يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۳ | Sunday , 08 June 2025
کد خبر: ۱۸۳۷۳
تعداد نظرات: ۴ نظر
تاریخ انتشار: ۲۳:۵۶ - ۲۶ اسفند ۱۳۹۵

بایدحماسه اي ديگر بيافرينيم/ يادي از ستاد خاتمي/ نوشتاری از محمد کیانوش راد

به دنبال منتشر شدن خاطره اي از دكتر كيانوش راد ، ريس ستاد آقاي خاتمي در سال ٧٦ ، و بازخورد خوب آن ، محمد كيانوش راد نماينده دوره ششم مجلس شوراي اسلامي از اهواز ، با ويرايشي جديد ، متن يادداشت خويش را در اختيار آراس قرار داد كه بدينوسيله ، آراس به انتشار متن مذكور مي پردازد.
آراس؛ به دنبال منتشر شدن خاطره اي از دكتر كيانوش راد ، ريس ستاد آقاي خاتمي در سال ٧٦ ، و بازخورد خوب آن ، محمد كيانوش راد نماينده دوره ششم مجلس شوراي اسلامي از اهواز ، با ويرايشي جديد ، متن يادداشت خويش را در اختيار آراس قرار داد كه بدينوسيله ، آراس به انتشار متن مذكور مي پردازد.

حماسه اي ديگر بيافرينيم/ يادي از ستاد خاتمي

همين روزها بود كه در سال ٧٥ستاد آقاي خاتمي در خوزستان راه اندازي شد حرف ما در خوزستان اين بود ،ما كاري به برد يا باخت خاتمي نداريم .ما در خوزستان بايد جناح راست را زمين گير كنيم . و چنين شد. امروز هم همين است ، روحاني بايد برنده قاطع انتخابات در خوزستان باشد. بايد در خوزستان حماسه اي بيافرينيم.قرار بود ستاد آقاي خاتمي در خوزستان راه اندازي شود. خوزستان جزء آخرين استان هايي بود كه ستاد راه اندازي شد.

دليل اش روشن بود ، اختلاف نظر زياد بود. جلسه تصميم گيري در منزل آقاي صفر پيش بين تشكيل شد. از طرف ستاد مركزي آقاي سازگارنژاد امده بودند و همراهان ايشان ، مرحوم رشيديان ، اقاي نورالله عابدي ، سيد رسول موسوي ، مقتدايي ،قدير رجب زاده و احمد جمي بودند . عادل اسدي نيا نماينده قبلي اهواز ، در اين هنگام بدلايلي در حاشيه و عزلت اختياري گزيده بود ولي او هم با همه توان اش به ميدان آمد و از خاتمي حمايت كرد. دوم خرداد جريان سياسي ، جديدي را در خوزستان رقم زد و مراجع سنتي سياسي كه از مبارزان پيش از انقلاب بودند را به تدريج به حاشيه راند و وضعيت را در خوزستان دگرگون كرد.

جرياني قوي و منسجم كه در سراسر استان فعال شد و هنوز هم اين جريان قوي ادامه دارد. من در اين هنگام ، يعني قبل از دوم خرداد ٧٦، دبير انجمن اسلامي مدرسين دانشگاه شهيد چمران بودم . پيش از آنهم و در دوران دانشجويي هم عضو شوراي مركزي و دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه بودم. . جريان چپ در خوزستان ، با رشيديان و فواد كريمي شناخته مي شد، البته شهني مصطفي از مسجد سليمان ، طاهري و بعد قلي شيخي از ايذه ، صفاتي دزفولي از آبادان هم در جريان چپ تعريف مي شدند. پيش از دوره سوم مجلس ، بتدريج به دلايل چندي ، دانشگاه و انجمن اسلامي نقش محوري تري در حوادث سياسي خوزستان و خصوصا اهوازو جريان چپ ايفاء نمود . انجمن اسلامي دانشگاه ، تا پيش از آن اگرچه بصورت آشكار راست نبود و خط امامي بودند ، اما بدليل ملاحظات استاني وارتباط تنگاتنگ با موسوي جزايري ، بيشتر در زمين راست آن زمان بازي مي كرد. افرادي چون چيني پرداز، بذرافكن ، اقتداري ، كلانتر ، حقيري زاده و كهرام و ... جزء شوراي مركزي انجمن بودند و معمولا سياست هاي بيرون دانشگاه را با محوريت موسوي جزايري پي مي گرفتند. قبل از غلبه گرايش چپ در انجمن دانشجويان ، كانديداهاي نمايندگي مجلس شوراي اسلامي ِانجمن از جمله ، آقايان اراكي ، گلابكش و فروزش بود. سه فارس و هر سه راست آن زمان و مورد تاييد موسوي جزايري امام جمعه اهواز بودند. آغاز گردش به چپ ،در انجمن اسلامي دانشجويان در سال هاي ٦٢-٦٣ و با حضور سيد كريم فاضل ، محمد كيانوش راد ، داود سليماني ، مهدي قميشي ،حسن عصاره وهادي بصيرزاده ( البته هادي بعدها نظراتش عوض شد ) و مسعود خداپرست و ... بود و در مجلس سوم با كانديداهاي متفاوت از كانديداهاي مورد حمايت موسوي جزايري نمايان شد در آن زمان ، امام جمعه بصورت كاملا آشكار در انتخابات اعلام موضع مي كرد . روشي كه بعدها كمرنگ تر شد . انجمن اسلامي دانشجويان ،در دوره سوم از كهرام ، سيد احمد آوايي و عبدالله طرفي پشتيباني نمود كه به تقابلي با كانديداهاي راست منجر شد. در اين زمان محسن ميردامادي استاندار خوزستان شده بود . و حوادثي رخ داد ، از جمله تحصن و يا بقول آقاي جزايري ، تظلم خواهي در بيت نماينده امام ، كه در جاي ديگر اشاره خواهد شد. من پيش از ، انقلاب در دانشگاه فعال بودم. شخصيت هايي چون اسماعيل كروشاوي ، كاظم علم الهدي ويدالله گلابكش و ... ، از چهره هاي فعال و اثر گذار در دانشگاه قبل از انقلاب بودند. و اكثر فعاليت ها را مديريت و راهبري مي كرد. سال ٦٨ در حالي كه در گروه معارف دانشگاه تدريس داشتم ، معاون دانشجويي دانشگاه شهيد چمران بودم.

پس از اخذ فوق ليسانس در سال ٧٥ و قبل از دوم خرداد ،به گروه جامعه شناسي دانشگده اقتصاد پيوستم. دعوت از طرف مدير گروه انجام شد ، اما بدلايل سياسي از سوي جناح راست و احتمالا برخي سوء تفاهمات از سوي گروه جامعه شماسي ، هنگام ورود بشدت با من مخالفت شد و در اين زمينه از سوي انجمن دانشجويان كه حالا راست و طرفدار ناطق نوري شده بود، و افرادي افراطي مثل جعفر فلسفي مسول روزنامه كيهان در خوزستان ، كه هنوز هم زمانه ، تغييري در آنها بوجود نياورده است و شايد هم بايد كمي ديگر صبر كرد ، مورد هجمه قرار گرفتم. دكتر نبوي ريس گروه جامعه شناسي دانشكده اقتصاد ، كه موافق اوليه ي جذب من به گروه و سپس بدليل فشارهاي بيروني مخالف بعدي من شد ، اما نهايتا رفيق گرديديم .

يكي از مخالفان در دانشكده به من مي گفت : تو تجديدنظر طلبي كرده اي و راهت را عوض كرده اي و طرفدار ميرحسين موسوي هستي و با هدف انتخابات به اهواز آمده اي. از يكسال قبل از سال ٧٦ بحث آمدن يا نيامدن ميرحسين موسوي به انتخابات مطرح بود و هنوز نامي از آقاي خاتمي به ميان نيامده بود. دكتر نبوي انساني متدين ، شريف و عدالتخواه است و به مرور از مخالفت كاسته و جزء موافقان ما شد. البته مواضع خويش را بصورت مستقل امروز هم دارد. نبوي فرزند آيه الله نبوي است و دكتر مصدق را يكي از بهترين و پاك ترين سياست مداران ايران مي داند و همواره از مصدق به نيكي ياد مي كند. انصاف و حق طلبي و عدالت ورزي ، هميشه مقدمه و تضميني براي آزادگي و حريت انسان است و دكتر نبوي نيز چنين بود و هست. به جلسه در منزل پيش بين برگردم. به دليلي در جلسه منزل پيش بين ، من را براي رياست ستاد مطرح كردند.

من نه داوطلب بودم و نه مي پذيرفتم ، اما دليل آن ، آنگونه كه بعدها ، يكي از حاضران ، بعدها گفته بود ، ترس و محافظه كاري من نبود، من اهل ترس ، حداقل در آن دوران نبودم ، اگرچه امروز از كسي كه نمي ترسد ، مي ترسم. اقاي ... گفته بود ، كيانوش از ترس عقب عقب رفت و مي ترسيد مسول ستاد شود . برخوردهاي جناح راست از سال هاي دهه ٦٠ و قبل از دوم خرداد ، با من روشن بود. وقتي كسي اين مطلب از آقاي ..... برايم نقل كرد ، با خنده گفتم به ايشان بگوييد ، بقول سخن علي در نهج البلاغه ، : " لله ابوهم " در جلسه مذكور تا انجا كه اكنون يادم هست ، ابراهيم عامري و مرتضي ممويي ، صفايي مقدم هم حضور داشتند. بهرحال مسوليت ستاد خاتمي با اجماع ، بر دوش من گذاشته شد . فعاليت ستاد خاتمي ، بدليل نرسيدن زمان تبليغات ، ابتدا با عنوان دفتر آقاي خاتمي و در امانيه شروع شد .

ممويي را بعنوان قائم مقام ستاد پيشنهاد دادم و ايشان با بزرگواري قبول كردند. ستاد با حضور شخصيت هاي موجهي چون پيش بين ، ابراهيم عامري ،حيصمي ، شجاع پوريان ، دادخواه ، نشان ، عبدالرضا دسومي ، مهرداد مقدم ، محمود لطيفي ، مرتضوي ، چوپان ، رعايايي ، ، روشنفكر ، صفايي مقدم ، قميشي ، عموري ،چيني پرداز ، سلامي ، تورج سلحشور ، شديد زاده ، خاتمي نيا، معاضدي ، دشتگلي ، زراء نژاد ، ملك خدايي ، قباديان ، كردوني ، خدادادي ،حسين پور، محمود توكلي ، ، لويمي ، مجبد شريفي ، جاح علي محمدي وهدايت شاهيني كه در دفتر ستاد كارگزاران بودند و مزارعي ، روشن زاده ، مسرور ، سيد رسول موسوي ، و بخشنده و حقيري زاده و .... و خانم ها سرلك و بهرامي و اسماعيلي ، شجاعانه همراه ستاد خاتمي بودند.

خانم موالي زاده هم بدليل آشنايي در يزد با خاندان خاتمي داشت ، برغم حمايت محمدرضا موالي زاده ، نماينده اهواز در دوره پنجم ، خانم موالي زاده از اقاي خاتمي حمايت جدي نمود و سپس ، با حمايت اصلاح طلبان وارد شوراي شد. .... ستاد با دو شوراي برنامه ريزي و شوراي اجرايي شروع شد و جمعي از افراد صدرالاشاره در شوراي مركزي ستاد مشغول شدند. در شهرستان ها نيز دوستاني به ستاد پيوستند ، سيد جابر موسوي رامهرمز ، قيصر سعيدي پور در ايذه ، ايزي در بندرماهشهر ، مكوندي در هفتكل ، اديبي در انديمشك ، مهدوي در اميديه ، ثبوتي و معرف زاده در شادگان ، نكويي و نيك مقام در باغملك ، احمد درخشان و ، سليماني بهبهان ، مزارعي و روشن زاده و شريفي و توكلي در ماهشهر ، ساكي در سوسنگرد ، برون باغملك ، عبدالوند و طبيشي خرمشهر . ثقفي آبادان ، عطارشوشتر ، سرافراز و نعيمي و شاروني در دزفول ، ثقفي آبادان ، جزايري شوش ، زمان پور و پيوندي و پروين مسجد سليمان ، در اهواز علاوه بر نام هايي كه آورده شد ، زمان بابادي، يوسف ارزاني، كاظم سياحي ، داغري و كريموند و ..... فعال بودند.

از جوانان ، و شاخه دانشجويان كردوني ، جنادله ، دغاغله ونيسي و از جوان تر ها و دانش آموزان ، و در شاخه دانش آموزي ، نوراباد ،دهكردي ، كياني و طباطبايي ، مروج و خانم مرضيه اميري فعال بودند. هنرمندان و روزنامه نگاران هم كه مثل هميشه حضور داشتند.

فرزاد موسوي ، آل خميس ، بختياري و ساير دوستان بي منت و فداكارانه همه بودند. چوپان بي وقفه و شب و روز به پارچه نويسي مشغول بود. بازاريان يزدي هم پاي ثابت حمايت از خاتمي بودند و با عباس استادان همه آنها را به ميدان آورده بود. امروز همه اينان همچنان ، كم و زياد و بعضا با تفاوت ديدگاه و در احزاب مختلف اصلاح طلب ، همچنان در خط اصلاحات اند. اصلاح طلبان استان برغم برخي اختلافات هنوز هم هستند ، كم نشده اند ،كسي به اصول گرايان نپيوسته و زيادتر هم شده اند. كساني هم در دوم خرداد نبودند ، اما بعدها به اصلاحات پيوستند و در ورود به مشاغل سياسي و اجرايي ايفاي نقش كردند.

 از روحانيت منطقه تنها مرحوم جمي و مرحوم آيه الله امامي فر ومرحوم سيد علي عدناني و مرحوم ايه الله مجتهدي و مرحوم آيه الله هاشمي با ما بودند .امروز همه آنها به ديار حق شتافته اند.امروز در ميان روحانيت منطقه ، تنها ايه الله احمدي شاهرودي نماينده خبرگان ، دلسوزانه و مشفقانه و شجاعانه همراه اصلاح طلبان است.آقاي مطهري نيز از روحانيوني بود كه زير سايه حمايت حاج آقا جمي ، به حمايت از خاتمي برخاست.

از سياسيون سنتي و صاحب منصبان انتصابي ، خوزستان علي شمخاني ، فروزنده و محسن رضايي حاميان ناطق نوري بودند. اكثر نمايندگان دوره پنجم طرفدار ناطق نوري بودند و از ميان نمايندگان آن دوره ، تنها عبدالله كعبي و مهندس بهمني و امين بيانك نمايندگان آبادان و رامهرمز و اهواز رسما به حمايت از خاتمي اقدام كردند.
 از نمايندگان ديگرتا آنجا كه يادم هست ، ، صفاتي دزفولي ، ابادان ، قلي شيخي ايذه هم حضور و از خاتمي حمايت كردند. شمخاني به بخشنده گفته بود ،" اينها كه كار ستاد خاتمي را انجام مي دهند ، بيايند از ناطق حمايت كنند و ما با آنها صحبت مي كنيم ، اما اگر اينها چپ مستقل نيستند و وابسته به تهران هستند كه گفتگو فايده اي ندارد " .

 ستاد خاتمي ، مظهري از حضور همه ي اقشار و اقوام بود. همه با شور و شوق حضور داشتند و با كمترين امكانات فعال بودند.كسي نمي دانست خاتمي پيروز كارزاي انتخاباتي است يا نه .خيلي ها خود را براي عواقب پس از انتخابات آماده كرده بودند. هيچكس براي گرفتن نام و نان و پول و پست ، به ستاد نمي آمد .كسي براي نماينده شدن ، يا استاندار و فرماندار شدن نيامده بود. هركس مي آمد ، احتمال گرفتاري هاي بعدي را مي داد .بدترين برخوردها از سوي جناح راست آن زمان و اصول گرايان امروز ، با خاتمي در استان شد، اما مردم راه خود را رفتند و مي روند. هرآنچه را فكر كنيد جناح راست نثار خاتمي كردند. ، بعدها برخي از بزرگان آنان در خوزستان ، مواضع خود را تعديل و اصلاح كردند. در اهواز هيح مسجدي را براي سخنراني به خاتمي ندادند .

اما تلاش ستاد موثر واقع شد و بام مسجد ارشاد پذيراي خاتمي شد. دوستان عرب ، گاراژي را در كمپلو اجاره كردند، با دست خالي ، اما با دل هايي پراز اميد .شيوخ را با نظر برخي از نمايندگان مجلس پنجم و برخي مقامات محلي با هواپيمايي چاتر به تهران و نزد ناطق نوري بردند. شباب ، بر شيوخ پيروز شدند.شيوخ ، شيخوخيتِ سياسي خود را از دست داده بودند . جناح راست در استان اين را درك نمي كرد.

عرب ها شاهكار كردند استقبال در سوسنگرد و بعد در خرمشهر با حضور شجاعانه و حمايت سيد علي عدناني در فضاي خففان استان بي نظير بود. شمخاني حامي ناطق نوري بود ، اما خاتمي بزرگوارانه او را بر مسند وزارت نشاند و بعد هم شمخاني ، رقيب خاتمي شد.شمخاني بعدا در توجيه خود گفته بود ، آقا محسن گفته بود كانديدا بشوم . خاتمي در نظم برنامه ها سخت گير بود. همه نگران اجراي برنامه ها بودند. خاتمي از ابادان و خرمشهر شروع كردو شب در اهواز اسكان يافت.اتوبوس سفيدِ خاتمي ، فردا صبح از مسجد سفر را آغاز كرد. سخنراني در مسجد سليمان و سپس مسجدي در شوشتر و پس از آن در مسجد جامع دزفول كه از ميدان تا مسجد را خاتمي پياده و در آغوش جمعيت پيمود .

ورودي انديمشك ، مردم جمع شدند و خاتمي ناچار توقفي كرد و خوش و بشي با مردم و سپس ، بسوي اهواز حركت كرديم. سيد عباس خاتمي را متوقف كرد. مهندس نظري نژاد از پرسنل شركت نفت ، با خودروي خود ، و احتياطا همراه ما بود. نظري نژاد اصرار داشت كه من به سيد عباس اعتقاد دارم و زيارت خاتمي خوب است. پيشنهاد دادم و خاتمي گفت ، بايستيد تا زيارت كنيم. قدير رجب زاده استرس تاخير و خراب شدن برنامه ها را داشت.

اما همه چيز بطرز عجيبي منظم بود .عصر سوسنگرد رفتيم و استقبال فوق العاده مردم خاتمي را جمعيت روي دستانشان به جلو مي راندند. بلافاصله پس از سوسنگرد ، مقصد اهواز بود و سخنراني در بام حسينيه ارشاد. سپس حركت به سمت بهبهان. در راه مردم رامهرمز شگفتي آفريدند. زير باران و انتطار عاشقانه. خاتمي پس از رامهرمز گفت: : امروز فهميدم كار تمام است ، ما راي مي آوريم.خاتمي به خود من پيش از آن گفت :" ما آمده ايم تا پنج شش مليون راي را بتوانيم بعد از انتخابات سازمان دهي كنيم" .

اما اكنون وضع ديگرگون شد. مردم لر و بختياري ايذه ، پس از يزد و بوشهر ، رتبه سوم در راي دهي به خاتمي را داشتند. در نهج الفصاحه حديثي يافتم كه از قول پيامبر اكرم مي گويد : خدا در دو وضعيت مي خندد. ( اين تمثيل است ) : وقتي كه همه بخواهند كسي را پايين بياورند ، اما خدا مي خواهد او را بالا برد ، و هنگاميكه همه مي خواهند كسي را بالا ببرند و اراده ي خدا آن است تا او را پايين بياورد. خدا خواست خاتمي را بالا ببرد و بالا برد و بالاتر هم خواهد رفت. خاتمي خوابي را براي مندني جهانتاب نقل كرد. خوابي تامل برانگيز. بهبهاني ها تا نيمه هاي شب ، منتظر خاتمي ماندند.خاتمي انتظار آنها را با گفتن اينكه چند ساعت منتظر من بوده ايد ، به نفع خود مصادره نكرد. او شرمگنانه در برابر مردم به ادب سخن گفت.

 در ميان اسامي فعال در ستاد (كه نمي توان بدليل زياده شدن كلام به تمامي آنها اشاره كنم ) ، هزاران هزار مردم گمنام ِ عاشق خاتمي بودند ، مردم عادي كار اصلي را به انجام رساندند. پيروزي كار مردم بود و ستاد ها هم پشت سر مردم بودند. امروز هم با يادآوري آن همه خلوص و ايثار روزهاي نخستين ، بايد خوني تازه در ميان اصلاح طلبان استان جاري شود.با تكيه بر گذشته ، آينده را بايد رقم زد؛ امروز هم ، همان روز است . با همدلي و همراهي و عبور از اشكالات كوچك و بزرگ ، بايد به ايران و اسلام و منافع مردم انديشيد.دوم خردادي ديگر بايد بيافرينيم..

 بايد در خوزستان حماسه اي ديگر آفريد و باز هم افراطيون اصول گرا در استان را متوجه نفوذ اصلاحات در استان كرد.

محمد كيانوش راد ٢٢/اسفند / ١٣٩٥
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۰۷ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۷
0
0
عالی بود
شاه ولی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۴۲ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۹
0
0
کاش اقای کیانوش از سوابق خودش در گروه انصار حزب الله در شهر ایذه هم خاطراتی را بیان می کرد.بر همین اساس و ذهنیت بود که در انتخابات مجلس جانب یک اصول گرای دو اتشه را در ایذه گرفت.اساسا فلسف تغییر فامیل وی از کربلائی به کیانوش راد به سوابق وی باز می گردد تا کسی با فامیل جدید بدنبال سوابق اقای کربلائی در ایذه نگردد.
اورکی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۵۶ - ۱۳۹۶/۰۱/۰۳
0
0
کیانوش راد عضو سابق انصارحزب الله ایذه
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۱۴ - ۱۳۹۷/۰۴/۱۹
0
0
آقای کربلایی، کربلا و امام حسین (ع) برهر که باشد مایه شرف است. شما چرا آنرا تغییر دادید؟
نظرات بینندگان
آخرین اخبار