سخنى با هنرمند سياستمدار/مسعود كنعانی

همگان مى دانند كه در تفكر محيط زيستى بنده و هموندانم ، ذات انسان و كرامت انسانى او در اولويت است و هيچ اعتقاد و التزامى به گروهها و جريانهاى سياسى نداشته و البته بصراحت بگويم از بازيهاى مهوع اين جريانات نيز بيزارم!

مسعود کنعانی معروف به خادم النخیل در پاسخ به مطلب نوشته شده توسط استاد چوپان(سخنی با خادم النخیل) جوابیه ای را به پایگاه خبری آراس ارسال کرده است.متن جوابیه بدین شرح است: جناب استاد چوپان عزيز با عرض سلام و اداى احترام ديرگاهى است كه بامدادان وقتى چشم بر جهان بيدارى مى گشايم، با پيامى مهرآگين از جانب استادى فرهيخته روبرو مى شوم و جان تشنه ام را در فراوانى پلشتى هاى اين روزگاران به جامى از فحواى دلنوشته هاى دلنشين استاد و همشهرى ام سيراب و سرمست مى سازم. اقرار مى كنم كه بارها ، نوشته هاى مهرآفرين حضرتعالى اكسير آرامش و طمأنينه برايم بوده اند و در زمانى كه جور زمانه و نامراديهاى روزگار اين خسته جان را به عصيان دعوت كرده است، عنان كلام شما تسكين دهنده و قرار اسب رميده جان خسته ام بوده است! اما به ناگاه اين سلسله پاره شد و نگاهم به مرقومه ايى از جانب استاد و همشهرى نازنينم افتاد كه اين كمترين را سزاوار تازيانه هاى نقد و ملامت خود يافته است و شگفتا ،نادانسته به اوصافى متصف نموده ايد كه هرگز در مرام و مشربم راهى نداشته و ندارند!؟ استاد بزرگوارم؛ جور استاد به ز مهر پدر و از ملامت ها و گزند نقد شما گله ايى نيست و هر آن چه را كه بايد از خرمن تجربه و دانش فراوان پاك نهادى چون حضرتعالى بستانم ، مطمئن باشيد به گوش جان پذيرايم و سرلوحه گفتار و كردارم خواهم داشت اما بپذيريد كه در نقد ، اندكى نيز از دايره انصاف گامى فراتر بنهاده ايد! سالهاست كه من و شما و ديگر دلسوزان زيست بوم خوزستان از دردى مشترك ناليده ايم، به هر كس و هرجا درد خود را فرياد كرده و بسيارى از درب ها را كوبيده ايم . فرموده ايد كه بنده و جمع ديگرى از فعالان محيط زيست ،در دام سياست پيشه گان افتاده ايم ، اما نفرموده ايد كه جايگزين چيست؟ چهار سال عمر اين دولت رو به اتمام است و نپرسيده ايد كه كدام يك از حرفها و مطالبات بحق شما را اجابت كرد و يا حتى زحمت شنيدن را به خود داد؟ نپرسيده ايد جايگاه واقعى سازمانهاى مردم نهاد در دولت مدعى حمايت از حقوق شهروندى كجاست و چه مكانيزمى براى تحقق مطالبات و رونق بخشى به آزاديهاى مدنى بصورت واقعى و نه دكوراسيونى تدبير و اتخاذنموده است؟ نپرسيده ايد كه چرا به دامن روحانيت پناه آورده ايم و مگر فقط از يك روحانى مورد ادعاى شما در خواست استمداد كرده ايم؟! نپرسيده ايد ، كه در ديدارهاى بقول شما خصوصى اصرار و درخواست مصرانه فعالان محيط زيست از روحانيت معظم چه بوده است؟(كه به وظيفه و مسئوليت شرعى خود در قبال اين ظلم و جنايت آشكار عمل كنند) و بسيارى از نپرسيده هاى ديگر كه در وقت خود ذكر خواهد شد استاد ارجمندم؛ ما اگر از مواضع محيط زيستى حضرت آيت الله دكتر حيدرى جانبدارى مى كنيم ،تنها به دليل اين است كه صداى آلام و دردهاى خويش را از حنجره ايشان شنيده ايم و البته كه به ديگران نيز شرح درد معروض داشته و هنوز به انتظار مصلحت سنجى ها نشسته ايم. همگان مى دانند كه در تفكر محيط زيستى بنده و هموندانم ، ذات انسان و كرامت انسانى او در اولويت است و هيچ اعتقاد و التزامى به گروهها و جريانهاى سياسى نداشته و البته بصراحت بگويم از بازيهاى مهوع اين جريانات نيز بيزارم! لذا به شما و ساير ناظران و منتقدان معروض مى دارم كه در چارچوب قوانين اساسى و جارى كشور و بر پايه حقوق انسانى و شهروندى خود و تحت زعامت و ولايت رهبرى معظم انقلاب اسلامى كه بصراحت و با دورانديشى حفاظت محيط زيست را امرى همگانى و مربوط به آحاد ملت قلمداد فرموده اند و مردم را به نظارت بر كار مسئولين در اين زمينه فراخوانده اند ،همچنان و با قوت و قاطعيت مطالبه گر حقوق حقه خود در زمينه انتقال ظالمانه آب،آلودگى شديد آب و هوا،بيكارى،معضل ريزگردها و جنايت خشكاندن تالابها و نابودى نخيلات و ... خواهيم بود و در اين زمينه دست همكارى و هميارى همه شخصيتها و بزرگان استان از هر طيف و جناحى را به گرمى مى فشاريم. كسانى كه گرفتار دام و قيد احزاب و گروهها نيستند و مصالح مردم مظلوم ،محروم و زجر كشيده خوزستان عزيز را قربانى مصلحت سنجى ها و مصالح مقطعى دسته و طيف و گروه خود نمى خواهند، اين عرصه و آن ميدان....بسم الله ارادتمند -مسعود كنعانى(خادم النخيل)