نقدهای دوستان( به صورت شکلی و محتوایی) عمدتا در دو محور، نگاه قومی و نحوه انتخاب مدعوین پیرامون جشنواره فرهنگی برج میلاد قابل استنباط است،ضمن احترام به نظرات این عزیزان چند نکته را معروض می دارد:
۱_با توجه به جنسِ عمدتا فرهنگیِ جشنواره مذکور،می توان آن را از زوایای گوناگونی به نظاره ایستاد و طبعا تفاسیر متفاوتی نیز در خصوص میزان تاثیر و موفقیت آن؛ متناسب با اهداف از پیش تعیین شده داشت.
در همین راستا ذکر این مورد خالی از فایده نیست که میزان کامیابی این برنامه را عمدتا باید در مقصد و از خلال رضایت میهمانان و آثار پسینی آن ارزیابی نمود.
۲_در خصوص دعوت از افراد در این جشنواره، ضمن اینکه از ملاک و معیار دعوت کنندگان مطلع نیستم ولی به قرار مسموع افراد و چهره های مختلفی در آن شرکت داشته،به گونه ای که تا حدود زیادی بازتاب دهنده تنوع و ترکیب جمعیتی استان بوده که امید است در نوع خود بتواند به وفاق و همگرایی هر چه بیشتر تاثیرگذاران بر معادلات فرهنگی، اجتماعی،سیاسی و اقتصادی در راستای توسعه و آبادانی خوزستان بیانجامد.به عبارتی این جشنواره برای بیرون، معرفی هر چه بهتر چهره استان ،جلب حمایت های گوناگون و برای درون استان پیام آور وفاق و همگرایی هر چه بیشتر است.
۳_از جمله انتقادات جدی به رویکرد برخی دوستان،نگاه صرفا سیاسی یا قومی به هر پدیده یا مقوله ای ست.
سوالی که در اینجا مطرح بوده این است که چرا این موضوع ملکه ذهن ما شده و به عبارتی مدام با نگاه توطئه محور همه امور را تحلیل می کنیم.
چرا در همین مورد اخیر استنباط ما باید جهت گیری خاصِ برنامه ها در راستای پر رنگ جلوه دادن فرهنگ یک قوم باشد،یا بر عکس کم فروغ نشان دادن فرهنگ قومی دیگر یا اینکه عدم حضور فلان چهره سیاسی را ملاک عدم توفیق آن تلقی میکنیم.
حال آنکه به گواه شاهدان و تصاویر و فیلم های دریافتی چنین نگاهی بر روح جشنواره حاکم نبوده و همه حضور داشتند،شاید یکی بیشتر تلاش کرده بود ولی دیگری نه به آن اندازه که این را نمی توان به معنای تبعیض سازمان یافته و برنامه ریزی شده دانست.
گاهی اوقات این گمان تقویت می شود که مردم عادی با یکدیگر مشکلی نداشته و این ما هستیم که مدام مسئله سازی و ابهام آفرینی میکنیم.
کشور و استان ما بیش از هر زمان دیگری به وفاق و انسجام نیاز دارد،البته انسجام با حفظ و تکریم همه تفاوت ها.
۴_همه ما می دانیم که خوزستان واجد ظرفیت های فرهنگی فراوانی بوده که شاید تاکنون چندان به خوبی بدان پرداخته نشده و لازم است بیش از گذشته به آن توجه شود و مسئولیتِ این مهم نیز در وهله نخست بر دوش فرهیختگان است،در واقع نخبگان خوزستانی باید موتور محرک فرهنگ و به دنبال ان توسعه خوزستان باشند، نه اینکه خدای ناکرده ترمز آن.
البته این برنامه نیز همچون همه گردهمایی ها و همایش ها نمی تواند خالی از نقد و نقص باشد اما پیشنهاد بنده به دوستان این است که نقد را ابزار کارامدی و تاثیر گذاری مطلوب کنیم و همیشه یادمان باشد مصالح جمعی را بر منافع فردی ترجیح دهیم.