يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۳ | Sunday , 08 June 2025
کد خبر: ۱۵۴۶
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۵ - ۰۶ خرداد ۱۳۹۵

داستان جابجایی مقتدایی و وزارت کشور:یاد آور «گرگم و گله می برم»!

تا ببینیم دولت دکتر روحانی و وزیر محترم کشور، دست از لجاجت و غرور خود بر می دارند و با بازگشت مقتدایی به اعتماد سازی روی می آورند، یا با انتخابی دیگر، خود زنی و فرصت سوزی می کنند و در ذهن مردم خوزستان همان «گرگ داستان گله بر» خوزستان می مانند.
آراس : علی میلاسی - سردبیر قلم امروز

در یک بازی محلی که از قدیم در بیشتر قوم پارس رایج بودبه نام « هل، هل گرگ چم بری» یعنی، ای گرگ چه می خواهی ببری. آن هم می گفت» « گرگم و گله می برم».

 نگهبان و یا چوپان هم می گفت، «نمی گذارم، نمی بری». بازی به این روش بود که پنج نفر یا بیشتر، به صورت دایره، نزدیک هم می نشستند و یک نفر به عنوان نگهبان، ایستاده که دستش روی سر نشسته ها و یک نفر به عنوان گرگ به حلقه نشسته ، حمله می کرد و نگهبان هم به دور حلقه می چرخید و با لگد به گرگ، از آن ها پاسبانی می کرد و اگر در غفلت و کم کاری نگهبان، گرگ به سر و یا کمر یکی از حلقه ی نشسته می زد، به عنوان شکار و طعمه، از دایره خارج می شد.

داستان خوزستان و مقتدایی را می توان از نوع بازی سیاسی همان بازی پیشینیان، « گرگم و گله می برم» و اگر آن حلقه چند نفره بازی قدیمی را، آب، نفت، گاز، خاک، نیشکر، کشاورزی، و... بدانیم، در این مدت 30ماه مدیریت دکتر مقتدایی، فقط توانست نگهبان خوبی از این حلقه باشد.

در روزی که دولت، سفری به کرمان داشت و در آنجا، دو پروژه آبرسانی به کرمان و یزد -آب بری از خوزستان و چهارمحال بختیاری- را کلید زد و سپیده دم همان روز، معاون وزیر کشور در اهواز از نامه برکناری، «ببخشید، بازنشستگی» استاندار خوزستان رونمایی کرد، حتی اگر برای دولت، این دو اتفاق تصادفی بود، ولی وقتی آن ها را کنار هم بگذاریم، به همان داستان قدیمی و بازی سیاسی امروز «چه می خواهی ببری» می رسیم.

مهم تر این که، شرایط فعلی خوزستان به گونه ای نبود که دولت دکتر روحانی- که قرار بود نگاه ویژه ای به خوزستان داشته باشد!- مناسب تغییر مقتدایی بداند.

زیرا در این زمان 30 ماهه ی مدیریتی، وی، باشناختی که از خوزستان داشت و آگاه به آسیب ها ، مشکل ها و داشته ها و ظرفیت ها، همین که به حفظ شرایط موجود، دست می زد و جلوی آسیب ها و بحران های استان را می گرفت، برای مردم نیک و پسندیده بود.

 اگر دولت احساس می کرد که وجود مقتدایی به عنوان متمرد و سرکش ، به آسانی زیر بار دستورات سفارشی نمی رفت و یا برای آن چند نفر سهم خواه، سهمی نمی داد، اما همین که با حرکت ها، تدابیر و اقدامات، مردم را برای تحمل مشکل ها و کمبود ها باخود همراه می کرد، افتخار بزرگی برای دولت روحانی بود.

 اگر وزیر احساس می کرد که مقتدایی برای آن ها خطرناک، اما برای خوزستان مُسکن و آرام بخش بود. همین که که حلقه ی نشسته داستان ما احساس می کردند که دست نگهبان روی سر آن هاست و در حمله ی گرگ، عکس العمل نشان می دهد و حتا به زبان هم می گفت، «نمی گذارم ببری...» برای خوزستانی ها کاری بزرگ و ارزشمند بود.

 در این شرایط حاکم بر استان، اگر خود رحمانی فضلی هم، استاندار خوزستان شود، تا بخواهد به شناختی از خوزستان برسد و آسیب های آن را بشناسد، یک سال وقت نیاز است و برای کمتر از یک سال باقی مانده به دوره ی 4ساله دکتر روحانی، زمان خیلی کمی است برای کار.

در این وقت اندک چه کاری می تواند برای خوزستان پر درد و آسیب دیده انجام دهد. مرهم کدام دردش می تواند باشد. اگر هم گزینه ی بومی بیاید، به طور حتم، با اتوبوسی از همراه، دستیار، مشاور ، وکیل و ... می آید. ان ها را کجای استان- و به  قول امروزی ها کجای دل مان - جای به دهیم.

پس بهتر است وزیر محترم کشور، با توجه به زمان کم تا پایان دوره اول دولت و در ابتدای سال که تخصیص بودجه به استان و در پیش رو بودن انتخابات مهم ریاست جمهوری و شورای اسلامی در سال 96 است، و مهم تر این که از نظر مردم منطقی و عقلانی تر آن است که با نگاهی به وضعیت فعلی استان استراتژیک خوزستان و در این مدت باقی مانده، فرصتی برای آزمون و خطا نیست و بسیار دلیل پیدا و پنهان دیگر، بهترین راهکار به توافق رسیدن به دکتر مقتدایی و بازگرداندن او به استانداری است.

این خواست مردم و حرکت دولت می تواند سود دو سویه ای داشته باشد. برای دولت دکتر روحانی این است که در برکناری استاندار، باریزش رای زیادی روبرو شده بود و آن نگاه ویژه ای که دولت از آن صحبت می کرد، مردم با این جابجایی، به عنوان یک شعار نگاه می کردند. که با بازگشت دکتر مقتدایی، هم رای بر می گردد و هم مردم خوزستان نگاه مثبتی به ان شعار پیدا می کنند.

مردم نیز با رفتن مقتدایی به این ذهنیت رسیدند که استاندار در برابر انتقال و برداشت آب از کارون، مخالف و مقاومت و مقابله می کرد، که به همین دلیل او را برکنار کردند تا به راحتی دست به این کار بزنند، و یک حس بدبینی در بین مردم بوجود آمد، که با بازگشت مقتدایی، اعتماد به دولت نیز بر می گردد.

تا ببینیم دولت دکتر روحانی و وزیر محترم کشور، دست از لجاجت و غرور خود بر می دارند و با بازگشت مقتدایی به اعتماد سازی روی می آورند، یا با انتخابی دیگر، خود زنی و فرصت سوزی می کنند و در ذهن مردم خوزستان همان «گرگ داستان گله بر» خوزستان می مانند.

نظرات بینندگان
آخرین اخبار