يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۳ | Sunday , 08 June 2025
کد خبر: ۱۷۱۲۵
تاریخ انتشار: ۲۲:۰۳ - ۰۲ اسفند ۱۳۹۵

رویای یک انقلاب عظیم علمی /محمدرضا رضائی


همانگونه که می دانیم اولین دانشمندانِ نوعِ بشر ، عموماً با سطح نسبتاً پایینی از علم آشنایی داشتند و به عنوان مثال در حوزه ی علوم تجربی ؛ علم آنها معمولاً شامل مجموعه ای از اطلاعات علمی با زمینه های مختلف علمی شامل ریاضی، فیزیک ، نجوم ، علوم زیستی ، شیمی و امثالهم بوده یا به عنوان مثالی دیگر علمای علوم انسانی نیز مجموعه ای که شامل شاخه های مختلف علوم انسانی می باشد را به عنوان مجموعه ی دانش خود به همراه داشتند .
رویای یک انقلاب عظیم علمی /محمدرضا رضائی
با پیشرفت علم و افزایش سطح دانش و یافته های بشر ، دیگر تک تک دانشمندان نمی توانستند به طور هم زمان بر آخرین یافته ها در چندین رشته ی علمی مختلف تمرکز کنند و عملاً زمینه ی انشقاق علوم و شاخه شاخه شدن آن پیش آمد و لذا مطالعه ی سیر تاریخی تکامل علوم، تخصصی شدن رشته های علمی و ظهور شاخه های جدید از یک ریشه را نشان می دهد که این وضعیت ، حتی تا به امروز نیز استمرار دارد . لیکن همانگونه که تخصصی شدن و انشقاق شاخه های علمی توانسته زمینه ساز پیشرفت های علمی فراوانی گردد ، گاهاً برای درک رویدادهای جدیدِ علمی نیازمند همگرایی علوم و دانشمندان رشته های مختلف علمی هستیم .

به عنوان مثال توجه به خواص شیمیایی مواد و عناصر مختلف که ناشی از تمایز آرایش الکترونی آنهاست ، نیازمند آشنایی با ساختار و آرایش الکترونی اتم هاست که دانش آن ، عمدتاً در حیطه ی علم دانشمندان فیزیک است و چه بسا این قبیل همگرایی ها نشانه ای از گرایش نهایی مخلوقات به یک مبداء و کمال مطلق باشد . ایده ی طرح شده در ذیل نیز ، اگر بتواند به واقعیت بپیوندد ، مصداق دیگری از مواردی است که نشان می دهد همانگونه که تخصصی شدن علوم می تواند راه کار مناسبی جهت پیشبرد مرزهای نوین علوم باشد، بعضاً همگرایی و مشارکت دانشمندان نیز می تواند در مواردی ، درک مفاهیم جدید را تسهیل و مسیر دست یابی به زندگی راحت تر را برای بشر فراهم نماید .

همانگونه که می دانیم توده های اجسام از تجمع ذرات سازنده های آنها شکل می گیرند و این ذرات نیز به وسیله ی نیروهای بین ذره ای در کنار یکدیگر نگه داشته می شوند ، لذا بر همین اساس ، به نظر می رسد نیروهای بین مولکولی یا بین ذره ای می توانند نقش عمده ای در شکل گیری بافت های مختلف بدن موجودات زنده داشته باشند . همچنین همانگونه که می دانیم تاثیر نیرو بر یک جسم یا ذره را می توان به دو شکل تصور نمود . اول اینکه فرض کنیم آن نیرو ، به واسطه ی یک عامل دارای اراده و تصمیم مثل انسانی که سعی می کند جسمی را هل بدهد ، به ذره یا جسم ثانوی وارد شود و دوم نیز اینکه ، آن نیرو ، بدون اراده و تصمیم یک عامل واجد اراده و به وسیله ی یک عامل خودبخودی مثل نیروهای ناشی از تاثیر میدان های انرژی به ذره ی ثانوی اثرگذاری کند . همچنین می دانیم که نیروهای نوع دوم فوق الذکر ، خود به چهار دسته تقسیم می شوند که عبارتند از :

1-    نیروهای جاذبه ی گرانشی ناشی از وجود میدان های گرانشی :

برد موثر این قبیل میادین انرژی و اثرگذاری آنها به شکلی است که نیروی جاذبه ای ناشی از تاثیر سازوکار گرانشی ، به لحاظ بعد مسافت ، بسیار زیاد و تا فواصل دور دست می باشد . ولی برای اثرگذاری ملموس و محسوس آنها به نحوی که اثر آنها قابل توجه باشد ؛ لازم است که جرم ذرات کنش کننده ی نسبت به هم ، واجد ارقام بسیار بزرگ باشد .

2-    نیروهای جاذبه و دافعه ی الکتریکی ناشی از وجود میدان های الکتریکی :

این نیروها زمانی ظاهر می شوند که ذرات دارای بار الکتریکی در مجاورت هم و در میدان انرژی یکدیگر قرار گیرند . نیروهای ناشی از تاثیر خواص الکتریکی ذرات ، به لحاظ شدتِ اثر ، بسیار بزرگتر از نیروهای گرانشی می باشند ولی برد موثر اثرگذاری آنها ، بسیار کمتر از گونه ی گرانشی است . در واقع شعاع موثر تاثیرگذاری میدان های الکتریکی ، نسبت به میدان های گرانشی بسیار کوتاه هستند .

3-    نیروهای جاذبه و دافعه ی مغناطیسی ناشی از وجود میدان های مغناطیسی :

این نیروها زمانی ظاهر می شوند که ذرات دارای خواص مغناطیسی در مجاورت هم و در میدان انرژی یکدیگر قرار گیرند . نیروهای ناشی از تاثیر خواص مغناطیسی ذرات ، همانند نیروهای الکتریکی بوده و به لحاظ شدتِ اثر ، بسیار بزرگتر از نیروهای گرانشی می باشند ولی برد موثر اثرگذاری آنها ، بسیار کمتر از گونه ی گرانشی است . در واقع شعاع موثر تاثیرگذاری میدان های مغناطیسی نیز همانند میدان های انرژی الکتریکی ، نسبت به میدان های گرانشی بسیار کوتاه هستند ولی برد اثرگذاری میدان های انرژی الکتریکی و میدان های انرژی مغناطیسی تقریباً همانند یکدیگر است .

4-    نیروهای جاذبه ی هسته ای ناشی از وجود میدان های انرژی هسته ای :

برد موثر این قبیل نیروها بسیار بسیار کوتاه و در حد ابعاد هسته ی اتمها می باشد. لیکن به لحاظ شدت و قدرت نیروهای مربوطه، این نیروها بسیار قوی می باشند به نحوی که ذرات دارای بارهای الکتریکی همنام را در فضای بسیار بسیار کوچکی بنام هسته ی اتم نگه داشته و بر نیروهای دافعه ی عظیم بین پروتون های هسته غلبه می کنند.  بنابراین این قبیل میدان های انرژی اولاً بسیار بسیار کوتاه برد هستند و ثانیاً نیروهایی بسیار بسیار قوی را باعث می شوند .

همانگونه که می دانیم در فرآیند نحوه ی تاثیر این نیروها بر مولفه های درگیر ، کافی است مولفه ی تحت تاثیر یا همان ذره ، در میدانِ اثرِ جسم ثانوی که عامل مولد میدان است قرار گیرد و پس از آن ، فرآیند تاثیرگذاری به صورت خودبخودی آغاز شده و ادامه می یابد . مثلاً اگر یک جرم آسمانی از فاصله های خیلی دور به ، به یک ستاره نزدیک شود به محض اینکه جرم مذکور به حوزه ی عمل و تاثیرِ میدان جاذبه ی ستاره برسد ، بلافاصله و بدون تاخیر ، تحت تاثیر میدان جاذبه گرانشی ستاره موردنظر قرار می گیرد و تاثیر نیروی جاذبه را بر خود احساس می کند .

به نظر می رسد ، فرآیند خلقت هر موجود زنده ای ؛ از اولین مرحله تا ابد ، تحت تاثیر برخی از نیروهای چهارگانه ی فوق الذکر است . همانگونه که می دانیم در فرآیند آمیزش جنس مذکر و مونث از هر گونه ی جانوری ، چه اسپرمِ جنس نر و چه تخمک جنس ماده ، هر دو ، فاقد شعور ، اراده و قدرت تصمیم گیری و حتی غریزه هستند و بخصوص می دانیم که هیچ اراده ای نیز از بیرونِ سیستم تولید مثل ، به اسپرم یا به تخمک تحمیل نمی شود و به آنها دستور نمی دهد که چه کاری بکنند و لذا با این اوصاف به نظر می رسد تنها عامل هدایت این دو مولفه (یعنی اسپرم و تخمک) به سمت یکدیگر و اختلاط و جفت شدن آنها با هم ، صرفاً عاملی نظیر سازوکار میدان های انرژی چهارگانه ی فوق الذکر و ایجاد یک یا برخی از نیروهای خودبخوی چهارگانه ی مذکور است . از طرفی دانش ما نسبت به نیروها ی یاد شده به ما می آموزد که با توجه به مشخصات اسپرم و تخمک که دارای جرم اندک و ابعاد بسیار بسیار بزرگ ( نسبت به ابعاد هسته ی اتم ها ) هستند لذا تنها نیروهایی که می توانند در این فرآیند تاثیرگذاری نمایند می بایست احتمالاً از نوع نیروهای مغناطیسی یا الکتریکی باشند و بنابراین به نظر می رسد اسپرم و تخمک انواع جانوران ، می توانند به عنوان ذراتی که دارای بار الکتریکی یا خواص مغناطیسی می باشند ؛ قلمداد گردند . بررسی سوابق مطالعات دانشمندان علوم زیستی نیز نشان می دهد که اسپرم ها و تخمک های جانوران دارای خواص الکتریکی است و لذا نیروهای موثر بین آنها همان نیروهای الکتریکی است . همچنین پیش از این نیز شنیده ایم که ارتباط سلسله اعصاب جانداران با مرکز کنترل بدن ( مغز ) از طریق ارسال پیغام های الکتریکی و تاثیر میدان ها و نیروهای الکتریکی شکل می گیرد و لذا این فرض که برخی ذرات حیاتی بدن به عنوان ذرات باردار تلقی شوند چیز عجیب یا جدیدی نیست .

از آنجائیکه تجمع توده ای ذرات سازنده ی هر جسم منجمله بافت های مختلف بدن جاندران ، قطعاً تحت تاثیر نیروهای جاذبه ی بین ذرات مربوطه است لذا می توان گفت که همین نیروهای جاذبه ای که عمدتاً از نوع نیروهای جاذبه ی الکتریکی هستند ، در فرآیند تشکیل اولیه ی بافت و ساختار این اجسام نیز نقش تعیین کننده ای دارند . در واقع علاوه بر تاثیر پارامترهای زیستی در تشکیل بافت های بدن جانوران که تبیین آن در حوزه ی دانش و تخصص دانشمندان زیست شناس است ، به لحاظ دیدگاه علم فیزیک ، نیروهای الکتریکی بین ذرات به عنوان بخشی از عوامل موثر در فرآیند شکل گیری، رشد و توسعه ی بافت های زنده ؛ ایفای نقش نموده و بخش مهمی از فرآیند تشکیل بافت یدن جانوران را تکمیل می کنند .

 همانگونه که در زمان تشکیل یک بلور نمک طعام و همینطور در زمان تشکیل یک بلور شکر و نیز در زمان تشکیل یک تک بلور ژرمانیوم یا سیلیسیوم که امروزه در صنایع الکترونیک کاربرد فراوانی دارد ، نوع ذرات سازنده ی بلورها و مشخصات ابعادی و الکتریکی آنها در نحوه ی تشکیل ساختار بلورین آنها ایفای نقش می کند و امروزه با شناخت از جزئیات ذرات سازنده ی این مواد می توانیم فرآیند تولید این بلورها را تحت کنترل درآوریم ، احتمالاً بتوان به طریقی نسبتاً مشابه و با شناخت از خصوصیات فیزیکی ذرات تشکیل دهنده ی بافت ها و نیز با اطلاع از خصایص زیستی این ذرات که با مشارکت دانشمندان علوم زیستی و حتی شیمی دانان قابل شناسایی و دست یابی است ، احتمالاً بتوان فرآیند تشکیل بافت های زنده را تحت کنترل و اختیار گرفت و در محیط های تحت کنترل به تولید اندام های مورد نیاز معلولان ، مجروحان و بیمارانی که برخی از اعضای بدن شان از کار افتاده ، اندام مورد نظر را تولید نموده در اختیار آنان قرار داده و دوباره این افراد را به زندگی بازگرداند. برای اینکار کافی است به سوالاتی از این دست پاسخ بدهیم . اینکه :

1-    یک ارگان خاص از یک جنین چه موقع تشکیل می شود و کدام شرایط محیطی در فضای رحم مادر برای تشکیل آن ارگان ، زمینه ساز تشکیل ارگان مذکور را فراهم می کند ؟

2-    ترتیب شکل گیری بافت های مختلف بدن یک جنین تابع چه قانونی است و شرایط لازم برای تشکیل و تولید آنها چگونه است ؟

3-    به عنوان مثال آیا می شود فرآیند تشکیل استخوان به عنوان یک ماده نسبتاً سخت را همانند فرآیند تشکیل بلور مواد بلورین فرض کرد و آن را تحت کنترل درآورد ؟

4-    چه خصوصیتی و چرا باعث می شود که برخی از اعضای جنین نسبت به سایر اعضاء و اندام ها زودتر تولید شوند ؟

5-    خصوصیات الکتریکی ذرات سازنده ی هر یک از اندام های جانداران چگونه است و چه نقشی در تشکیل، تکثیر و رشد آن دارند ؟

6-    و هزاران سوال دیگر .

و نهایتاً در صورت دست یابی به رموز این معما دیگر شاهد زندگی افراد دارای نقص عضو در جوامع بشری نخواهیم بود .                  

 

محمدرضا رضائی

1/12/95
نظرات بینندگان
آخرین اخبار