چند روز پیش سیدناصر موسوی نژاد منتخب شورای پنجم اهواز در گفتگویی با ایسنا از بررسی ۱۸ گزینه برای سمت شهرداری اهواز یاد کرده است ، همچنین رحیم کعب عمیر عضو دیگر شورا تلویحا انتخاب شهردار غیر بومی راتایید کرده است، هرچند هنوز انتخابات شورای پنجم تایید نهایی نشده و حرف وحدیثها راجع به شمارش آراء اعضاء شورا به پایان نرسیده و اسناد و شکایاتی به منظور ابطال انتخابات وجود دارد و اجازه فعالیت شورای پنجم و عضو بودن این افراد در شورای پنجم هم در هاله ای از ابهام است، اما چگونگی انتخاب و یا رد گزینه های شهردارشدن از دید اعضاء اعلام شده شورای پنجم جالب و قابل توجه است.
دقت درنامهای مطرح شده همچون محمدصفری، باب المراد، حویزاوی شهردار آبادان، قالیباف، سقائیان شهردار قم و پاک فطرت شهردار شیراز وجمالی نژادشهردار اصفهان نشان می دهد که مسیر فکری اعضاء شورا دارای چه افت و خیزی بوده و هست، نکته مثبت این افت و خیز آن است که اکثر گزینه ها از میان کسانی که دارای تجربه شهرداری هستند انتخاب شده اند، شکی نیست که وضعیت نابسامان مدیریت درشهر اهواز که محصول چهارسال سوء مدیریت در شهرداری وشورای سابق است، شورای جدید را متقاعد کرده که گزینه های خود را از میان کسانی که حداقل کار اجرایی در شهرداری کرده اند انتخاب کنند.
اما نکته جالب این مصاحبه ها انتخاب نهایی دو گزینه یکی جمالی نژاد شهردار فعلی اصفهان و دیگری سیدکریم حسینی معاونت سیاسی سابق استانداری خوزستان است.
در این خصوص ذکر چند نکته را لازم دیدم، اول آنکه چرا وقتی ما می توانیم باشناخت از نیرویی در درون استان که قطعا دلسوزی وشناخت بیشتری نسبت به اوضاع اهواز دارد ، گزینه های کارامدی انتخاب کنیم به دنبال گزینه های خارج از استان می رویم؟ آیا این دنباله روی از همان مثال مرغ همسایه غاز است" نمی باشد؟ دیگر آنکه مگر همین گزینه هایی که اسم آورده شدند چه کم وکسری دارند که دنبال شهردار اصفهانی رفته اید؟وقتی شمابرای انتخاب شهردار که دردست خودتان است دنبال اصفهان وشیراز می فرستید آنوقت ناراحت هستید که چرا رییس جمهور وزیر خوزستانی ندارد؟ ماتجربه تلخ استانداران اصفهانی را هنوز فراموش نکرده ایم.
در شرایط مساوی قطعا محمدحویزادی یا محمد صفری یا سیدکریم حسینی که خوزستانی هستند به گزینه اصفهانی ارجحیت دارند (هرچند با توجه به شرکت سیدکریم حسینی درانتخابات مجلس درمورد ایشان این شائبه وجود دارد که هدف او در شهرداری دنبال کردن انگیزه های انتخاباتی است و کسی که هدف انتخاباتی دارد ناگزیر از مسامحه در مورد حق و حقوق شهرداری است وباز هم شهرداری سکوی پرتاب میشودبرای مجلس و سیاسی کارها و بازهم رای جمع کن ها، لیدری شهر را به دست می گیرند) اما باز هم با همه بدی های شهرداران سیاسی کار و انتخاباتی، گزینه درون استانی بهتر است تا شهردار غیربومی، که نا آشنا وغیر دلسوز است، اگر اعضاء شورا می خواهند اهواز از لحاظ آبادانی مثل اصفهان شود نیازی نیست شهردار آنجارا بیاورند بلکه باید اعضاء خودشان مثل اعضاء شورای اصفهان عمل کنند ودنبال سهم خواهی ، انگیزه قومی، انگیزه انتخاباتی و نفع شخصی نباشند.
بیاییم دست به دست هم بدهیم و شهر اهواز را طوری بسازیم که افتخارش برای خودمان باشد و طاعنان نگویند که از عهده مدیریت شهرشان برنمی آمدند و اعتماد بنفس نیروهای استان کاهش پیدا کند و سنگ بنایی شود برای ورود مجدد مدیران غیر خوزستان.
شهرام احمدی