آراس
واژه ها برای فقیر و غنی مفاهیم مختلفی را به ارمغان می آورند. یکی فاصله را با دلتنگی می شناسد و یکی دیگر با فقر و فلاکت. اصلا اگر چند صد متر این طرف تر زندگی می کردند اکنون شرایط شان زمین تا آسمان متفاوت بود. مصداق بارز از اینجا مانده و از آنجا رانده هستند و انگار بخت با ایشان یار نیست و قرار است در حاشیه ها بمانند!
واژه حاشیه اهرمی است تا نگذارد مانند سایر شهروندان از امکانات بدیهی برخوردار باشند و به دلیل حاشیه نشینی، شهروند درجه دوم محسوب شوند. رشد شهرنشيني و افزايش مهاجرت روستاييان با هدف رسیدن به زندگي بهتر و رفاهیات بیشتر ،معضل حاشيه نشيني را پديد آورده كه به تناسب رشد و گسترش آن، ناهنجاري هايي را در شهرها موجب شده است. همین واژه حاشیه باعث شده که خدمات اجتماعی که از سوی نهاد های دولتی به شهروندان ارایه می شود در این مناطق یا یا بهتر بگوییم محله های حاشیه شهر، نایاب باشند. اینجا کم و زیاد فراوان است؛ اما این کم مربوط به امنیت و فراوانی مربوط به بیماری است.
نبود فاضلاب شهری، نایاب بودن مراکز بهداشت و درمان، فقدان آسفالت معابر، نبود مدارس ابتدایی، امنیت کم، بیمار های واگیر دار، اعتیاد زنان و فحشاء تنها بخش های از معضلات زندگی ساکنان مناطق حاشیه شهرها هستند.
طبیعتا در استان خوزستان به علت حادث شدن جنگ هشت ساله، سدهایی که زمین های کشاورزی را غرق کرده اند، خشکسالی، بیکاری و از همه بدتر کم توجهی دولت های مرکزی طی ادوار گذشته کوخ نشینی در آن به حد بحران رسیده تا جایی که این استان زرخیز به واسطه داشتن نفت، رودهای پرآب، زمین حاصلخیز، صنعت پویا، بنادر دریایی، کشت و صنعت های مولد، صنایع پتروشیمی و فولاد، اکنون با داشتن قریب به 774 هزار حاشیه نشین توجه مسئولان را به خود جلب کرده است.
نكته قابل تامل آن است كه براي رسيدن به بهبود و درمان معضل حاشیه نشینی ، بايد نگرش " تهديد" به " فرصت" تغيير يابد و كليد مشكلات را به دست كنشگران درگیر که همان حاشيه نشينان نام دارند ، سپرد و از تجربيات و بیان مشکلات و دغدغه های آنها در كنار اقدامات دولت و كارشناسان حوزه شهري، آسيب هاي شهري و حاشيه نشيني براي به كنترل و به حداقل رساندن اين پديده كمك گرفت.
برای یافتن پاسخ به سوالات مربوط به مباحث حاشیه نشینی به سراغ یک جامعه شناس رفتیم، دکتر محمد صادق کریمی کیا در اتفاقی نادر، از جمله مدیرانی است که درست با زمینه تخصصی خود به مسند مدیریت تکیه داده است.وی مدیر کل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری خوزستان است و در خصوص معضلات حاشیه نشینی در خوزستان و مسایل مترتب بر آن مانند طلاق، اعتیاد، فقر و ازدواج ناموفق در این مناطق مطالبی جالبی را مطرح کرده است که در باهم میخوانیم:
آقای دکتر! لطفا در ابتدای بحث در خصوص مسایل اجتماعی حاشیه نشینی و معضلات مترتب بر آن توضیحاتی را برای خوانندگان مان ارایه بفرمایید
جای تشکر دارد که اصحاب رسانه به موضوعاتی همچون آسیب های اجتماعی ورود کرده اند. چرا که حضور رسانه ها در این وادی می تواند به کاهش و کنترل آسیب های اجتماعی منجر شود. هر جامعه ای به فراخور و مقتضیات حال خود از یک سری آسیب و مشکلات رنجخواهد برد. حاشیه نشینی جز مواردی است که بنا به دستور رهبری، بخشی از پنج اولویت اصلی است که به دولت برای برنامه ریزی و کاهش آن در کل کشور تکلیف شده است.
اما چرا این موضوع برای استان خوزستان مهم تر است؟
در پاسخ باید گفت، خوزستان دومین استانی است که بیشترین جمعیت حاشیه نشینی را در کشور دارد و از این معضل اجتماعی رنج می برد. در توجیه دلایل این رویداد ناخوشایند بحث جنگ و مهاجرت روستاییان به شهر را می توان مطرح کرد. اگر به شرق و غرب اهواز دقت کنید به علت های دیگر حاشیه نشینی نیز پی خواهید برد. در بحبوحه جنگ که مهاجرت اجباری رخ داد برنامه مدون شهری جهت اسکان مهاجران صورت نپذیرفت! برخلاف اتفاقی که مثلا شهر اصفهان جهت اسکان مهاجران بع شهر با س فراهم کردن زیرساخت شهری مناسب و شهرک سازی انجام داد. که این اتفاق در اهواز رخ نداد و اکثر ساکنان غرب اهواز مهاجرین ناشی از جنگ هستند.
حال که حاشیه نشینی یکی از پنج اولویت کشور است چه باید کرد؟
الگوی جهانی در ساماندهی مناطق حاشیه ای در کل دنیا وجود دارد طرح های متنوعی از جمله تخریب کامل، اسکان مجدد طرح هایی تسهیل گری اجتماعی و کالبدی انجام شده است که باید از تجریبات دنیا بهره ببریم. اما راهکاری که در زمینه بهبود بافت های حاشیه ای استان خوزستان می توان در نظر داشت، پذیرش این مسئله است.
باید بپذیریم این بافتهای اجتماعی با تراکم بالا بخشی از کالبد شهر هستند. بایستی توجه کرد که شرایط اقتصادی مردم را مجبور به سکونت در این بافت ها کرده است. اینگونه نیست که هرکس در آن بافت متولد شود لزوما دچار مشکل اجتماعی است اما احتمال وقوع آسیب اجتماعی در این گونه مناطق بیشتر است. حاشیه ها دچار فقر هستند اما به این معنی نیست که این امر موجب ارتکاب آن ها به جرم شود. زمینه های آسیب های اجتماعی در حاشیه شهر زیاد است اما نمی توانیم افراد ساکن در حاشیه نشینی را سرزنش کنیم، شاید اگر من هم به جای این افراد بودم دچار آسیب اجتماعی می شدم زیرا که مشکل از زیرساخت های اجتماعی است لذا هیچگاه این قشر را نمی توان سرزنش کرد.
چه اقدامات اجرایی برای رفع معضل حاشیه نشینی باید صورت بگیرد؟
اولین قدم برای رفع این معضل، نیاز به دیدن شدن این قشر است. اعتماد سازی دومین قدم است یه شکلی که از خودشان برای اصلاح محیط شان کمک گرفته شود. کوی شهید محسن شهرستان کارون، و مناطقی در اندیمشک و دزفول از جمله مناطقی هستند که تسهیل گری اجتماعی را در آنجا آغاز داده ایم.
این موضوع که در شرح خدمات و وظایف اداره کل راه و شهر سازی نیز ذکر شده است یعنی کمک جستن از ساکنین برای تغییر کالبدی محیط و تغییر کاربری دادن، استفاده از خدمات شهروندی مجاز مانند برق، که با معتمدین محل نشستی انجام دادیم و نیازهای آن ها را شنیدیم و با اولویت بندی کردن نیازها، استارت اولیه برای برداشت گام رفع معضلات حاشیه نشینی، را زده ایم. بازماندگان از تحصیل در استان را که عمدتا در مناطق حاشیه نشین استان هستند در حال شناسایی و جذب در مدرسه هستیم ، که این فعالیت را در حال پیش بردن هستیم. در این مدت به موضوعات جزیی مثل روشنایی محلات و معابر در حال انجام هستیم .
فرمودید تسهیل گری، در این خصوص بیشتر توضیح دهید که مفهوم عملیاتی تسهیل گری چیست؟
این تسهیل گری یعنی ایجاد تغییر همراه با رضایت است و نه اجبار، شهروندان خود پای کار بیایند و از دولت درخواست حمایت کنند. این موضوع و ارتباط با مردم بین دستگاه های اجرایی ما ضعیف است و هنوز معنی درست این موضوع را دریافت نکرده اند. هنوز شهروندان این گونه مناطق از خدماتی که از دستگاههای اجرایی می توانند بگیرند ناآگاه هستند .مثل خدماتی که یک پایگاه خدمات سلامت بهداشتی در این مناطق به مردم می دهد.آگاه سازی و مطالبه گری در راستای قانون قدمی دیگر برای از میان برداشتن معضلات حاشیه نشینی است. بهبود بخشیدن به شرایط موجود در دستور کار ما قرار دارد.
پیش بینی شما در خصوص تاثیر این عملیات اجرایی چیست؟
پیش بینی می کنیم هر سال 5 الی 10 درصد نتیجه مثبت دریافت کنیم و در ده ساله آینده شاهد اتفاقات خوبی باشیم.
همه این شهروندان شناسنامه ایرانی دارند و نباید اجازه دهیم این شهروندان تحقیر شود. باید بتوانیم فرصت های برابر تحصیلی و شغلی اقتصادی و اجتماعی که وظیفه کل دولت ها در کل دنیا است برای این شهروندان ایجاد کنیم.
پیش از این موارد مختلفی مانند بازسازی، تخریب، تسهیلات و روشهای اینچنین را استراتژی های مبارزه با معضلات حاشیه نشینی عنوان کردید؛ می خواهیم بدانیم استراتژی اصلی شما در خوزستان چیست؟
رویه کلی ما رفع حاشیه نشینی با مشارکت خود مردم است و اگر مشارکت مردم نباشد طرح با شکست مواجه می شود لذا ما باید زمینه اصلاح حاشیه نشینی را با مشارکت مردم پیش ببریم. طرحهای متنوعی در استان در حال انجام است که در دو سه ماه آینده به نتیجه خواهند رسید .و اکنون طرح های دایر کردن مراکز بهداشتی اجتماعی و حمایت از دانش آموزان بی بضاعت در شهرستان کارون جهت رفع معضل حاشیه نشینی در حال اجرا است. با اعتباری که از شورای اجتماعی کشور دریافت کردیم یکی از فعالیت ها احداث ۲ مرکز اعتیاد زنان و مردان بود که تا اوایل ماه آینده افتتاح خواهند شد.
از اعتیاد سخن به میان آوردید. گفته می شود اعتیاد یکی از مهمترین معضلات مناطق حاشیه نشین است در این زمینه آیا فعالیتی صورت گرفته است؟
یکی از مراکز ترک اعتیاد زنان در دزفول است که به زودی افتتاح می شود و بنا به اطلاعاتی که از اعتیاد زنان در آن شهر دریافت کردیم، نیاز دیدیم که این محل احداث شود. واقعیت اجتماعی را باید پذیرفت و استان خوزستان گرایش بسیاری به موضوع اعتیاد دارد. ساختار اجتماعی و نقصان در نشاط اجتماعی استان در بروز مساله اعتیاد دخیل هستند و شرایط اقلیمی نیز مزید بر علت است. اوقات فراغت نادرست شهروندان به علت گرما می تواند بر ازدیاد این امر تاثیر گذار باشد.
چرا این اتفاق برای سایر کشورها که گرمسیر هستند نمی افتد؟
در پاسخ به این سوال لازم است بگویم مدیریت صحیح نیز تاثیر مستقیم و قابل توجهی در این امر دارد.
آمار به ما می گوید که استان خوزستان وضعیت بسیار وخیمی در معضل حاشیه نشینی دارد، چه دلایلی بیشتر درزمینه بروز کوخ نشینی اثرگذار می دانید؟
جمعیت حاشیه نشینان استان خوزستان می تواند خود یک استان را تشکیل دهد. از منابع موجود در استان جهت ایجاد مراکز تفریحی به درستی استفاده نمی شود. آماری که در خصوص آسیب های اجتماعی استان ارائه داده شده است به آن شدتی که می گویند نیست اما متاسفانه باعث از دست دادن سرمایه های اجتماعی استان شده است.
به گفته جامعه شناسان زنان جامعه به عنوان نیمی از جمعیت تشکیل دهنده حاشیه نشینان، بسیار بیشتر در معرض آسیب های اجتماعی قرار دارند، در رابطه با زنان چه اقداماتی در دست اجرا دارید؟
در بحث حوزه زنان حاشیه نشین که پنجاه درصد این جمعیت را تشکیل می دهند با توجه به فشار جنسیتی که به آن ها وارد می شود، شرایط سختی برای ادامه حیات دارند. در این مناطق درگیری دو نفره تبدیل به نزاع میان دو قوم می شود که آسیب های اجتماعی را به درصد بالایی می برد. بی شک زنان در این محیط های شکننده احساس امنیت ندارند و کودکانی که در این شرایط بزرگ می شوند سخت می توانند خود را از این محیط خارج کنند. مگر اینکه شرایط خروج از محیط برای آن ها فراهم باشد که دولت و مردم باید برای فراهم کردن این شرایط همکاری کنند. در مناطق کم برخوردار باید به فکر توانمند سازی بانوان باشیم که اگر زنی همسر مبتلا به اعتیاد داشت چگونه قادر باشد زندگی خود را مدیریت کند و فرزندان خود را از این ورطه نجات دهد.
ما در جامعه ای زندگی می کنیم که از شیوه لباس پوشیدن مردمش مشخص است که جامعه شادی نیست. امکانات تفریحی به خصوص برای بانوان حتی در مناطق مرکزی شهر وجود ندارد چه برسد به مناطق حاشیه نشین که بانوان آن امیدی برای آینده ندارند، مثلا خانمی که همسر تحصیل کرده بیکار دارد، فرزند خود را نیز از تحصیل باز می دارد، در آن مناطق که با صعوبت معیشتی همراه است و مراکزی برای اوغات فراغت موجود نباشد طبیعتا ساختاری شکننده از محیط ایجاد خواهد شد.
آقای دکتر! تا اینجا از معضلات اجتماعی سخن گفته شد؛ حال به سراغ اقتصاد برویم. برای توانمندسازی اقتصادی این مناطق چه برنامه ریزی هایی صورت گرفته است؟
برای ایجاد درآمد و اشتغال مراکزی را در حال احداث هستند تا با این کار معضلاتی همچون عدم مدیریت خانواده، امید نداشتن به آینده و محیط شکننده را از بین ببریم و تا زمانی که به نتیجه برسیم این روند را ادامه خواهیم داد. زنان مدیران خانه هستند و ما مبنا را بر این قرار دادیم تا روش های آموزشی مان از بانوان آغاز شود. اگر زنان در بطن برنامه های اجرایی ما ورود کنند ما بی شک می توانیم موفق باشیم زیرا در سراسر جهان زنان به عنوان ایجاد کننده تغییرات شناخته شده هستند و زنان هنگامی که پا به عرصه اجتماعی در کشور ما گذاشتند اوضاع بهتر شد زیرا زنان بسیار منظمتر از آقایان هستند و می توانند از وقوع آسیب های اجتماعی جلوگیری کنند، اما تا هنگامی قضاوت های ارزشی که وجود دارد مانع از تحقق این امر است.
شاید این معضلات درون مناطق متمکن شهر نیز باشند! این طور نیست؟
جامعه ایران متکی بر مرد سالاری است. مرد سالاری در ایران نه تنها نگاه فرودستانه ای به بانوان دارد بلکه باعث شده این نگاه مردسالارانه به زنان نیز تسری یابد و زنان در ایران نیز همچنان خود را وابسته می دانند. مقتضیات اجتماعی نیز در این موضوع دخیل هستند. ما تا زمانی که آمارهای مشارکت زنان در حوزه های مدیریتی و قدرت نداشته باشیم همچنان یک سقف شیشه ای بالای سر خانم ها برای ارتقا جایگاه وجود خواهد داشت. اگر ما بتوانیم در مناطق حاشیه نشین زنان را مدیر بار آوریم می توان کل این مناطق را کنترل کرد. رکن اصلی تربیت فرزند مادر است و هیچوقت نقش مادر را نمی توان کتمان کرد لذا از اینکه نقش مادری در شیوه مدیریتی باید استفاده شود ما را بر آن داشته تا یکی از برنامه های مان ورود زنان به اجتماع باشد تا از این طریق بتوان مدیریت بهتری داشت.
یکی از خدمات اجتماعی به شهروندان سامانه 123 است. انگار که مفهوم و کارکرد این سامانه برای مردم هنوز غامض است چرا مردم هنوز ارتباطی با این گونه خدمات اجتماعی ارایه نکرده اند؟
تقویت پایگاه اجتماعی و اورژانس۱۲۳ یکی از اقدامات مبارزه باخشونت های اجتماعی ما است. مشکل این است که شهروندان این مناطق از خدماتی که دولت می تواند به آن ها ارائه دهد آگاه نیستند، ما باید به سطحی برسیم که همه بدانند حقوق شهروندی چیست
با توجه به جایگاه آسیب پذیر زنان حاشیه نشین در خصوص مصادیق توانمند به این ساختار اجتماعی بیشتر توضیح دهید؟
تیمی که ما نیاز داریم متشکل از مدیران قوی است، زنان خانواده نباید اجازه دهند که فرزندان خود به وادی اعتیاد وارد شوند. نگه داشتن شخص معتاد بسیار کار سختی است زیرا رفتارهای خارج از اعتدال نشان می دهند. همچنین می توان گفت این مدیران خانه اگر خود منبع درآمدی نداشته باشد خود می تواند منشا آسیب شود، لذا باید برای توانمند سازی بانوان باید تمهیداتی در نظر گرفت که بعضا مشاغل خانگی باشند که برای این موضوع و همچنین ایجاد خلاقیت ها برنامه های ویژه ای در نظر گرفته ایم. اگر بتوانیم در مناطق حاشیه ای معضل اشتغال را حل کنیم خیلی از مشکلات رفع خواهند شد.
مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری خوزستان در خصوص نبود نشاط در جامعه حاشیه نشین گفت: هنگامی که از آسیب های اجتماعی سخن می گوییم یعنی نشاط اجتماعی وجود ندارد چون امکانات ورزشی و رفاهی با کمبود مدیریت وجود داشته است.
اگر می بینید در جامعه ناهنجاری ایجاد می شود به این دلیل است که جامعه ای بدون نشاط در حال رشد است. ما به عنوان مدیران ارشد نتوانستیم نسلی را پرورش دهیم که مهارت نه گفتن را داشته باشد. زندگی آموزش دادنی است باید زندگی کردن آموزش داده شود. زمانی که مهارت گفتگو با همسر را هنوز فرا نگرفته ایم چه انتظاری از بافت اجتماعی داریم که به فقر و آسیب اجتماعی دچار است!
در بافت حاشیه نشینی زمانی که زنان دختران را اجبار به ازدواج می کنند باید هم شاهد بالا رفتن آمار طلاق باشیم. در این میان فرزندان طلاق به شکنندگی جامعه می افزایند. لذا جامعه ای را باید ساخت که در آن افراد از خود مراقبت کنند و آموزش مهارتهای زندگی حتی در مقاطع عالی و تحصیلی کشور تدریس شود.ما اکنون در حال حرکت به سمتی هستیم که کنترل احساسات ناتوانیم و در جهان به انسان های غیر قابل پیش بینی معروفیم. جامعهما به آن درجه از مدرنیته نرسیده تا خانه های امن داشته باشیم وبا این موضوع مخالفت شده است و همیشه مسائل را با همقاطی کرده ایم، لذا نیاز است جامعه را به بلوغ فکری برسانیم و به سمت توسعه حرکت کنیم نه عقب نشینی توسعه ای داشته باشیم.