سناريو نويسان قوم گرا/ یادداشتی از جاسم شديدزاده

سناريويي شبيه به آنچه در سالهاي نه چندان دور رقم خورد در حال شكل گيري است كه فضا را بر فعالان عرب ببندد ومساحتي را براي گروههاي راديكال آنهم با توجه به مشكلات جمهوري اسلامي درمنطقه پر آشوب باز كند كه بنده اين اقدامات را در راستاي رقابتهاي جناحي ارزيابي مي كنم كه هيچ اهميتي به لزوم حفظ وضرورت تاكيد بر ارامش وامنيت اين خطه از ايران اسلامي ندارد وفقط بدنبال حفظ موقعيت وبرتري جناحي است.

آراس؛ درپي مصاحبه اقاي دكتر كيانوش راد با آراس نيوز لازم ديدم كه مطالبي بصورت مختصر واشاره وار ذكر كنم كه امر بر كسي مشتبه نشود.

تولد جريان اصلاح طلبي در راستاي تولد آن درسطح ملي ازسال ٧٦بود در استان خوزستان مديريت سياسي اين جريان ازهمان ابتدا بدست تيم همكار در دانشگاه شهيد چمران وبطور انحصاري بدست مجمع مدرسين دانشگاه كه شامل افرادي چون دكتر پيش بين،صفايي مقدم،دكتربخشنده ،قميشي،مموئي ،دكتر نشان ،جهانتاب ،كيانوش راد وزراء نژاد و ... بود افتاد .

بعد از استيلاء اين مجمع بر مقدرات جريان اصلاح طلبي در استان كانال انحصاري ارتباط با حلقه تصميم ساز در مركز بعهده ايشان بوده وفرايند انتصابات وتصميم سازي كلان براي استان از اين حلقه عبور مي كرد وبيشتر استانداران ومديران كل با مشورت اين مجموعه انتخاب مي شدند.اين حلقه وظيفه بالانس سياسي واجتماعي واقتصادي در استان را بعهده داشته وبيشتر وزارتخانه ها امور خود را با ايشان هماهنگ مي كردند.

بعد از انتخابات مجلس ششم وشوراي شهر اول قدرت اين لابي فزوني گرفته وقدرت تأثير گذاري اين مجموعه زيادتر شده وعناصري از آنها وارد بدنه اجرايي دولت در مركز و در پست هاي محلي شدند اما به موازات قدرت گرفتن اين جماعت جريان اصلاح طلبي عربي در استان بويژه شهر اهواز شكل گرفت كه محوريت فعاليت خود را مطالبات حقوق شهروندي و قومي قرار دادند.

اين جريان بعلت تراكم مطالبات بر زمين مانده تاريخي در مدت بسيار كوتاه چنان وسعتي گرفت كه تمامي كرسي هاي شوراي شهر اهواز را تصاحب كرده وتمامي رقيبان قدّر خود را از ميدان بدر كرد و چون اين جريان يك نماينده هم در مجلس داشت و اين نماينده در بسياري ازموارد با طرحهاي نمايندگان انحصاري اصلاحات استاني همراهي مطلوب رانداشت و بر پيگيري ويژه مطالبات قانوني محلي سواي مطالبات كلان ملي اصرار داشت و تا حدودي اطمينان توده ها را جلب كرده بود وشوراي دوم هم گام هاي مؤثر در بهبود چهره شهر برداشته بود و در عين حال جناح اصولگرا نيز احساس مي كرد علاوه بر رقيب سنتي خود(اصلاح طلبان)رقيب قدرتمند ديگري نيز بنام (وفاق)در عرصه سياسي استاني أضافه شده اقدام به محدود سازي فعاليت اين گروه ومتوجه نمودن اتهامات واهي به ايشان شد. اقداماتي چون مسئله سي دي ها،حكم قضايي تخريب سپيدار دستگيري هاي مكرر برخورد با مراكز فرهنگي و ...كرد و عوامل مرتبط با كانونهاي قدرت با عنوان اينكه ما بايد در راستاي فعاليتهاي احزاب سراسري اصلاح طلب و اولويت هاي دولت در مقابله با اصولگرايان تاكتيك را از اولويت مطالبات محلي به مطالبات دمكراتيك ملي تغيير بدهيم موجبات انشقاق را در مجموعه منسجم فعالان عرب ايجاد كردند ومجموعه اَي تحت عنوان آفاق متولد شد كه بيشترين هماهنگي را با مجمع مدرسين دانشگاه را داشت وسهم ناچيزي هم دراستانداري زمان اقاي معين گرفتند.

بعد از پايان عمر مجلس ششم و دولت اصلاحات بساط وفاق و آفاق و بيش از ٣٠مؤسسه فرهنگي عربي برچيده شد. اما مجمع مدرسين دانشگاه همچنان باقي ماند وقدرت نسبي خود را حفظ كرد .وبا مأيوس شدن تعداد زيادي از فعالان عرب در قالب اصلاح طلبي متأسفانه عده اَي معدود كج راهه راديكاليسم را پيمودند ومشكلاتي را براي استان ايجاد كردند كه ميدان مانور فعاليت فعالان عرب رابسيار محدود ساخت و اولين متضرر آن خود بچه هاي عرب بودند كه مشكلاتي همچون رد شدن در گزينش ها،عدم ارتقاي سازماني ،حذف شبه مطلق از مديريت هاي كلان استاني و.. ازموارد ان است .

حال پس از گذشت سالها از اين ماجرا وتعديل در رفتار سياسي بسياري از فعالان عرب وحاكميت عقلانيت بر اكثر گروههاي فعال عرب وتمركز بر رفع مشكلات استاني و انسجام نسبي بر اين امر سناريويي شبيه به آنچه در سالهاي نه چندان دور رقم خورد در حال شكل گيري است كه فضا را بر فعالان عرب ببندد ومساحتي را براي گروههاي راديكال آنهم با توجه به مشكلات جمهوري اسلامي درمنطقه پر آشوب باز كند كه بنده اين اقدامات را در راستاي رقابتهاي جناحي ارزيابي مي كنم كه هيچ اهميتي به لزوم حفظ وضرورت تاكيد بر ارامش وامنيت اين خطه از ايران اسلامي ندارد وفقط بدنبال حفظ موقعيت وبرتري جناحي است.

جاسم شديدزاده التميمي