آراس - حسین کربلایی
مناقشات سیاسی-اجتماعی ایران را میتوان به کارزار بازی شطرنج بین دو رقیب نابرابر در تملک و استفاده از ابزارهای مازاد بر بازی شطرنج، تشبیه کرد. اما عدم تدبیر در مرحله "شروع بازی"، توجیه بردار نیست.
بازی شطرنج را به سه مرحله ی اساسی "شروع بازی یا گشایش"، وسط بازی و آخر بازی تقسیم میکنند که درهریک از این مراحل، تاکتیک ها و سبک های متفاوتی را بکار میگیرند. هدف از مرحله ی "شروع بازی" در شطرنج، گسترش اولیه ی نیروها برای ورود به "کارزار اصلی"، برنامه ریزی برای بسیج قوا و کنترل یا تسخیر خانه ها و خطوط مهم توسط مهره ها است.
پس از انتخابات اخیر مجلسین ایران و برتری نسبی اصلاحطلبان بر رقیب مورد حمایت حاکمیت، و برتری قطعی آنان نسبت به سه دوره ی گذشته، آنان را میشد به مهره ی سفید صفحه ی شطرنج ایران تشبیه کرد که ابتکار عمل در "شروع بازی" را میتوانستند بگونه ای بکار گیرند که با موفقیت این مرحله را بپایان رسانده، موفقیتهای نسبی مراحل بعدی را پایه ریزی کنند. اما لب_لباب مرحله ی "شروع بازی" در اصل اول نهفته است:
در شروع بازی به فکر مات کردن رقیب یا گرفتن مهره ی اصلی او نباشید، بلکه فقط به گسترش مهره های خود توجه نمایید.
رقابت بر سر ریاست مجلس نهم، برای اصلاحطلبانی که سالها در این بازی نبودند و اینکه مهره ی سفید این بازی شدند، میتوانست با یک "شروع بازی" زیبا و هوشمندانه ادامه یابد که با ورود به بازی کاذب "هل من مبارز" رقیب برای کرسی ریاست مجلس، عملا اصل اول مرحله ی "شروع بازی" را زیر پا گذاشتند و وارد مناقشه ای نابرابر شدند!
اگر انتخاب رییس مجلس از بین عارف یا لاریجانی، با مدیریت و هوشمندی هدفگذاری و تدبیر میشد، حیثیتی و مهم نبود کدام انتخاب شوند.
اما بی تدبیری اصلاح طلبان در ورود به بازی اصولگرایانی که تا یکماه پیش لاریجانی را از خود نمیدانستند و اکراه از پذیرشش در لیستهای انتخاباتی داشتند، باعث اجماع و سنگر بندی مبتنی بر لاریجانی توسط اصولگرایان شد که در این راه با بکارگیری ابزارهای بیشتر، جذب حداکثری مستقلین و نیز اعتدالیون لیست امید را نیز پیشه کردند. لذا انتخاب ریاست مجلس بسیار حیثیتی و تاثیرگذار شد.
اینک اصلاح طلبان اگر بازنده ی این "شروع بازی" باشند، فارغ از مشکلات ادامه ی بازی، به لحاظ روانی از جانب افکار عمومی قشر حامیان خود، دچار یاس و سرخوردگی شده، اراده برای حمایت های میدانی بعدی را سست خواهند یافت. و اگر پیروز شوند نیز فرصت گسترش نیروها را از دست داده، در حالت "آچمزی" قرار میگیرند، و از همین آغاز، درگیر جدالی نابرابر با پشتیبانی جناح رقیب شده، جنگی فرسایشی را شاهد خواهند بود.
اصلاحطلبان این "شروع بازی" را با بی تدبیری باختند، چه دکتر عارف رییس مجلس شود و بی گسترش مهره ها و گشایش، وارد جنگ فرسایشی شوند، و چه دکتر لاریجانی رییس شود، که عملا فرصت ابتکار ادامه ی بازی را به رقیب مهره سیاه داده، برتری روحی روانی جامعه ی پشتیبان را از دست میدهند و برای کارزار بعدی باید دوباره تلاش کنند.
اینک پیروزی نسبی در انتخابات مجلس دهم را با ندانم کاری و عدم تدبیر در برنامه ریزی تشکیلاتی، به تصمیم و نتیجه ای از پیش باخت-باخت تبدیلش کرده ایم! و مغرورانه یا فرمان تاخت میدهیم یا دستور شمارش "خود خائن کرده ها"!
با ورود به صحنه ی رقابتی که بازی راست بود، شرایط بگونه ای شده که چه دکتر عارف رییس مجلس شود و چه شکست بخورد، شکستی برای اصلاحات در این مرحله رقم خورده است! اولی شکستی است استراتژیک و دومی شکستی حیثیتی-استراتژیک. اصلاحات در بازی شطرنج مجلس دهم، "شروع بازی" را باخته، آغاز میکند، زیراکه اهداف خود را دسته بندی و زمان سنجی نکرد!
تنها روزنه ی کاهش آثار این خطای تاکتیکی، بدست آوردن کرسی های هیئت رییسه و ریاست کمیسیونهای اصلی خواهد بود.
حسین کربلایی-8خرداد95