سه‌شنبه ۰۷ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۰۵ | Tuesday , 29 July 2025
کد خبر: ۱۴۱۵
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۶ - ۰۴ خرداد ۱۳۹۵

تحلیلی بر آشفته بازار انتخاب استاندار خوزستان

اعتقاد ما این است که «بومی، ایرانی است و همه جای وطن جایگاه اوست»، البته اگر سهم خواهی را رها کرده و به دنبال انتخاب فردی شایسته و همراه با سیاست های دولت کریمه باشیم
بیش از ۱۳ روز از استعفا یا برکناری ناگهانی عبدالحسن مقتدایی، استاندار خوزستان، می‌گذرد؛ برکناری که بسیار شتاب زده و بدون برنامه صورت گرفت.

به گزارش آراس به نفل از  عصر اهواز، باتوجه به اخبار متعدد و ضدونقیضِ مختلف که چندی است در مورد عالیترین نماینده دولت در استان خوزستان مخابره می شود، به بحث انتخاب استانداری شایسته و توانمند با آگاهی و شناخت کامل از ظرفیت های بسیار عظیم و قابل توجه خوزستان می پردازیم و قطعا اعتقاد ما بر این است که «جای جای ایران متعلق به همه‌ ایرانیان متشکل از اقوام مختلف است» و همانگونه که من خوزستانی به عنوان یک ایرانی حق دارم در هرکدام از مناطق کشورم زندگی کنم و به فراخور مدرک، تخصص، تجربه، توان و علایق به کار و اشتغال در بخش‌های دولتی و خصوصی مشغول شوم، خوزستان نیز مستثنی از ایران نیست و قطعا متعلق به همه‌ ایرانیان است.

البته به نظر می رسد استفاده از نیروهای ساکن استان خوزستان در صورت دارابودن مدارک، توانایی، تخصص و مشخصه های لازم دیگر به دلیل آشنابودن با ظرفیت ها و استعدادهای این استان مطلوبتر می باشد، لذا نباید طوری رفتار کنیم که در ذهن هموطنان و به خصوص مسئولان ارشد نظام این موضوع به گونه ای نقش بندد که استان خوزستان منطقه ای جدا از ایران بوده و اگر فردی به سمتی همانند «استاندار خوزستان» از هموطنان غیرساکن استان منصوب گردید، این دیار دچار بحران و مشکلات مختلف می گردد.

قطعا به وجود آوردن این نگاه به استان، امر درستی نبوده و همه‌ می دانیم تمامی مردم ما به دنبال حل مشکلات و استفاده بهینه از امکانات و ظرفیت‌های خوزستان می باشند، فلذا به نظر می رسد نباید اجازه داد گروهی با انگیزه های مشخص و عریان و همینطور زیاده خواهی های همیشگی خود نسبت به تحمیل گزینه ای ناتوان به عنوان استاندار با استفاده از ابزار احزاب و گروه های سیاسی اقدام نمایند.

هرچند که با بررسی گزینه های پیشنهادی گروه های مدعی استفاده از نیروی بومی به این مطلب می رسیم که بعضی از این افراد که امروز برای تصدی پست حساس و مهم استانداری خوزستان مطرح هستند، چندین دهه است که تهران نشین بوده و حتی مدعیان و حامیان استفاده از اینها اکثرا مرکزنشین هستند و با نگاه منصفانه به بعضی از عزیزان اقوام مختلف ایرانی از جمله اصفهانی‌ها، خمینی‌شهری‌ها، یزدی ها و غیره که صدها سال است در خوزستان زندگی می کنند و در مقایسه با مدعیان بومی بودن پایتخت نشین، بسیار بومی تر و صاحب حق تر نیز می باشند، چرا که زندگی، سرمایه و داروندار خود را در استان خوزستان به کار گرفته و در تحمل فجایع و مشکلات خوزستان سهیم هستند ولیکن آن افراد مدعی به جز در زمان سهم خواهی ها و انتخابات ها، رنگ خوزستان و مشکلاتش را ندیده اند.

این روزها گروه های مختلفی در استان خوزستان با تعیین تکلیف برای دولت، گزینه های خود را اعلام می دارند و جالب این است که برای این درخواست، از کلمه «باید» استفاده و منت حمایت خود را برای پیروزی این دولت می گذارند و جالبتر این است که روحانی رای بسیار پایینی در انتخابات ریاست جمهوری از خوزستان کسب نمود و همه‌ این افراد در ستادهای دیگر مشغول فعالیت انتخاباتی بودند.

گروهی می گویند استاندار خوزستان باید عرب باشد، گروهی دیگر اصلاح طلب، دیگری می گوید اصولگرا و همینطور ده ها و شاید صدها اظهارنظرات غیرکارشناسانه‌؛ و البته گروهی که صرفا نگاه قومی دارند و طی یک تاکتیک نخ نمای سیاسی در استان خوزستان یک گزینه را صرفا برای استفاده به عنوان سپر بلا مطرح کرده‌اند، در خفا نزد گزینه های مطرح غیربومی رفته و رایزنی های مختلفی از جمله ارائه نام ۸ نفر از یک قوم خاص برای به کارگیری در سطوح عالی مدیریت استان انجام داده اند که به راستی وقتی اینگونه رفتارها را می بینیم، باید به حال زار این استان گریست و ناغافل یاد این شعر استاد شهریار می‌افتیم:
عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران / ساده‌ دل من که قسم‌های تو باور کردم
به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود / زآن همه ناله که من پیش تو کافر کردم

دیگر نکته‌ قابل توجه این است که این گروه ها هیچکدام دغدغه‌ توسعه خوزستان را از جهات مختلف مانند مشکلات عمرانی این خطه مظلوم و محروم ندارند و تنها به دنبال سهم خواهی خود هستند.

گروهی در خوزستان متاسفانه وقتی مطرح می گردد که استاندار بومی باشد، بلافاصله خواستار استانداری از قوم عرب یا لر خوزستان می باشند و برای آنها نیز فرق نمی کند که این شخص توانمندی‌ها و شاخصه‌های یک مدیر ارشد اجرایی را داشته باشد یا خیر؟! و جای سوال است که چرا نمی گوییم استاندار خوزستان یک فردی باشد که توان اجرایی بالا، نگرش مدیریتی کلان و حال از هریک از اقوام غیور ایرانی باشد.

و یا چرا دوستان اینطور القا می کنند که استان خوزستان فقط قوم لر و عرب است و تنها این قوم ها باید سهم در تمام مناصب استانی داشته باشند؟

با نگاهی اجمالی به گزینه‌های مطرح شده این گروه‌ها به راحتی می توان پی به اهداف و سهم خواهی‌های سیاسی و بعضا اقتصادی این جریانات برد.

به طور مثال ما در مردمان عرب خوزستان که از اقوام غیور ایرانی هستند، نخبگانی بسیار متعهد، مدیر، مدبر و ولایتمدار از سلایق مختلف سیاسی که نیازی به معرفی ندارند، را دارا هستیم. چرا باید فردی را مطرح کنیم که در دوره‌ مدیریت طولانی مدت خود در یکی از ادارات کل استان، وضعیت آن اداره  را به حالتی بسیار ضعیف رساند و در رتبه بندی کشور تنزل داشتیم؟! آیا بهتر نیست اگر قرار هم باشد که نگاه قومی داشته باشیم، حداقل از نیروهایی توانمند استفاده کنیم.

یا گروهی دیگر شخصی را در استان خوزستان مطرح کرده اند که در زمان تکیه‌ او بر حساسترین سمت «سیاسی و امنیتی» در خوزستان، ضعیفترین عملکرد ممکن را داشته که حاصل تدابیر و مدیریت ضعیف وی، حوادث و فجایع سالهای ۸۱ تا ۸۴ استان خوزستان بوده است. حال باید استاندار خوزستان و رئیس شورای تامین شود و اشخاص دیگر که اتفاقا از فرزندان بومی این استان زرخیر هستند، مطرح نگردند؟!

مگر در قوم لر که جمعیت عظیمی در استان خوزستان هستند و همیشه در وفاداری و دلدادگی به نظام جمهوری اسلامی ایران و ولایت مطلقه فقیه زبانزد خاص و عام بوده‌اند، نخبگان توانمندی ترجیحا از همفکران دولت نداریم؟

افراد ارزشمندی از نیروی ارزشمند سایر اقوام ایرانی استان خوزستان که از سرمایه های ارزشمند این مرزوبوم هستند، مطرح نگردند و تنها از برخی که جلوی چشم‌هایشان هستند، نام برده می شود.

قطعا اعتقاد ما این است که «بومی، ایرانی است و همه جای وطن جایگاه اوست»، البته اگر سهم خواهی را رها کرده و به دنبال انتخاب فردی شایسته و همراه با سیاست های دولت کریمه باشیم.

در پایان این نکته را یادآور شویم که استان خوزستان مهد «رادمردان» و «شیر زنانی» است که با توان بالای مدیریتی قادر هستند حتی در سمت هایی بالاتر از استاندار خوزستان و در جایگاه های وزارت و غیره انجام وظیفه نمایند.
نظرات بینندگان
آخرین اخبار