با شمام حداقل آزاده باشید/ نوشتاری از رحمان بهمنی

با این عنوان که استاندار خوزستان بجای اینکه به مشکلات مردم رسیدگی کنه و به قطعی برق و آب برسه در حال شکم چرونی و مهمانیه

شریعتی رو مدت زمان زیادیه که میشناسم.از سال ۸۶ و دفتر خیابون پهلوان. هیچوقت ازش چیزی نخواستم و هرگز برای من کاری نکرده که خودم رو مدیونش بدونم و الان بخوام ازش دفاع کنم.اگر اشتباهی بکنه اصلا قایل به چشم بستن بر خطاش نیستم...اما دور از مردونیگه که الان در مقابل ناجوانمردی ها سرم رو بندازم پایین سکوت کنم.

تصور می کنم اگر در طول انقلاب در خوزستان مدیران و مسئولان به اندازه اون، وقت برای بهبود شرایط استان می ذاشتن وضع امروز ما این نبود.
بعد از استاندار شدنش یادم میاد یک بار اون رو برای جلسه ای در حدود ساعت یک نیمه شب توی استانداری با ده دوازده نفر دیگه ملاقات کردیم، جلسه که شروع شد دختر بچه ای تقریبا سه ساله رو توی اتاق جلسه دیدم. دختری مو مشکی با چشایی درشت و وق زده با یه روسری قرمز که گوشه ی اتاق جلسه وول میخورد. از دوستم پرسیدم این بچه اینجا چیکار می کنه؟ گفت که معمولا دکتر تا نیمه های شب در استانداری میمونه و کار می کنه و وقتی خونه میره اغلب اوقات بچه هاش خوابن. دخترش نیایش چند وقته خیلی بی تابی میکنه برای دیدن پدرش و گاهی ناچار میشن اون رو بیارن استانداری تا باباش رو ببینه...

شاید خودش راضی نباشه که این رو بگم اما در جلسه ای با مدیرکل بهزیستی استان اون که از کمبود کمکهای مدیران استانی گله داشت، می گفت که شریعتی از روز اول کارش حقوقش رو بطور کامل داده به بهزیستی، این رو هم به چشم خودم دیدم و شنیدم که چه قبل و چه بعد استاندار شدنش اغلب غذاش رو هم از خونش براش میارن...

و اما این عکس مال مدتها پیشه،حدود تیرماه امسال در آبادان و مفطح جشن عروسی ...

بعضی وقتها یادم میره اینجا ایرانِ و از همه بدتر اینجا خوزستانِ...در این سرزمین آریایی ناجوانمردی برخی به حدی رسیده که برای زدن مخالفاشون از هر ابزاری استفاده می کنن.
دو زار معرفتم خوب چیزیه.البته که اعتراض حق مردمِ،باید اعتراض کنن و حقشون رو مطالبه کنن وگرنه در به همین پاشنه میچرخه.اما تخریب استاندار در این وضعیت اونهم به این بهانه اگر نامردی نیست پس چیه؟

آهای
با شمام
حداقل آزاده باشید.
مردانگی خیلی وقته توی این مرز پرگوهر کمیابه.
انتظار ندارم لوطی باشید.
اما دو زار انصاف داشته باشیم.