
بذر یادت تا ابد در دل های ما و تاریخ خوزستان سبز خواهد ماند.
تو رفتی اما یادت نرفته، خودت نیستی اما قلم و اندیشه ات سبز و جاویدان است. مهربانو بعد از تو دیگر روزهای سه شنبه را دوست ندارم و این روز چقدر روز نگران کننده ای برایم شده است.
درست روز سه شنبه هفته قبل بود که خبر آتش سوزی منزل بزرگ بانوی خبر و رسانه سرکار خانم عفت فتحی به سرعت میان اصحاب قلم رد و بدل شد، من اما در جاده به همراه برخی از همکاران راهی چذابه شده بودم و چقدر از شنیدن خبر بهت زده شدم.
بعد از تأیید خبر آتش سوزی و پر کشیدنت دیگر آتش به جانم افتاد و لحظه ای آرام و قرار نداشتم.
پاییز همان فصل عاشقان چقدر زود دل دلداده های عفت عزیز را به خزانی برگ ریزان تبدیل و دست بی رحم سرنوشت چقدر زود این گل را پرپر کرد. پاییز نامهربان را چه شده که قلم مهربانوی قلم و اندیشه را با دستبندی بی رحم از رقصیدن بازداشته و با چه دلی مهر خفقان و خاموشی را به لب هایش زده است.
نمی دانم آن سحرگاهان چگونه دلش آمد تا نسیم سکوت و مرگ را در خانه امیدمان بپراکند و دل هزاران نفر را به سوگ بنشاند.
خانم فتحی نمونه بارز یک مادر مهربان، خواهر دلسوز، همسر فداکار، خبرنگاری جسور و واقع بین بود. او به همه درس بزرگی، محبت، عشق و ایثار می داد و چه خوب گفته اند که دنیا گلچین می کند و دنیا این بار گلی مهربان را چید تا همه در حسرت بوی خوش مهربانی هایش بمانند.
هرجا جشنواره غذایی برقرار بود اولین نفری که خبر برگزاری آن را به بانوان خبرنگار می داد، سرکار خانم عفت فتحی بود و این اطلاع رسانی همراه با موجی از ایثار و از خودگذشتگی برای ایتام، نیازمندان و بیماران بود که نویدبخش رقم زدن روزهایی مملو از مهر و مهربانی برای بانوان همکار بود.
هراز چندگاهی سفرهای درون و برون استانی برای دور شدن از هیاهو و استرس های شغل خبرنگاری ترتیب داده می شد و وقتی پرسان پرسان به تدارک دهنده می رسیدی نامی نبود جز خانم فتحی؛
همین سال گذشته بود که ابتدا سفری را برای زیارت امام حسین (ع) ترتیب و بعد هم برای ایام شهادت امام رضا (ع) سفر مشهد مقدس را برای تعدادی از خبرنگاران مقدس تدارک دید.
مهربانی هایش حد و حصری نداشت؛ در خریدها، در مشورت های زندگی شخصی و در همه حالی یک پشتیبانی برای خبرنگاران بود.
او خبرنگاری جسور بود که قلمش تاب دروغی را نداشته و همواره در پی جستجوی حقیقت به چرخش درمی آمد. اعتقادش این بود که یک خبرنگار باید از فعالیت مدیران اجرایی به حق بنویسد و این حق هم می تواند نقد باشد و هم تشویق؛
کینه اما پیش این بزرگ بانوی قلم و اندیشه جایی نداشت و هربار دشمنی ها را با محبت پاسخ می داد و می گفت آری می دانم ولی جوابش چیزی جز محبت کردن نیست.
مهربانوی قلم و اندیشه بذر یادت در تمامی نقاط خوزستان کاشته شده و هر روزی که می گذرد سبز و سبزتر می شود و گمان نبر که روزی از تاریخ این استان حذف شوی بلکه تا ابد در دل هایمان و تاریخ خوزستان به ثبت رسیده ای؛ مهربانوی خوبمان بدان که کلمات در برابر حزن و اندوه از دست دادنت کم می آورند و 32 حرف الفبای فارسی کجا و عمق دلتنگی های ما کجا، آری مهربانوی خوبم این کلمات یارای بیان حزن و اندهم را ندارند.
نیک بدان بذر یادت تا ابد در دل های ما و تاریخ خوزستان سبز خواهد ماند.
کوثر کریمی