تنها راه حل، دلجویی کردن دولت از مقتدایی و بازگرداندن اوست

شانزده گزینه برای تصدی پست استانداری خوزستان!! چنانچه فرض شود هر گزینه دارای متوسط ده نفر حامی باشد که برای رساندن او به منصب استاندار خوزستان رایزنی کنند یعنی صد و شصت نفر در حلقه اصلی و صدها نفر در حلقه های ثانویه در تکاپو و هیاهو هستند! 

با یک گذر مختصر به شاخصه هایی که برای گزينش استاندار جدید اعم از قومیت؛ تقسیم پست های کلیدی و غیره مطرح است تنها می توان به یک خروجی رسید: خوزستان به زودی تبدیل به یک شرکت سهامی خواهد شد! همان هشداری که دکتر مقتدایی دو سال پیش داده بود! 

اگر قومیت عرب اصرار بر سپردن هشت پست کلیدی توسط استاندار جدید به منتخبان آن ها دارد؛ اگر ستاد انتخاباتی روحانی در خوزستان مشابه همین انتظار را دارد؛ اگر شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان به دنبال استاندار نمودن راس این شورا است همه و همه دال بر این نکته است که زندگی اجدادمان را خواب اصحاب کهف دگرگون کرد و زندگی ما را خواب این روزهای اندیشمندان خوزستان! 

استاندار جدید اگر با این شرایط به کاخ سفید بلوار فلسطین برسد در وهله نخست میانگین ده نفر از مدیران کلیدی تغییر میکنند؛ آن ده نفر اگر هرکدام سه مدیر از زیر مجموعه خود را تعویض کنند سی مدیر میانی هم تغییر میکند! 

در وهله بعد باید با همان احزابی که دکتر مقتدایی به آنها رسمیت بخشید و حال دم از عدم تعامل او با آنها می زنند؛ با ستادها و شوراها و انجمن ها رایزنی و گفتگو کند شاید به تعاملی برسد که بتواند کار خود را به دور از جنجال و حاشیه انجام دهد!

پروژه های عمرانی تعریف شده در دوره دکتر مقتدایی که با نظارت شخص وی در حال اجرایی شدن بودند بر اساس برنامه ریزی و سبک سنگین کردن داشته ها و نداشته ها توسط دکتر مقتدایی؛ مقرر بود به اتمام برسند که معقولانه نگریسته شود به بهره برداری رساندن آنها توسط استاندار جدید غیر ممکن خواهد بود! 

استاندار جدید مانند دکتر مقتدایی نیست که انتخاب خود را مدیون هيچ گروه و جناحی نباشد بنابراین علاوه بر بازی دادن جناح خود همزمان باید با سایر جناح ها بجنگد! هزینه تسحيلات این جنگ هم از جیب مردم خوزستان پرداخت خواهد شد!

برگزاری انتخابات سال آینده ریاست جمهوری و شوراهای شهر در استاني مانند خوزستان خود یک ماراتن است! تا ستادها تشکیل ؛فرصت ها و تهدیدها شناسایی شوند و انتخاباتی سالم برگزار شود استاندار جدید چه بخواهد چه نخواهد از مردم نمره مردودی خواهد گرفت! به این ملغمه غیر بومی بودن یا تهران نشین بودن هم اگر اضافه شود عمق فاجعه بیشتر خود را نشان خواهد داد!

راه حل چیست؟ راه حل دلجویی کردن دولت از دکتر مقتدایی و بازگرداندن او است! اگر دکتر روحانی در سال آینده همین زمان قصد تبلیغ عملکرد خود در استان خوزستان را داشته باشد نیازمند دکتر مقتدایی است تا پروژه ها اتمام شوند؛ مصوبات شوراهای آموزش و پرورش؛ اشتغال؛ مبارزه با مواد مخدر اجرا و به نتیجه برسند تا بدین ترتیب کارنامه قابل قبولی در خوزستان داشته باشد و این دولت است که تصمیم میگیرد کاری که تجزیه طلبان نتوانستند انجام دهند را انجام داده و خوزستان را از خود و آرمان ها و اهدافش جدا کند یا با یک تصمیم هوشمندانه در دقایق آخر این بازی نتیجه را به نفع خود تغییر دهد.