح واقع در كوي علوي اهواز پس از سپري شدن سال تحصيلي ١٣٩١ و در دوره مديركلي رحمان فلاحي مديركل سابق آموزش و پرورش خوزستان بدليل فرسودگي بيش از حد و احتمال ريزش سقف آن بر سر دانش آموزان، آخرين سال تحصيلي خود را گذراند و ديگر هيچوقت صداي زنگ مدرسه در آن بگوش نرسيد.

اين مدرسه كه پس از تعطيلي فقط توسط يك سرايدار نگهداري مي شد، از حدود دو سال پيش نيز با تغيير محل خدمت سرايدار مذكور، عملن به امان خدا رها شد!

بهمين دليل نيز طي يكسال اخير به محلي براي تجمع معتادان و جايگاهي امن براي استعمال مواد مخدر تبديل شد، بگونه اي كه پس از چندي كليد و پريزهاي كلاسهاي اين مدرسه نيز از جاي خود درآورده شده و به سرقت رفت.

از اواخر سال گذشته و درپي توافق حاصل شده مابين سردار اسحاقي فرمانده سابق نيروي انتظامي استان و محمد تقي زاده مديركل آموزش و پرورش خوزستان، مقرر ميگردد مدرسه مذكور موقتا جهت انتقال كلانتري شماره ١٧ واقع در خيابان فرهاني كوي علوي كه در خانه اي احاطه شده مابين منازل مسكوني بود، بصورت موقت در اختيار نيروي انتظامي قرار گيرد.

بدين منظور براي سير مراحل اداري اين جابجايي، موضوع در شوراي تامين امنيت استان مطرح و مورد تصويب قرار مي گيرد.

دو دستگاه آموزش و پرورش و نيروي انتظامي بعنوان تحويل دهنده و تحويل گيرنده موقت مدرسه مذكور و فرمانداري اهواز نير بعنوان دستگاه نظارت كننده بر اين نقل و انتقال معين مي گردند.

اما اين موضوع به گونه اي بازتاب داده شد كه سعي گرديد به مخاطبين القاء شود كه غلامرضا شريعتي استاندار خوزستان به نبي اله خونميرزايي فرماندار اهواز دستور داده است كه از ادامه تحصيل دانش آموزان منطقه محروم كوي علوي در اين مدرسه جلوگيري و سپس آنرا تخليه و از آموزش و پرورش تحويل گرفته شده و به نيروي انتظامي اهواز تحويل نمايند!

نكته حائز اهميت اين اتفاق آنجاست كه كليه مقصرين اين رخداد كه چگونه و به چه علت مدرسه اي از حدود پنج سال پيش تعطيل شده و بمرور نيز به محلي ناامن تبديل گرديده است به فراموشي سپرده شد!

اما طنز ماجرا آنجا رقم خورد كه به بهانه اعتراض به اقدام استاندار خوزستان در ممانعت از تحصيل دانش آموزان مدرسه اي در كوي علوي، كمپيني با عنوان "تغيير استاندار خوزستان" در شبكه پيام رسان تلگرام ايجاد شد!

با در كنار هم قرار دادن تكه هاي پازلي كه از اعتراض به جشنواره برج ميلاد شروع و سپس با قصه مدرسه كوي علوي امتداد يافت و نهايتا هم به ايجاد كمپيني تحت عنوان "تغيير استاندار خوزستان" ختم شد اين شائبه تقويت مي گردد كه مبادا هدف اصلي صحنه گردانان اين تراژدي، نه دغدغه معرفي فرهنگ اقوام در برج ميلاد بوده است و نه دلسوزي براي دانش آموزاني كه بيش از پنج سال پيش و در دولت گذشته، محل تحصيلشان از مدرسه شهيد مفتح به دبستان نوراسلام منتقل شد!

شايد هدف ايجاد فشار براي تغيير فرماندار اهواز، و تحميل گزينه اي خاص براي نشستن بر جاي نبي اله خون ميرزايي باشد، و شايد هم استراتژي تحميل فرماندار سفارشي به شريعتي، پله اولي باشد براي تحميل نمودن ساير گزينه هاي مورد نظر در ستاد استانداري خوزستان و ساير فرمانداريها و بخشداريها!

فعلا بايد منتظر ماند و ديد كه تكه هاي اين پازل كدام مفروضات از اين تراژديهاي پشت سرهم را به واقعيت تبديل خواهد كرد.