
حالا دیگر همه چیز به روال قبل برگشته و تب و تاب رسانه ها هم خوابیده است. مرگ چهار کولبر سردشتی در زیر آواری از بهمن و فقر، به همین راحتی فراموش شد. مرگ دردناک آنها می توانست تلنگری باشد تا شاید مسئولان وزارت رفاه به خود بیایند و برای این گروه محروم مانده، حداقلی از رفاه و حقوق شهروندی را قائل شوند، اما با گذشت چند هفته از مرگ آنها، هم رسانه ها، هم مسئولان وزارت رفاه و هم خیلی از مردم، زندگی تلخ کولبرهای باغیرت را از یاد برده اند.
به گزارش «بهداشت نیوز» هنوز هم در زیر شلاق سرد کوهستان های برف گرفته و در گردنه های صعب العبور، کولبرها جانشان را کف دستشان می گذارند و به دل مرگ می زنند. آن هم نه برای اینکه پولدار و خوشبخت شوند، بلکه فقط به این خاطر که بتوانند نان همان روزشان را تامین کنند و خانواده شان از گرسنگی تلف نشود.
هیچ آمار رسمی از کولبرها در اختیار نیست. هنوز نمی دانیم که چند نفر در طول روز، اجناس قاچاق را به کول می کشند و در بین دو خط مرزی جابجا می کنند. استان های آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه، بیشترین تعداد کولبران کشور را دارد.
هر ساله چندین نفر از این کولبران هم بر اثر شلیک مستقیم و یا به دلیل مخاطرات جوی کشته می شوند. گفته می شود بیشترین میزان مرگ کولبرها در مریوان، سردشت، اشنویه، بانه و نوسود اتفاق می افتد.
چندی قبل، عبدالکریم حسینزاده، نماینده مردم نقده و اشنویه در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد که هر سال بین ۵۰ تا ۱۰۰ کولبر جانشان را از دست میدهند؛ کسانی که بین ۱۰ تا ۷۰ ساله هستند.
نه بیمه، نه رفاه و نه حق زندگی
اگر حداقل امکانات رفاهی برای کولبرها، فراهم شود ، هیچ کدام از کولبرها دوست ندارند که در دل مسیرهای خطرناک، اجناس قاچاقی مثل تلویزیون، کولر و حتی یخچال را به دوش بکشند تا نان شبشان تامین شود.
فقر درآمدی در کردستان، بالای ۹۰ درصد تخمین زده می شود. یعنی درآمد بیش از ۹۰ درصد مردم استان کردستان به گرد پای تورم هم نمی رسد. حتی احمد میدری، معاون رفاهی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی هم چندی قبل خبر داد که فقر چندبعدی استان کردستان به ۴۵ درصد می رسد. فقر چندبعدی یعنی اینکه چه بخشی از جامعه به خدمات زیرساختی مثل برق، مسکن و آموزش دسترسی ندارند.
بدیهی است که وقتی ۹۰ درصد مردم یک منطقه، درآمدی زیر خط فقر داشته باشند و ۴۵ درصد آنها حتی به امکانات ابتدایی هم دسترسی نداشته باشند، در این حالت برای آنها چاره ای جز کولبری نمی ماند.
بیشترین کمکی که وزارت رفاه در حق این کولبران انجام داده، واریز یارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی است که این یارانه، کفاف یک روز زندگی یک خانواده چند نفره را هم نمی دهد.
دیروز هم رسول خضری، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس پیشنهاد داد که حداقل، امکان حمل بار کولبران با موتور یا گاری را فراهم کنند و مبالغ اخذ شده از آنها صرف بیمه این قشر شود.
خلا حمایت های گسترده رفاهی از کولبرها باعث شده که آنها گزینه ای جز کولبری، پیش رویشان نباشد. در بین کولبرها، کودکان کم سن و سال، سالمندان و معلولانی پیدا می شوند که تاوان کم کاری نهادهای حمایتی مثل وزارت رفاه را با مرگشان، پس می دهند.
اگرچه مقابله با قاچاق باید در دستور کار همه نهادهای مسئول قرار بگیرد، اما اینکه مبارزه با قاچاق از ضعیف ترین قشر جامعه شروع شود، پاک کردن صورت مساله و چشم پوشی از مشکلات رفاهی کولبران است. علی یونسی، دستیار ویژه رئیسجمهوری در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی هم چندی پیش همین مساله را تایید کرد و یادآور شد: «مبارزه با قاچاق به معنای منع کولبری در مناطق مرزی نیست.»
امر بدیهی این است که مبارزه با قاچاق باید از سرشاخه های اصلی قاچاق در کشور شروع شود، نه اینکه با کولبرانی که خود، قربانی قاچاق و فقر هستند، مبارزه شود. تقلیل سطح مقابله با قاچاق به مقابله با کولبران، رسما به معنی نادیده گرفتن ریشه های اصلی قاچاق است.
وزارت رفاه، درگیر مسائل حاشیه ای است
اگر نهادی مثل وزارت رفاه به وظایف ذاتی اش عمل می کرد، قطعا شاهد گسترش روز افزون کولبری در نقاط مرزی کشور نبودیم. این وزارتخانه بجای حل مسائل اساسی و بنیادین اجتماعی در کشور، سرگرم حاشیه هایی است که دردی را از مردم دوا نمی کند.
این وزارتخانه اصرار دارد که در حوزه سلامت، تولیتی موازی با وزارت بهداشت راه بیندازد، در حالی که بهداشت و درمان، حوزه تخصصی این وزارتخانه نیست. همین حاشیه ها و ورود به مسائل غیرتخصصی باعث شده که وزارت رفاه از وظایف ذاتی اش اش مثل حمایت از کولبرها غافل بماند.
جالب است که معاون این وزارتخانه، حتی آمار فقر چند بعدی در استان کردستان را هم دارد، اما کاری برای کولبرهای محروم این استان انجام نمی دهد. حمایت از بنگاهداری تامین اجتماعی و تخصیص ندادن سهم درمان کارگران، مخالفت با تجمیع بیمه ها که به نفع اقشار محروم جامعه تمام می شود و سنگ اندازی در مقابل طرح تحول سلامت که برای اولین بار در طول تاریخ نظام سلامت، پرداختی از جیب بیمار را به زیر شش درصد رسانده است، از جمله اقدامات ضدرفاهی و حاشیه ساز وزارت رفاه است که باعث شده این وزارتخانه، دیگر وقت، انگیزه و انرژی برای رسیدگی به طبقات محرومی همچون کولبران نداشته باشد.