آراس-سپیده اسکندری- بعد ازگذشت حدود یک ماه از برکناری عبدالحسن مقتدایی، هنوز پرداختن به موضوع استانداری خوزستان که این روزها از مرز بومی و غیر بومی گذشته و به قومیت ها نزدیک شده است، جزو موضوعات تازه و چالش بر انگیز استان است.
در میزگرد لزوم انتصاب استاندار بومی برای استان خوزستان که در پایگاه خبری آراس برگزار شد علی پیش
بین، کارشناس مسایل اجتماعی و از فعالان سیاسی اصلاح طلب در
خصوص لزوم انتصاب استاندار بومی، گزینه های اصلاح طلبان استان و بحث استاندار منتسب
به یک قوم خاص، به بیان نظرات خود پرداخته است که از نظرتان می گذرد:
درخصوص انتصاب استاندار خوزستان و بحث بومی بودن یا نبودن آن توضیح دهید و بفرمایید منظور از بومی چیست؟
یک تعریف از واژه ی بومی این است که بومیها انسانها، گروهها و ملتهایی هستند که مدعیاند یک پیوستگی تاریخی و وابستگی فرهنگی با جوامع مختص به همان سرزمین و قلمرو اصیل خودشان دارند.
معنای لغوی این واژه در فرهنگ لغت عبارت است از منسوب به شهر و بلاد. اهل محل. اهل ناحیه. یا آشنا و مقابل غریب و بیگانه می آید.
حال در حوزه سیاسی و مدیریتی و امروز در مورد انتخاب استاندار، نظر بنده در مورد گزینه بومی این است کسی که اهلیت (به معنای آشنایی و آگاهی و شناخت نسبت به استان و مسائل آن) داشته باشد، مناسب استانداری خوزستان است؛ با این توصیف می توان برخی از گزینه های معرفی شده استان را که ممکن است متولد خوزستان هم باشند ولی زمان زیادی از زندگی خود را در این استان نبوده اند، بومی ندانست و بالعکس افرادی نظیر سرپرست استانداری آقای خبیر را که تقریبا تمام عمر خود را در استان خوزستان بوده اند کاملا بومی دانست.
برای آشنایی بیشتر با موضوع بومی و غیر بومی بهتر است اول معنی هویت و فرهنگ بومی و تمدن را بدانیم. فرهنگ بومی همانند بسیاری از فرهنگها در جهان، یک فرهنگِ محلی ـ منطقهای است که دارای مرز معین فرهنگی است و بیشتر ریشه توپولوژیک و محیطی دارد. هر فرهنگ، که اصلی ترین منبعِ هویتسازی ملت ها نیز هست، در قالب خود دارای هویت مربوط به آن فرهنگ میباشد و فرهنگ بومی میتواند هویتی به افراد بدهد که از آن میتوان بهنام هویت بومی نام برد.
در عصر تکنولوژی، تمدن به مثابه شیوه ی زیستِ علمی و فن آورانه یک جامعه است که با سرعت منتشر شده و فراگیر می شود. در تمام دنیا استخدام از همه ملل انجام می گیرد و امروز به مددِ فن آوری های نوینِ ارتباطی نه تنها شاهد متأثر شدن وجوه مختلف فرهنگ از مؤلفه های تمدنی هستیم، بلکه فرهنگ های گوناگون به سرعت از هم تأثیر می پذیرند و در شرایطی که باید با حفظ هویت با فرهنگِ جهانیِ نظم یا نظامِ نوینِ جهانی همراه شد به نظرم باید از پافشاری بر انتصابِ صرفاً قومیتی گذر کرد و تاکید بر هویت خوزستانی و مطالبات استانی و پرهیز از چالشِ بین اقوام و دفاع از حقوق استان و حل مشکلاتِ آن ها دراولویت قراردارند.
چرا در حالی که صحبت از شایستگی یک استاندار بومی بود، به یک باره بحث استاندار قومی به میان آمد و چالش و تشتت جدیدی را در خوزستان موجب شد؟
اقوام خوزستان در طول تاریخ در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی داشته اند و همواره میهمان نوازی آن ها زبانزدخاص و عام بوده است.
به عنوان مثال در بخش هایی از اسپانیا که زمانی تحت اداره مسلمانان و اعراب بود، امروز هم در میان تعارفات معمول این سخن جاری است که: ”بفرمائید، منزل متعلق به شماست” ! یا نکته ای که در شبکه های اجتماعی نیز بسیار به آن توجه شده است: ”شادگان، تنها شهر بدون هتل و مسافرخانه ی ایران است؛ چون مردم این شهر حتی مهمان غریبه را به منزل خود دعوت کرده و پذیرایی می کنند.” در دل این کلام و مَثَل، نکته ها نهفته است.
متاسفانه امروزه برخی نا آگاهانه یا آگاهانه تلاش می کنند که باورها و رفتارهای جوانمردانه و پر از عطوفت و مهر و همبستگیِ میان اقوام، تحت تأثیر مناسبات قوم محورانه تَرک شود و برخی دفاع از حقوق و مطالبات خود را با مناصب عوض کرده اند که باعث سر خوردگی مردم استان شده است. حال نیاز است پتانسیلهای هویت بومی را مورد بررسی قرار داد. فکر می کنم دوستان ما امروز نیاز به بازسازی هویتی دارند نه فرهنگی و متاسفانه همواره برخی دوستان ما با نیت خیر، راه را اشتباه رفته اند و از آن طرف بوم افتاده اند و امروز این بغض و فریاد مظلومیت تاریخی خود را به شیوه ای اشتباه به مرکز منتقل کرده اند.مثلا برخی دوستان اگر به جای پافشاری بر کلمه استاندار فقط عرب ، با تاکید بر توانمندی روی گزینه یا گزینه های شاخص و قابل تحقق که مثلا عرب نیز می بود اقدام میکردند، بهتر نتیجه می گرفتند و یقینا ما نیز از آن ها حمایت می کردیم.
ژروم کلمان ”با اشاره به ریشه یِ واژه یِ فرهنگ(culture) که به معنای کاشتن و بارور کردن و پرورشِ زمین است، فرهنگ را به مثابه باغچه ی دانش ها می داند که محصولات آن منجر به آرامش و آسودگی و پرورش روح و ذهن می شود. البته باید تاکید کنم که احترام به حقوق اقوام، روح مدنیت است و بدون آن نمی توان زیست. ما نیز اعتقاد داریم که زایش از دل اصالت هاست و برای این که اقوام، ضمنِ حفظِ اصالت حرف خود را بزنند، بایستی فضای مناسب و آرام برای آن ها ایجاد نمود”.
به نظر شما تاکید بر قومیتی بودن انتصاب استاندار، چه تاثیری بر انتخاب استاندار خوزستان از سوی مرکز داشته است؟ و چه تاثیری در آینده ی خوزستان و نگاه مرکز به خوزستان خواهد داشت؟
به نظر بنده این شیوه، جز ارسال پالس چند صدایی استان و ایجاد هزینه برای مردم و اقتدار گرایی و امنیتی کردن فضا از سویِ مرکز هیچ عایدی ای برای مردم استان از هر قومیتی ندارد و اثر عکس دارد و البته باید بگویم به همان اندازه که تاکید بر استفاده از قوم خاص در انتصاب استاندار را اشتباه می دانم، تاکید بر عدمِ استفاده از قومِ خاص را نیز خطا و ظلم می دانم و فکر می کنم تنها راه حل این مسائل، گسترش و عمق بخشی به ظرفیت های بومی و نخبگان در عرصه ی ملی از طریق برنامه ریزی و سیاست گذاری است که دایره نفوذ و اثر بخشی نخبگان استان را در دولت تقویت می کند.
تاکید و اصرار بر کلمه استاندارِ بومیِ قومِ خاص، حاصلی جز در جا زدن و تکرار گذشته ی تلخ و نگاهِ امنیتی به استان به جای نگاه توسعه ای، و خاموشی بزرگان مرکز نشین یا عزلتِ صاحب نظران و عدم استفاده از استعدادهایِ استان در سطح ملی ندارد.
تعدد گزینه ها و تشتت آرای متخصصان و باسوادان استان در بحث استاندار آینده ی خوزستان را ناشی از چه می دانید و اثربخشی آن را چگونه تفسیر می کنید؟
کلیت آن را به فال نیک گرفته و نشانه ی توسعه ی سیاسی و عدم رکود و جمودِ فضایِ سیاسی استان می دانم اما چون رفتن ِدکتر مقتدایی ناگهانی بود و همه تصور می کردند در چهار شنبه یا یک شنبه هفته بعد جایگزین ایشان به استان می آید، برنامه ریزی مدون و بررسی برنامه ها و شاخص ها و اهداف و سیاست ها و خط مشی ها، جای خود را به گمانه زنی وتلاش گروه ها و تشکل ها آن هم بیش تر به سمت افرادِ امین و نزدیک به خودشان داد و روش شتابزده ای بود که دقت لازم را نداشت. این امر، پراکندگیِ گزینه ها و چند صدایی ای را موجب شد که بازتابِ خوبی در سطحِ ملی نداشت، اما با توجه به اسامیِ مطرح شده، بنده اعتقادم این است که تنها گزینه ای که می تواند توسعه ی سیاسی استان را رقم بزند و جامع الطراف است، دکتر غلامرضا شریعتی است.
انشاالله در چهارشنبه این هفته استانداری منصوب شود که با نگاه واقعی و آماری دقیق به وضعیت موجود استان و سیاست های حمایتی و تنظیم کننده و تامین منابع لازم به کارگیری و استفاده از پتانسیل همه گروه ها و احزاب ، موفقیت استان را رقم بزند.