يکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۰۳ | Sunday , 08 June 2025
کد خبر: ۱۰۴۸۹
تاریخ انتشار: ۱۹:۵۹ - ۲۰ مهر ۱۳۹۵

امام حسین (ع) و قیام کربلا در نگاه دیگران؛نوشتاری از مهدی آموزیان

ماه محرم آعاز شد و برپایی عزای سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) و یاران باوفایش در واقعه غم انگیز و پرمعنای کربلا نیز پرشور تر از هر سال آغاز گشته است.

شیعیان و دوستداران  اهل بیت ع به رسم هرساله، خود را مهیای برپایی بیرق های سیاه عزا در غم شهادت جانسوز سومین اختر تابناک امامت و ولایت و یاران باوفای ایشان مینمایند.
رود خونى که از شهیدان کربلاى معلى بر صحراى طفّ جارى شد، فرات حقیقتى گشت که جرعه نوشان عزت و آزادگى را از هر مذهب و مسلک و هر دین و آیین به قدر تشنگى سیراب کرد. در این مسیر هر اندیشمندى که صداى کربلا بعد از قرنها به گوشش مى رسد، از عظمت آن لب به اعتراف مى گشاید و از عظمت روح امام حسین(ع) مى نویسد. در این نوشتار مختصر، سخنان تعدادى از بزرگان و متفکّران جهان را در این باره مى خوانید.
ابن ابى الحدید

این دانشمند نامدار اهل سنت، مى نویسد: «سالار پرشکوه شکست ناپذیران روزگار و قهرمان کسانى که در برابر ذلّت و تحقیر سر فرود نیاورده، و به عصرها و نسلها درس جوانمردى و شرافت و مرگ پر افتخار را زیر سایه شمشیرهاى آخته داد، و آن را بر سازش با بیداد و فریب برگزید، پدر یکتاپرستان گیتى حسین(ع)، فرزند رشید على(ع) است. استبدادگران اموى به آن شخصیت تسخیر ناپذیر و یارانش امان دادند، امّا او بدان دلیل که نمى خواست در برابر ذلّت و بیداد سر خم کند، و نیز بیم آن داشت که اگر با پذیرش امان نامه کشته هم نشود، ذلّت بر او و دیگر آزاد منشان رهرو راهش از سوى «عبید» و دیگر خودکامگان سیاهکار و حقیر تحمیل گردد، مرگ پر عزّت و افتخار را بر زندگى ذلیلانه برگزید.»
علامه محمد اقبال لاهورى

علامه اقبال، اندیشمند، عارف و شاعر پر آوازه پاکستانى، بحق از مفاخر و اندیشمندان اهل سنت در قرون معاصر است.

از میان رهبران اهل سنت، این مصلح بزرگ اسلامى، بیش از دیگران به اهمیت زنده نگه داشتن محرم و عزادارى امام حسین اهتمام ورزید و این موضوع را با قلم و شعر مورد تأکید قرار داد. او در جاى جاى دیوان شعرخود از امام حسین (ع) و عشق او به حقیقت و لزوم پیروى از آن حضرت و آموزش آزادى و آزادگى از قیام وى یاد مى کند و سرانجام خود تصریح مى کند نه تنها آزادى بلکه:

رمز قرآن از حسین آموختیم  ز آتش او شعله ها افروختیم 

تار ما از زخمه اش لرزان هنوز  تازه از تکبیر او ایمان هنوز 

اى صبا! اى پیک دور افتادگان!  اشک ما بر خاک پاک او رسان (1)
چارلز دیکنز نویسنده انگلیسى مى گوید:

«اگر منظور امام حسین (ع) جنگ در راه خواسته هاى دنیایى خود بود، من نمى فهمم چرا خواهران و کودکانش را همراه خود برد؟ پس عقل چنین حکم مى کند که او به خاطر اسلام، فداکارى کرد (2)
جستیس آ. راسل، شاعر انگلیسى:

 «... آنها دهان مبارک امام را با شلاقهاى خود نواختند. اى بدنى که زیر پاى ستوران قرار گرفتى، این همان بدن پاکى است که بینندگان را مسحور مى کرد. خونى که از رگهاى مبارک ریخته و خشک شده معجونى آسمانى است که تاکنون هیچ چیزى با چنین رنگ الهى، رنگ نشده است. اى زمین برهنه و بایر کربلا که در روى تو نه علفى است و نه چمنى، براى ابد آهنگ حزن و آه تو بر تو پوشیده باد، چون که در سرزمین تو بدن پاره مقدس پسر فاطمه(س) افتاده است که روح خویش را به خدا تقدیم نمود (3)
موریس دوکبرى، مورّخ اروپایى:

«اگر تاریخ نویسان ما حقیقت روز عاشورا را درک مى کردند، این عزادارى را غیر عادى نمى پنداشتند. پیروان امام حسین(ع) به واسطه عزادارى براى امام مى دانند که زبونى و پستى و زیردستى و استعمار و استثمار را نباید قبول کنند؛ زیرا شعار امام و پیشواى آنان تن ندادن به ظلم و ستم بود. حسین در راه شرف و ناموس و مردم و بزرگى مقام و مرتبه اسلام از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویى هاى یزید نرفت. پس بیائید ما نیز شیوه او را سرمشق خود قرار داده و از ظلم یزیدیان و بیگانگان خلاصى یافته و مرگ با عزّت را بر زندگى با ذلّت ترجیح دهیم؛ این است خلاصه تعالیم اسلامى (4)

بارتولومو:
وى به مسئله اى تازه در تاریخ اشاره مى کند که از ارتباط ایرانیان با امام حسین (ع) حکایت دارد و آن این که نماینده امام حسین (ع) در پنج فرسخى کوفه در محلّى به نام «سلوجى» براى ایرانیان به زبان فارسى سخنرانى و حکومت یزید را براى آنها افشا کرد: «... از روزى که یزید به جاى پدر در دمشق نشست، فسق و فجور در دستگاه علنى شد،... درآمد بیت المال فقط صرف پرداخت مستمرى کسانى گردید که مى توانند وسایل فسق و فجور یزید را فراهم کنند. زنهاى بیوه و یتیمانى که شوهر و پدرشان در جنگ کشته شده اند، در بلاد گدایى مى کنند و هیچ کس به فکر تأمین زندگى آنها نیست. احترام خانواده نبوّت رفته،... امام حسین (ع) مشاهده مى نماید حکومت ظلم و فساد بزودى اسلام را از بین خواهد برد؛ از این رو تصمیم گرفت براى نجات اسلام از ظلم و ستم، اقدام کند (5)
 سلیمان کتانى: 

از دیدگاه این نویسنده، هنوز هم صداى خونخواهى حسین پس از قرن ها به گوش مى رسد: «اى معاویه... پسرت یزید با حسین بناى خشونت و بى رحمى را گذاشت، سرش را برید و به عنوان هدیه شیرینى به خواهرش زینب داد تا به کربلا بیاید و فریاد شیون از ناى شیعه و طرفدارانش بر آید که هنوز هم به خونخواهى حسین بلند است (6)
توماس کارلایل، مورّخ و فیلسوف انگلیسى:

«بهترین درسى که از سرگذشت کربلا مى گیریم این است که امام حسین (ع) و یارانش ایمانى استوار به خدا داشتند. آنها با اعمال خویش ثابت کردند که در مقام مبارزه حق و باطل، تفوّق عددى و کثرت عددى اهمیّت ندارد و پیروزى حسین (ع) با وجود اقلیّتى که داشت، باعث شگفتى من است (7)
جرج جرداق، دانشمند و ادیب مسیحى:

«آن غیرتمندى که تا این پایه به ناموس مردمان اهتمام مى ورزید و در حمایت از همسر و خانواده دیگران دمى از مجاهدت باز نمى ایستاد، چون در میدان رزم (طفّ) یکه و تنها ماند و از زخم شمشیر و نیزه و زوبین بر زمین نشست و اوباش کوفه و سربازان مزدور دستگاه حاکم را دید که از هر سو به سرپناه (خیمه) زن و فرزندانش حمله ور هستند، دست پولادین خونین بر آورد و ندا زد که: «هان اى نامردان! اگر دین ندارید، آزادگى را در زندگى فرو مگذارید (8)
فردریک جمس:

«درس امام حسین(ع) و هر قهرمان شهید دیگرى این است که در دنیا اصول ابدى عدالت و ترحّم و محبت وجود دارد که تغییر ناپذیرند و هم چنین مى رساند که هرگاه کسى براى این صفات، مقاومت کند و بشر در راه آن پافشارى نماید، آن اصول همیشه در دنیا باقى و پاپدار خواهد ماند (9)
مَهاتما گاندى (رهبر استقلال هند(

من زندگى امام حسین (ع)، آن شهید بزرگ اسلام را به دقّت خواندم و توجّه کافى به صفحات کربلا نموده ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستى از سرمشق امام حسین(ع) پیروى کند (10)

محمّد على جناح (رهبر بزرگ پاکستان(

هیچ نمونه اى از شجاعت، بهتر از آن که امام حسین (ع) از لحاظ فداکارى و تهوّر نشان داد در عالم پیدا نمى شود. به عقیده من تمام مسلمانان باید از سرمشق این شهیدى که خود را در سرزمین عراق قربان کرد پیروى نمایند(11)

لیاقت على خان (نخستین نخست وزیر پاکستان)

این روز محرّم، براى مسلمانان سراسر جهان معنى بزرگى دارد. در این روز، یکى از حزن آورترین و تراژدیک ترین وقایع اسلام اتفاق افتاد، شهادت حضرت امام حسین (ع) در عین حزن، نشانه فتح نهایى روح واقعى اسلامى بود؛ زیرا تسلیم کامل به اراده الهى به شمار مى رفت. این درس به ما مى آموزد که مشکلات و خطرها هر چه باشد، نباید ما از آن پروا کنیم و از حق و عدالت منحرف شویم(12)
ادوارد براوْن (مستشرق معروف انگلیسى)
آیا قلبى پیدا مى شود که وقتى درباره کربلا سخن مى شنود، آغشته با حزن و ألم نگردد؟ حتّى غیر مسلمانان نیز نمى توانند پاکى روحى را که در این جنگ اسلامى در تحت لواى آن انجام گرفت انکار کنند (13)
 ل. م. بوید:

در طىّ قرون، افراد بشر همیشه جرأت و پردلى و عظمت روح، بزرگى قلب و شهامت روانى را دوست داشته اند و در همینهاست که آزادى و عدالت هرگز به نیروى ظلم و فساد تسلیم نمى شود. این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین (ع)؛ من مسرورم که با کسانى که این فداکارى عظیم را از جان و دل ثنا مى گویند شرکت کرده ام، هرچند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است(14)
واشنگتن ایروینگ (مورخ مشهور آمریکایى)

براى امام حسین (ع) ممکن بود که زندگى خود را با تسلیم شدن اراده یزید نجات بخشد، ولى مسئولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمى داد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودى خود را براى قبول هر ناراحتى و فشارى به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنى امیّه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در ریگهاى تفتیده، روح حسین (ع) فناناپذیر است. اى پهلوان و اى نمونه شجاعت و اى شهسوار من، اى حسین(ع) (15) 
 توماس ماساریک:
گر چه کشیشان ما هم از ذکر مصائب مسیح مردم را متأثر مى سازند، ولى آن شور و هیجانى که در پیروان حسین (ع) یافت مى شود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد و گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین (ع) مانند پرکاهى است در مقابل یک کوه عظیم پیکر (16)
 ماربین آلمانى (خاورشناس)

حسین(ع) با قربانى کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیّت خود، به دنیا درس فداکارى و جانبازى آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگرى پایدار نیست و بناى ستم هر چه ظاهرا عظیم و استوار باشد، در برابر حقّ و حقیقت چون پرکاهى بر باد خواهد رفت (17)
آنتوان بارا (مسیحى، کتاب: حسین در اندیشه مسیحیت) (18)

 من در مورد زندگى و حرکت حسین (ع) بیشتر به بعد انقلابى شخصیت ایشان شیفته شده ام. آن حضرت در مرامنامه قیام خود اعلام مى کند: «انى لم اخرج اشرا ولا بطرا و لامفسدا و لا ظالما انما خرجت لطلب الاصلاح فى امة جدى»؛ من از روى هوسرانى و خوشگذرانى و براى افساد و ستمگرى قیام نکرده ام بلکه قیام من براى اصلاح در امت جدم و براى امر به معروف و نهى از منکر و حرکت براساس سیره جد و پدرم است. این روح انقلابى مى تواند کار معجزه آسا بکند اگر هر انسانى در هر زمان و مکان از آن برخوردار باشد و ما در سالهاى پیروزى انقلاب و عزت و افتخارات اخیر در ایران شاهد بودیم مردم و رهبران این کشور براساس این فلسفه حرکت خود را آغاز و با ظلم و استکبار مخالفت کردند و با تمام قدرت در برابر آن قیام نمودند. بعد دیگر شخصیت امام حسین (ع) که مرا شیفته خود کرده، تواضع ایشان در کنار روح انقلابى است این دو خصیصه نمى تواند در یک شخص جمع شود. تواضع از صفات و ویژگیهاى برگزیدگان خداست او در عین احساس عزت و آزادگى و سرافرازى در برابر دشمنان، تواضع خاص خود را دارد. این بعد عظیمى است که از ویژگى امام بشمار مى رود.

حماسه حسین (ع) تنها مختص سنى و شیعه و مسلمان نیست بلکه متعلق به هر مومن است؛ چنان که در حدیث آمده «انّ لقتل الحسین حرارةً فى قلوب المؤمنین لاتبرد ابدا».

در این حدیث نگفته فى قلب المسلم. بلکه هر انسان آزاده اى که به راه و رسم حسین ایمان دارد را شامل مى شود. از این رو، جهانیان و اندیشمندان وقتى از سیره حسین آگاه مى شوند شیفته آن مى گردند. همان طور که شیفته راه و مسلک على ابن ابى طالب(ع) شده اند.

وى، تشیع را بالاترین درجات عشق الهى معرفى مى کند و امام حسین(ع) را فقط متعلق به شیعه یا مسلمانان نمى داند بلکه متعلق به همه جهانیان مى داند و او را با عبارت «حسین گوهر ادیان» معرفى مى کند و در پایان، سخنش را با این عبارت به انتها مى رساند که «حسین علیه السلام در قلب من است (19)
والبته اگرچه اینها تنها بخش کوچکی از سخنان برخی از اندیشمندان غیر شیعی در خصوص شخصیت امام حسین (ع) و تصمیم تاریخ ساز ایشان است، اما بررسی این نوشته ها نشان دهنده این مهم است که حتی فارغ از تمامی احساسات و عشقی که در خون شیعیان و محبان راستین آن امام بزرگ نهفته است، عظمت فداکاری و تصمیم اباعبدالله و یاران با وفای ایشان آنچنان بزرگ و غیرقابل انکار است که نمیتوان منطق و عقل را بر تمجید آن بست. فارغ از تمامی احساسات خروشان و جوشش هایی که حتی شاید گاهی بوی مبالغه در خود داشته باشد، به راحتی میتوان این زیبایی را نمایان ساخت و دید که کار حسین ع در نگاه منطق و معنی کلام خود مصداق مبالغه ی واقعی است که اگر نبود پس این همه سال همگان را از مسلمان و غیر مسلمان وادار به اقرار عظمت کار خود نمیساخت. پس باید به شیعیان و دوستداران سرور و سالار شهیدان حق داد حتی اگر گاهی احساساتشان برای مولای سربریده شان جوششی داشته باشد فرای باور های عقلی، چراکه عظمت انقلاب حسین (ع) در کربلا خود از دایره عقل و منطق فراتر است.

* پى نوشت ها:

1-کلیات اشعار فارسى اقبال لاهورى، به تصحیح احمد سروش، ص 74 و 75.

2-رجبعلى مظلومى، رهبر آزادگان، ص 52.

3-همان، ص 53.

4-ابن مخنف، مقتل الحسین، ترجمه حجت الله جودکى، ص 74 ـ 75.

5-کورت فریشلر، امام حسین (ع) و ایرانیان، ترجمه ذبیح الله منصورى، ص 11 و12.

6- سلیمان کتانى، امام على مشعلى و دژى، ترجمه جلال الدین فارسى، ص 236.

7- مجله نور دانش، سال دوم، ش 3، ص 96.

8-. صوت العدالة الاسلامیه، شماره 4، ص 76.

9- مجله نور دانش، شماره 3،سال 1341 ش.

10- همان.

11-همان.

12- همان.

13-همان.

14-همان.

15-همان.

16-قیام حسین و یارانش، ص 20.

17-درسى که حسین به انسان ها آموخت، ص 439.
18-آنتوان بارا که سورى الاصل و ساکن کویت است خود نویسنده اى توانا وادیبى باذوق است و علاوه بر کتاب فوق 15 جلد کتاب دیگر نیز به رشته تحریر درآورده که بیشتر آنها در حوزه ادبیات و رمان و داستان مى باشد. وى همچنین روزنامه نگارى است حرفه اى که اخیرا چهل و یکمین سال فعالیت مطبوعاتى اش را آغاز کرده ، او در مجلات و روزنامه هاى معروف و مختلف فعالیت داشته و در حال حاضر سردبیر هفته نامه شبکه الحوادث کویت است.

19-روزنامه کیهان، 4/11/1385.
نظرات بینندگان
آخرین اخبار