
آراس؛ مروری بر ادبیات موجود توسعه، نشان از تحولات وسیع و عمیق از مفهوم توسعه در طول تاریخ دارد. در واقع، این مفهوم از بدو پیدایش تا کنون تکامل گسترده ای یافته و از مفهومی صرفا اقتصادی به مقوله ای جامع و در برگیرنده ابعاد اجتماعی، اقتصادی و شخصیتی جامعه تبدیل شده است. به عبارت دیگر، طبق تعاریف موجود اگرچه تأمین معیشت و برخورداری از رفاه مادی شرط لازم و بدیهی برای توسعه است ولی در کنارآن تقویت شخصیت (فردی و اجتماعی) جوامع، عزت نفس و رهایی از وابستگیهای مادی و قیود اجتماعی – سیاسی (آزادی در همه ابعاد) نیز از اجزاء لاینفک توسعه یافتگی محسوب می شوند.
شاید بیان هوزلیتز (Hoselitz) از مفهوم توسعه مناسب ترین تعریف برای جامعه ی کنون ایران باشد که: "توسعه اقتصادی، فرآیندی است که اگر قرار است در جامعه ریشهدار گردد باید به صورت وسیع و عمیق نفوذ نموده و بنابراین بر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی آن تاثیر گذار باشد. به عبارت دیگر، توسعه اقتصادی نه تنها شامل تغیر در تکنیک های تولید بلکه شامل تغیر جهتگیری در هنجارها و ارزشهای اجتماعی نیز میگردد”.
در واقع تحولی مثبت در ساختار و شرایط اقتصادی جوامع نخواهد افتاد مگر آنکه پیش از آن تحولاتی در بینش ها و ارزش های جامعه رخ داده باشد. جوامعی که با محرک هایی غیر از عقل و اندیشه ی انسان (مثل فروش نفت و منابع طبیعی) رشد اقتصادی را تجربه کرده اند در واقع رفاهی کوتاه مدت و موقتی را سپری می کنند. اگر قرار است رشد و رفاهی بلندمدت و پایدار در جامعه حاصل شود باید نگرش و نگاه جامعه نسبت به دنیای مادی، به انسان و به جایگاه انسان در این دنیا نگرشی کاملاً مثبت و پذیرفته شده باشد. یعنی فرایند توسعه تحولی است در درون انسان که نمود بیرونی آن رشد و پیشرفت در همه ابعاد زندگی از جمله اقتصاد (رشد اقتصادی) است.
اما نیل به توسعه با همین نگاه وجود سه پیش نیاز را ضروری نموده است:
الف: اولین پیشنیاز فرآیند توسعه در جامعه وجود خواست توسعه در بین مردم و بخصوص در بین رهبران و تصمیم گیران جامعه میباشد.
ب: پیشنیاز دوم، آمادگی جامعه برای پرداخت هزینه های توسعه است. در مسیر توسعه ممکن است ساختارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، سنتی و برخی نگرش ها و ارزش هایی که کُند کننده فرایند توسعهاند یا مانع آن می شوند نیاز به حذف، تغییر اساسی و یا اصلاح داشته باشند. اگر جامعه در مقابل این تحولات مقاومت کند، تلاش در نیل به توسعه بی اثر یا کم اثر خواهد بود.
ج: پیشنیاز سوم، تجهیز جامعه به ابزار دستیابی به توسعه است. بدون تردید عقل انسان عامل منحصر به فرد جوامع در تسلط بر طبیعت و محیط پیرامون و نهایتاً توسعه است. بنا بر این جوامع باید بیشترین تلاش را برای بهرهمندی از خردمندان و دانشمندان جامعه در گسترش مرزهای دانش در همه ابعاد نموده تا از طریق بکارگیری یافته های علمی و حل مجهولات موجود در طبیعت و جامعه، زمینه تسلط و به خدمت گرفتن آنها را برای رفاه بیشتر و رفع نیازهای مادی و معنوی جامعه فراهم نمایند. می توان نتیجه گرفت که عقل انسان تنها ثروت خدادادی است که جوامع می توانند با توسل به آن، منابع طبیعی را به فعل در آورده تا در جهت رفاه و رفع نیازهای مادی و معنوی خود استفاده کنند.
سه پیشنیاز فوق، تحولاتی نگرشی-فلسفیاند. به عبارت دیگر، توسعه فرآیندی انسانی و نرم افزاری است. درواقع، توسعه فرایندی این جهانی است که طی آن انسان با دیدگاه غیرتوسعه ای یا ضدتوسعه ای به انسانی با دیدگاه توسعه ای تبدیل می شود. پس میتوان گفت که توسعه یک فرایند اخلاقی و تربیتی و بنابراین زمان بر است.
بنابراین برای نیل به جامعه ای توسعه یافته، سیاستگزاران و تصمیمگیران باید با بهرهگیری از بهترین ابزار و لوازم رسانه ای نگرشهای توسعه ای را در کوتاه ترین زمان ممکن در جامعه گسترش دهند. با به بهرهگیری از ابزارهای پیشرفته ی ارتباط جمعی، فرایند توسعه سریعتر، کم هزینهتر و وسیع تر خواهد شد.
همانگونه که ملاحظه می شود برای نیل به تربیت توسعه، رسانه ها و ابزار ارتباط جمعی و تکنولوژی های آموزشی و نیز دستگاه های فرهنگی نقش محوری، اساسی و بیبدیل پیدا می کنند. درواقع تنها با بهرهگیری صحیح و مناسب از وسایل ارتباط جمعی و رسانه ها و همه ابزار فرهنگساز و تأثیرگذار بر تربیت جامعه (رادیو، تلویزیون، کتاب، مجلات، روزنامه ها، اینترنت و به خصوص شبکه های اجتماعی در شرایط فعلی) است که میتوان در جهت تبدیل رفتارهای غیرتوسعه ای یا ضدتوسعه ای به رفتارهای توسعه ای حرکت کرد تا به اهداف فراگیر توسعه در یک جامعه نائل شد.
سید مرتضی افقه / عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز