نقدی گذرا بر یک مصاحبه

سخنی با عبدالرضا دسومی

امروز در میانه وب گردی های همیشگی، با مصاحبه ای از جناب آقای دسومی بزرگوار  مواجه شدم، که برای بنده از چندین حیث، قابل تامل بود!! طبیعتا نقد، ابراز نظر و حتی قضاوت از حقوق ابتدایی هر شهروند می باشد. 

یورگن هابرماس، فیلسوف مکتب فرانکفورت می گوید: یگانه راه حل تعارضات و رسیدن به تفاهم، معرفت و توافق عملی در عصر مدرن ابزاری به نام "دیالوگ" است. تنها و تنها با دیالوگ است که میتوان به معرفت دست پیدا کرد و در این راستا تمامی آحاد جامعه می توانند در این فرآیند مداخله نمایند. اما ورود انسان به فرآیند دیالوگ می بایست با چندین الزام همراه باشد، که چندین مورد از آن ها عبارتند از:

الف_ گوینده در طرح موارد خود صادق باشد

ب_ نسبت به موارد مطرح شده، دانش موثقی ارائه دهد

ج_ لحن بیان مسائل و موارد مورد دیالوگ طوری باشد که برای افراد درگیر با مسئله مورد نظر قابل درک و فهم باشد .

 از آنجا که جناب آقای دسومی استاد ارجمند، صادقانه مسائل و موارد خود را عنوان کرده است، بیانگر آنست که آیتم اول از موارد چندگانه فوق را به آن پایبند است و می تواند وارد فرآیند دیالوگ جهت حل تعارضات موجود شود و برای تکمیل این چرخه می بایست موارد دیگر مورد نقد و بررسی قرار گیرند.

جناب آقای دسومی واژه ها جان دارند، معنا دارند و گاه یک واژه بار اتفاقات یک دوران را به دوش می کشد، در مصاحبه حضرتعالی واژه هایی به کار رفته اند ، که مخاطب را به تامل وا می دارد. واژه هایی به کار رفته که معنا و مفهومشان فرسنگ ها فاصله با آن مسائل و مواردیست که حضرتعالی عنوان کرده اید. در نوشتار زیر، هدف پرداختن به کل موارد مطروحه نیست و تنها به چند مورد از آنها جهت شفاف شدن مسائل مطرح شده، اشاره می نمایم.

۱_ وقتی از مفاهیم صحبت می کنیم،  بدون شک مقدمتا می بایست ادبیات نظری آن مفهوم مورد نظر تببین شود، شما از توسعه صحبت کرده اید و برای تحلیل در این باب، می بایست رهیافت نظری مد نظر خود را  در باب مفهوم "توسعه" ارائه می نمودید و بیان می کردید منابع معرفت شناختی خود را، در مفهوم "توسعه" از کجا اقتباس کرده اید. سپس بر اساس آن منابع هویت بخش، "توسعه" را به مثابه مسئله خود مطرح می کردید. در مصاحبه حضرتعالی نه ادبیات نظری مسئله مشخص شده است و نه اساسا به منابع معرفت شناختی مفهوم مورد نظر خود اشاره کرده اید و به همین دلیل است که از انتصابات به عنوان "شاه بیت" همه فعالیت ها یاد کرده اید و عامل اصلی عدم توسعه یافتگی استان را این مورد قلمداد کرده اید. آقای دسومی، باید صراحتا عرض کنم، وقتی ادبیات نظری موضوع مطرح نشود و نگاهمان به مفهوم توسعه چنین باشد، نتیجتا چنین اشتباهات محتوایی و تحلیلی اجتناب ناپذیر می شود.آقای دسومی ، حضرتعالی در جای جای مصاحبه خود از شاخص های توسعه صحبت نموده اید و از این موضوع غفلت نموده اید، هر رهیافت نظری را که از مفهوم توسعه در نظر داشته باشیم، علل عدم توسعه استان خوزستان با آنچه شما مرقوم فرموده اید، فرسنگ ها فاصله دارد و چنین نگاهی به موضوع غیر علمی و غیر کارشناسی می باشد.

۲_ آقای دسومی، شما، انتصاب فرماندار جدید اهواز را نشانه و مصداقی بر بی تجربه بودن استاندار شریعتی دانسته اید. 

قطعا حضرتعالی سوابق سیاسی_اجرایی دکتر خون میرزایی را بهتر از همگان می دانید و چون به این موضوع معرفت کامل دارید، بنده را به عنوان یکی از ارادتمندان شما به تامل جدی وا داشته است که مبادا طرح این موضوع به عنوان نشانه ای از بی تجربگی استاندار جوان، بر  اساس چشم بستن به روی اطلاعاتی که به آن واقف هستید و یا خدای نکرده منویات فردی و یا قشری باشد!

آقای دسومی بخشی از کارنامه سیاسی_ اجرایی دکتر خون میرزایی را خدمتتان عرض میکنم، شاید حضرتعالی در هنگامه مصاحبه آن ها را فراموش کرده بودید و قضاوت را به مخاطبان خود واگذار میکنم.

_ هیئت علمی و مدرس دانشگاه

_ فرمانداری

_ اداره کل شیلات

_ اداره دامپزشکی

_ هیئت اجرایی انتخابات های مختلف

_ هیئت نظارت انتخابات های مختلف

_ ...

 

آقای دسومی، همگان می دانیم دکتر خون میرزایی جز محدود کسانی بوده است که اصلاح طلبی برای وی تنها یک الگو و منش سیاسی نبوده است و اصلاح طلبی همواره برای ایشان الگویی برای زیست متعالی و پویا بوده است. ایشان، هرگز برای مصلحت اندیشی و دستیابی به موقعیت های فردی از آرمان ها و عقاید خود دست نکشیده است. همواره منافع عمومی و ملی را بر منافع فردی خود ترجیح داده است و از این رهگذر نیز، خسران های فراوان دیده است. آقای دسومی، کمتر کسی را میشناسیم که به سلامت اخلاقی، کاری و مالی ایشان معترف نباشد. دکتر خون میرزایی تا کنون در هر جایگاهی بوده است ، حداکثر رضایت مندی را با خود به همراه داشته و همگان ایشان را به پاکدستی، وفای به عهد، تقوا و مردم داری میشناسند. ایشان همواره تعلق خود را به اصلاح طلبی، اصلاح طلبان و دولت تدبیر و امید با حضور شناسنامه دار خود در جریان های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حامی اصلاح طلبان و دولت مانند: ریاست منطقه ای حزب اتحاد ملت-خوزستان و شورای مرکزی بنیاد امید ایرانیان-خوزستان  ثابت کرده است. از تمام این موارد اولی تر، ایشان در هر مجموعه ای بوده است برای انتصابات خود صرفا تخصص افراد را ملاک قرار داده است و از دریچه قوم گرایی و قومیت به انتخاب همکاران تحت امر خود ، نگاه نکرده است، اثباتی بر مدعای فوق همتباران شما و برادران بنده در اداره کل شیلات استان و سایر مناصب اجرایی تحت امر ایشان از ابتدا تا کنون بوده است.

حال و با این اوصاف، انتصاب ایشان که همواره به آرمان ها و سیاست های دولت تدبیر و امید در نهان و آشکار پایبند بوده است، نشانه ای بر کم تجربگی استاندار جوان است؟ و یا بالعکس، این انتصاب نشان دهنده عمق باور استاندار جوان به آرمان دولت تدبیر و امید و شخص آقای دکتر روحانی است؟ آقای دسومی، بر عکس حضرتعالی، انتصاب آقای دکتر خون میرزایی را نشانه کیاست، هوش بالا و تجربه استاندار جوان در این برهه خاص میدانم. آقای دسومی، احتمالا حضرتعالی میزان رضایت و قدردانی  از استاندار جوان را پس از انتصاب ایشان به عنوان فرماندار شهرستان اهواز را در فضای مجازی ندیده اید!!! 

حال و با تمام این اوصاف، در این زمینه قضاوت را به مخاطبان خود واگذار میکنم.

۳_ آقای دسومی، نوع انتصابات انجام شده را هم عرض آپارتاید دانسته اید!!! 

برادر بزرگوار واژه ها محتوا دارند و همانطور که در ابتدا خدمتتان عرض کردم، گاها بار اتفاقات یک دوران خاص تاریخی را در نقطه ای از جهان به دوش می کشند، آپارتاید نیز از جنس این واژه هاست، که بتنهایی معنا و مقصود را به مخاطب منتقل میکند.

آپارتاید، از نظر لغوی به معنای مجزا و جدا نگهداشتن است. آپارتاید یعنی جدا نگه داشتن افراد متعلق به نژادهای غیر سفید، مجبور کردن آن ها به اقامت در محلات و استان های خاص، محروم کردن آن ها از کلیه حقوق سیاسی و امکان تحصیل و پیشرفت. 

آپارتاید در تمامی ابعاد یک کشور وجود دارد، یعنی علاوه بر تبعیض ساختاری، توسط دیگر آحاد جامعه نیز این تبعیض اعمال می شود.

جناب آقای دسومی، آیا براستی شما چنین مورد و یا مسئله ای را برای یک قوم و یا نژاد در استان خوزستان متصور هستید؟؟ البته پیشاپیش مشخص است، این مفهوم را در جای نامتناسب خود بکار برده اید، چرا که آنچه مشهود است تجربه تاریخی ساکنان استان خوزستان نشان میدهد، سالهاست این ساکنان بصورت مسالمت آمیز و همدلانه در کنار هم و بدون کوچکترین نزاع تاریخی زندگی میکنند. 

جناب آقای دسومی، آیا مطلع نیستید از میان ۵ معاونت استانداری خوزستان، ۳ معاونت از همتباران و برادران عرب ما و یکی از ۲ معاونت دیگر نیز، به پیشنهاد و حمایت آن ها منصوب شده است  و هم اکنون استاندار جوان توسط دیگر قومیت های مستقر در جغرافیای سیاسی استان خوزستان به جانبداری در انتصابات همتباران و برادران عرب متهم میباشد. جناب آقای دسومی، آیا روند انتصابات صورت گرفته در استانداری خوزستان و دیگر بخش های استان را دنبال میکنید؟؟ آیا تعداد انتصابات همتباران و برادران عرب را در مدت تصدی گری استاندار جوان که شما او را متهم به نوعی نگاه آپارتایدی دانسته اید، می دانید؟؟ جناب آقای دسومی، بنده همواره شما را به انصاف در نقد و بیانِ نوع دیدگاه شناخته و میشناسم، اما مبادا صرفا و صرفا ملاک نقد و مطالبه ما منویات فردی و قشری باشد.

ایام عزت مستدام