آراس: تاريخ تحولات يكصد و پنجاه سال گذشته ايران پر از حوادث و رويداهايى است كه در واكاوى هاى آسيب شناسانه مانع و سد سامان پذيرى و ثبات تحولات سياسى و اجتماعى در كشور شده اند كه از جمله مى توان از ميان متغييرهاى عديده موارد زير را به عنوان بر جسته ترين و مهمترين آنها ذكر نمود:
- اقليم و به تبع آن سلوك زندگى و معيشت مردمان اين سرزمين. تا قبل از دهه پنجاه فقط چيزى در حدود ٢٠ ال ٢٥ درصد ايرانيان در شهرهاى بزرگ و كوچك زندگى مى كردند و بقيه در قالب ايلات و عشاير كوچرو در دامنه كوه ها و جلگه هاى ايران مى زيستند.آب مهمترين منبع تامين معيشت آنان و در عين حال به عنوان تنها منبع كمياب دستمايه نزاع و اختلاف دائمى آنان بود. در نتيجه هميشه عاملى در بى ثباتى و سامان ناپذيرى سياسى و اجتماعى بود.
- دخالت خارجى و تحميل جنگ هاى ناخواسته به گونه اى كه بيشتر ساليان اين ١٥٠ سال گذشته يا كشور درگير مستقيم جنگ بوده، يا در تلاش براى باز پس گيرى سرزمين هاى از دست رفته و يا بازسازى سرزمين هاى سوخته در اثر جنگ.
- دگر نافهمى ،خود مدارى و قانون شكنى نخبگان فكرى ، نخبگان ابزارى و نخبگان ديوانى (ادارى). از اشتباهات نخبگان ما در تمام اشكال سه گانه فوق الذكر ، منيت ، خود شيفتگى ، به حساب نياوردن حقوق ديگران ، زير پا گذاشتن قانون و اشتباه فرض كردن ميدان بازى سياسى و اجتماعى با بازى فوتبال و ساير رشته هاى ورزشى است. چرا كه چنين انگاره اى آغاز زاويه گرفتن از هدف و ورود در ورطه حذف و طرد نه تنها نيروهاى سياسى بلكه حتى نيروهاى تكنوكرات و فن سالاران شده است و دائما جامعه در حالتى از انباشت و تراكم نيروهاى اجتماعى و سياسى قرار مى گيرد كه هر آن آماده به هم زدن ثبات و تعادل جامعه و پارالايز كردن نظام سياسى و در نتيجه بى سامانى و بى ثباتى است.
غرض از بيان مقدمه فوق در وهله نخست يادآورى و درك اهميت اين روزهاى باقيمانده تا انتخابات دوازدهمين دوره رياست جمهورى و پنجمين دوره شوراهاى اسلامى شهر و روستا در كشور خصوصا و بويژه در استان هايى چون استان خوزستان است.
اميد مى رود كه احزاب و فعالين سياسى اعم از اصلاح طلب، اصول گرايان معتدل و احزاب ميانه رو شرايط و زميته مشاركت و حضور وسيع و اگاهانه مردم را براى پيروزى مجدد آقاى روحانى فراهم نموده تا مشى اعتدالى و پرهيز از افراط و تفريط در كشور همچنان ادامه يافته و جامعه از غلتيدن دوباره در مسير قبلى مصون ماند.
اغلب از هدر روى يا پرت منابع مالى در دولت هاى نهم و دهم به درستى نوشته و گفته شده است. از ٨٠٠ميليارد دلار تا ١٠٠٠ ميليارد دلار كه مى توانست ضمن توسعه و بازسازى زير ساخت هاى كشور اشتغال جوانان برومند ميهن را نيز سامان داده و وارد عرصه كار و توليد كند ، كه متأسفانه چنين نشد.
اگر چه جايگزينى سرمايه هاى مادى و منابع كمياب كارى سخت و مشكل است اما آنچه جبرانش تا حدى غير ممكن و يا به بيان بهتر سخت تر است به هم ريختن سامان سياسى و اجتماعى كشور در دولت گذشته بود كه به يقين هزينه آن بالاتر از سرمايه هاى مادى است.
حذف و انزاواى نخبگان فكرى اعم از سياسى، اجتماعى ، اقتصادى و نخبگان ابزارى چون مهندسين و فن سالاران متخصص در رشته هاى مختلف ، نخبگان ادارى امثال مديران با تجربه و پخته كه طى ساليان متمادى از سرمايه هاى ملى صرف رشد و تجربه اندوزى آنان شده بود و پر هزينه تر از همه ناديده گرفتن قوانين ، به هم ريختن روال و بنيان هايى كه پس از انقلاب در دولت هاى مختلف پايه ريزى شده بود ،من جمله تغيير و حذف بسيارى از سازمان ها و رويه ها كه تازه داشت نهادينه مى شد و مهمتر از همه انسداد و در نتيجه متراكم شدن نيروهاى اجتماعى و سياسى در درون نظام.
اگر تدبير مسئولان ارشد نظام و مردم نبود هر آن احتمال تكانه هاى شديد و در نتيجه شكاف هاى غير قابل ترميم متصور مى بود.
اينك كه آقاى روحانى با گرد آوردن تمامى كنش گران سياسى و اجتماعى در طيف ها و سلائق گوناگون سامان و ثبات اجتماعى را به كشور با كمك و هدايت رهبرى معظم انقلاب باز گردانده است ، مردم از ما انتظار دارند مشق و تمرين با هم بودن را به درستى انجام داده و با پيروزى دوباره آقاى روحانى سامان و ثبات سياسى را در ايران و همه استان هاى آن ، با همه تنوع و سلائقى كه داريم ، پاس داشته و در طريق رفاه و توسعه همراه با اعتدال گام برداشته و از وارد شدن تكانه هاى دوباره به ثبات و آرامش سياسى و اجتماعى كشور و نظام پيشگيرى نماييم.