به گزارش
آراس به نقل از کمیته ی اطلاع رسانی حزب ندای ایرانیان شعبه ی خوزستان ، عصر دوشنبه مورخ دهم خرداد ماه 95 شاخه ی جوانان حزب ندای ایرانیان شعبه ی خوزستان جلسه ای عمومی با موضوع "خوزستان نیازمند چگونه استانداری است؟" برگزار کرد.
جلسه ایی که قرار نبود به صورت مناظره ایی پیرامون عملکرد مقتدایی و دلایل برکناری او باشد ،اما هم پوشانی موضوعات با یکدیگر سبب شد که از اواسط جلسه به مناظره موافقان و مخالفان عملکرد مقتدایی بدل شود.
در یک سوی این جلسه جمال درویش دبیر منطقه خوزستان حزب اعتماد ملی و از مدیران اجرایی استان و در طرف مقابل اکبر ظریفی عضو شورای منطقه حزب اتحاد ملت و استاد دانشگاه قرار داشتند.
در ابتدای نشست ، نوید جراح مجری این برنامه و رییس شاخه جوانان حزب ندای ایرانیان خوزستان به عنوان مجری برنامه بعد از بیان مقدمه ایی ، از سخنرانان خواست تا ابتدا صحبت های اولیه خود را بیان و سپس وارد موضوع اصلی شوند:
درویش:در این جلسه قرار نیست اسمی از کسی برده شود ،من فقط حول ملاک ها و ارزش هایی که در موضوع جلسه بیان شده است صحبت می کنم و اگر قرار باشد که مناظره ایی انجام شود خلاف دعوت اولیه است.
بنده امروز نه در مقام مشاور استاندار حرف می زنم و نه حتی مواضع رسمی حزب اعتماد ملی را بیان می کنم.بلکه هرچه می گویم نظرات شخصی خودم است.قرار است این مکعب را من و آقای ظریفی بچرخانیم تا به خوبی و از تمام زوایا مساله را روشن کنیم.

بنده مجاز نیستم اسمی از کسی بیاورم و قصد ندارم در مورد اشخاص صحبت کنم. من و آقای ظریفی اینجا نیامده ایم که وارد تقابل بشویم و یا دانسته های خود را به رخ یکدیگر به کشانیم. ما اینجایم تا واقعیت ها را با کمک هم و شما بیان کنیم.
ظریفی: ما اینجا می خواهیم با هم گفتگو کنیم نه مناظره.من هم ابتدا باید موضع حزب اتحاد ملت را در زمان استانداری آقای مقتدایی بیان کنم.
موضع بزرگان حزب اتحاد ملت این بود که با لحاظ کردن تمام شرایط ،هیچوقت وارد فاز تخریب مدیر ارشد استان که نماینده ی عالی دولت است نشویم و سعی کنیم سیاست های آن تایید شود و هر کجا که احساس کنیم نیاز به نقد وجود دارد ،نقد منصفانه انجام دهیم.
اولین سال استانداری مقتدایی که گذشت ،مطلبی منتشر کردم که ندای ملت آن را چاپ کرد و هنوز هم در سایت ها موجود است و گفتم نمی توان در سال اول ،عملکرد استاندار را ارزیابی کرد،چرا که او درحال چیدن تیم خود است و مدیران خود را گزینش می کند.
من بر اساس ایده های علمی بیان کردم که نمی توان بعد از یکسال مدیری را نقد کنی و برنامه های آن که پیشرفتشان به ده درصد رسیده است را به چالش بکشی.

سال دوم مطلب دیگری نوشتم و اولین تلنگرها را به گزینش مدیران وی وارد کردم.امروز هم که وی برکنار شده دیگر نقدهای ما به عملکرد او فایده ایی نخواهد داشت و انصاف هم نیست . چنین برنامه هایی تا مدیران استانی هستند باید برگزار شود که نکات مثبتی برای بهبود کارهای در حال اجرا از دلشان بیرون آید.صحبت های امروز من شاید به درد آینده بخورد و برای نفرات بعد مفید واقع شود.
یک اشکال در شیوه ی انتخاب استاندارها در کل کشور وجود دارد.یک استاندار با مدیرانی که از وزارت خانه های مختلف وارد استان می شوند روبرو می شود و باید آنها را هماهنگ کند.
این در حالی ست که متاسفانه مدیریت ارشد استان کمترین دخالت را در تعیین این مدیران دارد و اگر هم دخالتی باشد در حد یک مشورت است. ممکن است برخی از آنها با استاندار هماهنگ شوند اما این یک رویه همیشگی نیست.
وزن وزیر کشور در کابینه بسیار زیاد است و مدیرانی را که به استان ها می فرستد چالشی را با سایر مدیران وزارت خانه ها خواهند داشت و مسولیت خطاهای مدیرکل های سایر وزارتخانه ها هم در نظر عامه جامعه به پای استاندار گذاشته می شود.
اشکال در شهرداری ها به پای استاندار گذاشته می شود و...بگذریم که برخی از مردم این اشکالات را به پای دولت هم می گذارند.