
بعد از پیگیری های فراوان پایگاه خبری پل سفید و البته مجموعه استانداری خوزستان، بالاخره علیرضای ۷ ساله به همراه پدرش به دفتر استاندار دعوت شدند تا دکتر شریعتی از نزدیک با چند و چون اتفاق و حادثه ای که برای علیرضا و خانواده اش رخ داده باخبر شود.
علیرضا با پیراهن مشکی رنگ یا حسین و شلوار لی آبی رنگ و صندل هایی که به پا دارد وارد گیت حراست استانداری می شود و مامورین نیروی انتظامی که در گیت حاضر هستند بدون هیچ گونه سوال و پرسشی ما را به دفتر استاندار که منتظرمان است هدایت می کنند.
وقتی به دفتر استاندار می رسیم بدون معطلی اجازه ورود می دهد و به اتاق او می رویم، سریعا به پیشواز علیرضا و پدرش می آید، استاندار علت را جویا می شود و پدر علیرضا هم ماجرا را شرح می دهد و تماس های دکتر شریعتی برای هماهنگی با پزشکان مربوطه آغاز می شود.
علیرضا آرام و ساکت کنار دست پدر و درست روبروی استاندار نشسته است و دکتر شریعتی می خواهد که هر چه سریعتر عمل های ترمیمی صورت و دست های علیرضا بدلیل اینکه روحیه اش را در مدرسه از دست ندهد آغاز شود.
پدر علیرضا هم می گوید او نذر امام رضا است و شاید امام رضا او را محافظت کرده که در این حادثه او را از دست ندادیم.
استاندار به علیرضا و پدرش قول می دهد هزینه های درمان را تامین کند و هر چه سریعتر عمل های جراحی آغاز شود.پدر علیرضا هم گفت تلاشم را برای اجازه گرفتن از مدرسه و آموزش و پرورش برای مرخصی دادن به فرزندم انجام خواهم داد.
استاندار چند باری سعی می کند با علیرضا ارتباط برقرار کند و اسمش را می پرسد، اما علیرضا سرش پایین است و جوابی نمی دهد و از پدر می خواهد که موبایل او را بدهد تا بازی کند.
وقت خداحافظی اما قضیه فرق کرد و وقتی استاندار دستش را دراز کرد تا با علیرضا دست بدهد، علیرضا دست مردانه ای به او می دهد که باعث شگفتی می شود و از روحیه او هم ما به وجد می آییم، استاندار هم می گوید: نگران نباش پیگیر قضیه شما هستم.