به گزارش آراس ؛ عبدالحسن مقتدایی استاندار سابق خوزستان و هرمزگان و نماینده سابق مردم در مجلس شورای اسلامی که اخیراً برای کاندیداتوری ریاست جمهوری اعلام آمدگی کرده است طی یادداشتی انتقادی به طرح مسائلی مهم در خصوص حق انتخاب مردم پرداخته است.
تصدی مسئولیت و به تبعِ آن دستیابی به قدرت در حکومتهای مردمسالار ( دموکراتیک) بر اساس رأی مستقیم و غیر مستقیم مردم و در چارچوب قوانین جاری میسر خواهد بود و عامل تعیین کننده در چنین حکومت هایی هیچ عاملی به جز نظر و رأی مردم نخواهد بود.
مردم و مراجع قانونی دو عامل اصلی و اساسی در مسیر تصدی مسئولیت و دستیابی به قدرت هستند اما از ظرفیت تعیین کنندهای تحت عنوان « معتمدان مردمی » نیز نباید غفلت ورزید زیرا اگرچه این افراد از جایگاه و موقعیت قانونی برخوردار نیستند، اما به دلیل تأثیرپذیری و پیروی مردم از آنها در اینکه چه کسی به قدرت دست یابد و بالعکس، نقشی مؤثر ایفا می نمایند.
نوع دیگری از حکومتها، حکومت استبدادی است؛ در این دسته از حکومتها جایگاه حائز اهمیتی برای رأی و نظر مردم وجود ندارد و هر فردی قدرت را در اختیار داشته باشد به نیابت از مردم و با این تصور که آنها از قدرت تشخیص و تصمیمگیری برای سرنوشت سیاسی- اجتماعی خود برخوردار نیستند نقش قیم آنها را به شکل مستبدانه بر عهده گرفته و هر آنچه که خود اراده می کند انجام میدهد.
شاید بتوان نوع دیگری از حکومت ها تحت عنوان « حکومت وکیل الرعایایی » را نیز در حکومتها گنجاند، در این نوع حکومت باز هم برخی افراد خود را در باطن قیم و صاحب اختیار مردم میدانند ولی آنچه در باطن آنها میگذرد را در ظاهر به صورت ملایم، خیرخواهانه و مهربانانه نشان میدهند، اگرچه هدف این دسته افراد نیز ارائه خدمت است اما باز هم اگر دقیق و بیطرفانه، زاویۀ دید آنها را بررسی نمود میتوان به این نتیجه رسید که رأی و نظر مردم در حکومت های وکیل الرعایایی نیز برای متولیان امور اهمیت چندانی ندارد.
« معتمدان مردمی » در حکومتهای دموکراتیک مجموعهای از افراد مورد وثوق، معتبر و محل رجوع مردم در راستای تبادل نظر، مشورت و نتیجهگیری نهایی هستند اما در حکومتهای وکیل الرعایایی فردی که داعیه وکیل الرعایا بودن را دارد خود را به شکل غیرمستقیم بر مردم تحمیل میسازد و باور نادرستی تحت عنوان اینکه مصلحت خود را نمی دانند به آنها القا مینماید.
اگر بپذیریم مردم ایران به عنوان کشوری با ماهیت حکومتی دموکراتیک پس از چند دهه تمرین دموکراسی و رأی دادن به مرحله ای از توسعه یافتگی تفکر، شور و شعور اجتماعی رسیدهاند که مصلحت خود را تشخیص دهند قطعاً مجموعۀ معتمدان مردمی و همچنین مجموعه افرادی که خود را مهربانانه، وکیل الرعایا و متولی امور مردم پنداشتهاند نیز باید به این باور رسیده و اجازه تصمیمگیری مستقل و غیر متأثر از سلایق و دیدگاههای خود را به مردم بدهند.