آراس_سرویس سیاسی: در ادامه این گفت و گو می خوانیم: از طرفی، اکبر ترکان نیز مصاحبهای داشته که در آن به چند و چون خرید و فروش نفت در زمان احمدینژاد و در دولت اشاره کرده است.
معاون اول رئیس جمهور گفته است: «شما کشور را به ته دره بردید و ما آن را چند پله از ته دره بالا آوردهایم اما هنوز در دره است.
آمار تورم، رکود و درآمد سرانه مردم در سال 91 آنقدر بد بوده که هرچه تلاش میکنیم نمیتوانیم خرابکاری آقایان را جبران کنیم.» سیاستهای غلط و البته احساسی محمود احمدینژاد و دوستانش باعث شد ایران با مشکلات فراوانی روبرو شود. حسن روحانی دولتی را تحویل گرفت، که هیچ شباهتی به دولت زمان صلح با بالاترین درآمد نفتی بین تمام دولتهای ایران، نداشت. درآمدها و خرجهای بیحساب، سیاست خارجی بسته همراه با تحریمهای کمرشکن میراث احمدینژاد برای دولت تدبیر و امید بود. شاید به قاطعیت بتوانیم بگوییم وقتی حسن روحانی وارد کارزار انتخابات شد فکر نمیکرد با چنین وضعی روبرو باشد.
شیخ دیپلمات بر این باور بود که میشود با کمیکار و تلاش دوباره کشور را در مسیر واقعی خود قرار داد اما وقتی قدرت را به دست گرفت دید با چه وضعی روبه رو است. جهانگیری گفته است: «در زمان دولت احمدینژاد بخشهای صادرات نفت، تجارت و مبادلات بانکی ایران زیر ضربات شدید تحریمها در حال نابودی بود. پولهای ایران بلوکه شده بود و حتی در برخی موارد ایران مجبور بود مانند دوران قبل از اختراع پول مبادله کالا با کالا انجام دهد. مثلا نفت بدهد و برنج بگیرد.
اوضاع ایران شبیه دوره نفت در برابر غذای صدام شده بود. ایران نفت صادر میکرد و به جای پول آن کالا دریافت دریافت میکرد. صادرات نفت ایران نیز گام به گام در روند کاهشی به سمت صفر شدن حرکت میکرد».
تحقیر در زمان تحریم!
اکبر ترکان مدیرعامل مناطق آزاد تجاری نیز چند وقت پیش در مصاحبهای از نحوه تبادل نفت با کشورهای دیگر در زمان تحریمها پرده برداشت. او گفته است: اروپاییها در دوره تحریم نفت ما را نمیخریدند و هند و چین تنها خریداران نفت ما شده بودند. این دو کشور با شرایط بسیار استثنایی نفت را میخریدند و پول آن را نیز با فرمول بسیار تحقیرآمیزی در حسابهایی میریختند که بلوکه میشد. به عنوان مثال، در دولت گذشته، نفت ایران به چین فروخته شد اما پول نقد این نفت که 22 میلیارد دلار است، از سوی چین در یک حساب بلوکه شد. ترکان ادامه داده است: چینیها معادل این پول، به نسبت یک به یک دلار به ما وام دادند.
در این شرایط، اکنون 22 میلیارد دلار پول ما در چین وثیقه است، در مقابل، این کشور قرار بود 22 میلیارد دلار به ما وام بدهد که در ابتدای وام دادن، 4 میلیارد دلار را به عنوان سود وام کسر کرده و در ادامه، برای وامیکه به ما داده، 8 درصد نیز پول بیمه در نظر گرفته است. بیمه با این توجیه که اگر ایران نتوانست اقساط خود را بازپرداخت کند، این پول، بیمه باشد. او درباره هند نیز گفته است: «درباره هند نیز ما مجبور بودیم نفت خود را به قیمتهایی به این کشور بفروشیم.
هند پول نفت ما را دو قسمت میکرد؛ بخشی را به حساب یورویی و بخشی را به حساب روپیه واریز میکرد. آن پولی که به حساب یورویی واریز میشد، توقیف میشد، چون نمیتوانستیم با آن خرید کنیم. اما از پولی که در حساب روپیه قرار داشت، باید از هند و به قیمتهایی که خودشان میگفتند، کالای هندی بخریم. به این ترتیب، از امارات تا عربستان، قطر، چین و هند، منافع و ثروت این ملت دست یک عده چپاولگر بینالمللی از دست رفت».
سوال این است که آیا همه این مشکلاتی که دو سه سالی است به صورت واضح از فسادهای اقتصادی در دوره احمدینژاد پرده برداری میشود، در زمان خودش از دید نهادهای نظارتی مخفی بوده؟ چرا نمایندگانی که این روزها این اسناد را منتشر میکنند، در آن زمان حرفی نمیزدند؟ دور از انصاف است اگر بگوییم هیچ حرفی زده نشد یا حرکتی صورت نگرفت. با وجود مقاومتی که احمدینژاد در برابر نظارتهای مجلس داشت، نمیشد حرکت چندانی هم کرد.
ولی آیا نمیشد همانطور که ماجرای حقوقهای نجومیدر این دوره، به صورت گستردهای مطرح شد، در زمان احمدینژاد هم رسانهای میشد تا بشود مو را از ماست بیرون کشید؟ مردمسالاری در گفت وگو با نمایندگان سابق مجلس (مجلس نهم) به این سوالات پاسخ داده است.
یکدست شدن بدنه نظام، فضا را برای احمدینژاد باز کرد
کمالالدین پیرموذن، نماینده مجلس نهم درباره بسترهای مهیا شده برای تولید فساد در دولت احمدینژاد به مردمسالاری میگوید: احمدینژاد به نام عدالت زهر را در کام حقیقت ریخت. او به نام مهروزی خصم، کینه، دشمنی و به انزوا کشیدن نیروهای مورد وثوق را در کشور کلید زد. او به نام متمکن کردن مردم، فلاکت را برای تمامیاقشار ایران زمین به ارمغان آورد.
احمدینژاد به نام پاکدستی به یمن یاران غیر پاکدستش بزرگترین اختلاسها در تاریخ حکومت ایرانزمین را فراهم آورد. او ادامه میدهد: شعار آوردن پول نفت را در سر سفرههای ملت داد اما همه پولهای نفت را وارد جیبهای بابک زنجانیها و شرکای حامیخودش واریز کرد. احمدینژاد با بداخلاقی سیاسی و با توجه به ترویج محاسبات سرانگشتی، جای تحلیلهای اقتصادی و به روز سازمان برنامه و بودجه، این کشور را یک قرن عقب انداختند و دولت فعلی وارث سنگینترین بدهی تاریخی به ارث برده از دولت قبل شد.
این نماینده سابق مجلس ادامه میدهد: از همان شروع به کار دولت، زیر پوشش شعار پاکدستی شروع به حیف و میل کردند و باورسوزی را در ملت به خصوص در جوانان کلید زدند و با شروع تحریم با توجیه تحریم، هرآنچه که بعید نبود از این فرد و یاران به زندان رفته ایشان، بر گرده این ملت فراهم آمد.
او درپاسخ به این سوال که چه چیزی باعث شد اینقدر بیسر و صدا این فسادها صورت گیرد، نیز میگوید: یکدست شدن سران قوا و اینکه بدنه نظام به طور کلی اصولگرایی شده بود، باعث شد چنین اتفاقاتی رقم بخورد.با محدودیتهایی که برای روزنامهها و گروههای مرجع فراهم آمده بود، در کنار این یکدستی باعث شد، بسیاری از اقتصاد کشور حیف و میل شود.
او ادامه داد: از طرفی برخیها هم متاسفانه حتی او را در سطوح شخصیت مورد تایید امام زمان بالا آوردند و اینگونه کارها که در حق این مرد کم ظرفیت کلید خورد، باعث شد بنیان خیلی از باورها به هم بخورد و سمت و سوی اقتصاد کشور را به سمت سوداگری و مخالفت جدی با صنعت و تولید داخلی برد. این نماینده ادواری مجلس معتقد است خود مهمبینی رئیس دولت سابق باعث شد کشور به فسادهای متعدد آلوده شود وی در ادامه گفت: برنامهریزیهای احمدینژاد بیشتر بر مبنای تشویقهایی بود که در سفرهای استانی از طرف مردم نسبت به او صورت میگرفت. سرجمع همه اینها، آسیبهای فراوانی به سرمایههای نظام وارد کرد و باعث شد فساد در کشور به شکل عظیمیگسترده شود و حتی باورهای مردم نیز به مخاطره بیفتد.
نامه عدم کفایت احمدینژاد را امضا کرده بودیم
عابد فتاحی، نماینده مجلس نهم نیز درباره نحوه تعامل احمدینژاد با مجلس، به مردمسالاری میگوید: ما در اوایل مجلس نهم دوسال در خدمت آقای احمدینژاد بودیم. ایشان سبک خاصی در مدیریت داشت، ارتباطش با مجلس قانعکننده و خوب نبود، هیچ وقت قبول نداشت که مجلس در راس امور است. خودش را اصولگرا میخواند اما هر روشی را که بر اساس اصول بود، نمیپذیرفت.
از طرفی؛ بسیار پراکنده کار میکرد و به مسئولیت عمیقی که نسبت به ساختارهای سیاسی و ساختارهای تمدنساز ایران باید وجود میداشت، پایبند نبود. همه اینها باعث میشد ما شفافیت لازم را نداشته باشیم. این نماینده سابق مجلس درباره بابک زنجانیها که زاییده روش غلط مدیریت احمدینژاد بود، میگوید: در دوره احمدینژاد امثال بابک زنجانیها در کشور فاجعه آفریدند. کسانی که به برجام ایراد میگیرند و آن را ننگ برای کشور میدانند و تصور میکنند هیچ فایده ای برای کشور نداشته است، نمیدانند که قبل از برجام دچار مشکلات اقتصادی و سیاسی بدی بودیم که اگر ادامه پیدا میکرد الان معلوم نبود در چه وضعی به سر میبردیم؟
اما سوال این است که چرا نمایندگان مجلسی که این روزها علم افشای فسادهای دولت احمدینژاد را بلند کردهاند در زمان نمایندگیشان در مجلس نهم، سکوت اختیار کرده بودند. عابد فتاحی درباره کارهایی که مجلس نهم برای مقابله با احمدینژاد انجام دادند، میگوید: تنها کاری که ما توانستیم انجام دهیم این بود که 74-75 نفر از مجلسیان با شناختی که از بیبند و باریهای اقتصادی دولت احمدینژاد داشتیم، نامه عدم کفایت رئیس جمهور را امضا کردیم.
ما برای اینکه بفهمیم چقدر رئیس جمهور سابق از استانداردهای اقتصادی فاصله دارد، با یک سری اقتصاددانها جلسه گذاشتیم و آنها میگفتند سالهای زیادی زمان لازم است تا کشور به حالت عادی برگردد. او ادامه میدهد: اما مشکل اینجا بود که ما هرکاری هم کردیم افراد بیشتری این نامه را امضا نکردند.
گرچه همین تعداد امضا هم برای اقدام کافی بود ولی در نهایت وقتی به ارائه به صحن مجلس نزدیک شدیم، با وساطت مقامات بالای نظام، قضیه فیصله پیدا کرد و دیگر نامه به صحن راه پیدا نکرد. این نماینده ادواری مجلس میگوید: ما نمایندگان خیلی روی کارهای احمدینژاد حساس بودیم. درباره خیلی چیزها سوال میکردیم ولی هیچ جوابی نمیگرفتیم.
توجه روحانی به مجلس کم بود
او درباره تفاوتهای دولت احمدینژاد با دولت روحانی نیز میگوید: من به عنوان کسی که عدم کفایت احمدینژاد را امضا کردم معتقدم، روحانی هم نتوانسته برای ترفیع مشکلات اقتصادی، براساس وعدههایش موفق عمل کند. گرچه میدانیم مشکلات زیادی سر راهش بود. اما این روزها شاهد بالا رفتن تصاعدی قیمت دلار هستیم. فتاحی ادامه میدهد: مشکل اینجاست که در سال آخر مجلس نهم، نمایندگان خیلی سعی کردند با دولت روحانی ارتباط خوبی برقرار کنند اما خود دولت چندان مایل به این کار نبود.
دولت روحانی در خیلی از زمینهها خوب عمل کرد، مثل سیاست خارجی، مثل ارتباط با رسانهها و ... اما باید توجهش به مجلس را بیشتر میکرد. من بارها در مصاحبههایم میگفتم روحانی باید به مجلس توجه بیشتری داشته باشد نه اینکه مثل دولت احمدینژاد، به مجلس بیاعتنایی کند. او تاکید میکند: با همه این حرفها روحانی نتوانسته در حوزه اقتصادی چندان خوب ظاهر شود.
اینکه گفته میشود تورم را پایین آوردند، اتفاق مثبتی نیست. پایین آمدن تورم به راکد بودن اقتصاد مربوط است. اگر اقتصاد متحرک و پویا باشد، قطعا تورم هم بالا میرود. روحانی باید اقتصاد را پویا میکرد و بعد تورم را کاهش میداد تا متوجه میشدیم که واقعا توانسته اقتصاد را درمان کند یا نه.